نگاهي به مكاشفهc

فصل ششم: باز شدن مهرها

« »

افشاگری دربارة قدرت ضد مسیح

نگاهی کلی

باب ششم كتاب مكاشفه با استفاده از زبان نمادین، باز شدن و محتواي شش مهر ا ّول را تشریح ميكند. با تو ّجه به این كه موضوع هفت مهر در گذشته به صورت مف ّصل مورد كاوش قرار گرفته است، ما به اشارة به چند نكته بسنده ميكنیم.

هنگامي كه چهار مهر ا ّول باز ميشوند، در هر كدام از آنها اسب سواري با رنگي متفاوت ميبینیم. از متن چنین بر ميآید كه آن چهار جاندار از خدا طرفداري ميكنند، در حالي كه این چهار اسب سوار در خدمت دشمن هستند. حضور اسب در زبان نمادین كتاب مقّدس تحّركات جنگي را تداعي ميكند. در اینجا كسي به ما نشان داده ميشود كه مخالف

مسیح است. او به موازات حركات پیروزمندانة مسیح بر زمین، تح ّركات مذهبي خصمانهاي را به انجام ميرساند.

در كتاب زكر ّیاي نبي، این چهار اسب دقیقاً با همان رنگهایي كه در كتاب مكاشفه توصیف شدهاند، دیده ميشوند. در مرحلة بعد این اسبها به ارابهها بسته خواهند شد. ( زكر ّیا ۱ و ۶ ) در كتاب زكر ّیا از پراكنده شدن اسرائیل و ظلم به آن صحبت ميشود. در حالي كه در كتاب مكاشفه از جفا و تح ّرك براي نابودي كلیسا سخن رفته است. همین نیروهاي اهریمني كه از امپراطوري روم براي سركوبي اسرائیل استفاده كردند، از ابتدا به كلیسا آزار و اذ ّیت رساندهاند. كسي را كه ميكوشد جاي مسیح را بگیرد، سوار بر چهار اسب متفاوت ميبینیم. هر رنگ تداعي كنندة یك مرحله از تح ّركات این

نیرو است.

در كتاب یوئیل نبي، این قدرت ویرانگر ضد مسیح در چهار مرحلة تكمیلي خود نشان داده شده است. ( یوئیل ۱ : 4 و ۲ : ۲5 ) كلیساي عهد جدید، بدن كامل عیسي مسیح را تشكیل ميدهد. او درخت حیات است كه میوه را به ثمر ميرساند و ما در وي هستیم. او تاك است و ما شاخهها. تلاش چهار مرحلهاي این اسب سوار این است كه این درخت پر ثمر را از بین ببرد. ا ّما خدا از زبان یوئیل نبي وعده ميدهد كه تمام آن چه را كه در طي سالها از بین رفته است باز

خواهد گرداند.

باز شدن سه مهر ا ّول به وقایعي مربوط ميشود كه در گذشته رخ دادهاند. به بیان دیگر این نب ّوت به رخدادهایي اشاره دارد كه در تاریخ به وقوع پیوستهاند. ولي مهر چهارم تا سرانجام دورة كلیساي عهد جدید در زمین ادامه خواهد داشت. مهر پنجم به یهودیان مربوط ميشود و مهر ششم تا پایان نزول داوریها به طول خواهد انجامید. مهر هفتم نیز دورة

داوري را شامل ميشود كه مصادف با نواخته شدن هفت كرنا است.

مهر ا ّول

مرحلة ا ّول ضد مسیح

ورودي كم سر و صدا

وقتي كه ب ّره مهر نخست را گشود، یكي از این چهار جاندار با صدایي رعدآسا چنین سر داد: «... بیا! و ببین» ( مكاشفه ۶ : ۱ ) سپس یوحنّا كیف ّیت رؤیاي خویش را با این عبارت بیان ميكند: «و دیدم كه ناگاه اسبي سفید كه سوارش كماني دارد و تاجي بدو داده شد و بیرون آمد، غلبه كننده و تا غلبه نماید.» ( مكاشفه ۶ : ۲ )

در نگاه ا ّول، سواركا ِر نخست هیچ عنصر بدي را از خود بروز نميدهد. براي پي بردن به هو ّیت سوار كار ا ّول به مكاشفة روحالقدس نیازمندیم. قدرت ضد مسیح در مرحلة نخست خود با ظاهري روحاني مطرح ميشود كه رنگ سفید اشاره به همین واقع ّیت دارد. در صورتي كه به مكاشفة روحالقدس مجهز نباشیم، از تجلّي قدرت ضد مسیح در مرحلة ا ّول كارش، احساس خطر نخواهیم كرد. از طرف دیگر رنگ سفید گویاي آن است كه آن سوار كار هنوز دست خود را به

خون مردم آلوده نكرده است. علّت این امر ساده است! این قدرت به ظاهر روحاني هنوز پنجه بر حاكم ّیت این جهان نیانداخته است. او در این مرحله هنوز ماه ّیت غیر روحاني خود را بروز نداده و از مذهب و به اصطلاح مسیح ّیت دم ميزند. ما با دقّت در تصویري كه از این شخص ّیت ارائه شده است، ميتوانیم به دروغگو بودن او پي ببریم. ما ملاحظه ميكنیم كه سوار كار كماني در دست دارد ولي هیچ خبري از تیر نیست. این تصویر نشان ميدهد كه تظاهري در كار است. ولي مسیح كه كلمة خدا نام دارد. ( مكاشفه ۱9 : ۱3 ) با كیف ّیتي متفاوت مع ّرفي شده است. از نام او سخن

ميرود، در حالي كه دربارة دشمن او تنها به عناویني اكتفا شده است.

پولس دربارة ظهور ضد مسیح اخبار كرده است. او نب ّوت كرده بود كه افرادي با تعالیم بیگانه به پا خاسته و از جماعت ایمانداران جدا خواهند شد. آنها خواهند كوشید شاگردان را به پیروي خود ترغیب كنند. ( اعمال ۲0 : ۲9 - 3۱ ) دیري نپایید كه عیسيِ دیگر و انجیل دیگري مطرح شد. آنها افراد منحرفي بودند كه تحت تأثیر روحي غیر از روحالقدس قرار داشتند. ( د ّوم قرنتیان ۱۱ : 3 - 4 ) آنها پا را فراتر از كلام و مژدة عیسي مسیح گذاشته، زیر لعنت قرار گرفتند. ( غلاّطیان ۱ : ۶ - 9 ) به این ترتیب بيفایده خواهد بود اگر كسي سعي كند خود را رسول یا جانشین مسیح مع ّرفي كند. ( د ّوم قرنتیان ۱۲ : ۱3 - ۱5 ) كلیسایي كه بر اساس كلام بنیان گذاري شده بود، با استفاده از پیغام و روش رسولان،

ا ّدعاهاي این به اصطلاح رسولان را سنجید و به دروغ آنها پيبرد. ( مكاشفه ۲ : ۲ و ... )

با گذر زمان، آموزهها و روشهاي غیر كتاب مقّدسي نقولاویان جایگاه خاصي را در كلیسا پیدا كردند و به روش غالب تبدیل شدند. به این ترتیب بود كه مذهب مسیح ّیت شكل گرفت، یك نفر به عنوان رئیس كلیسا انتخاب شد و تاجي بر سرش نهادند. تو ّجه داشته باشید كه بر یك آموزه یا یك روش، تاج گذاشته نميشود بلكه تاج را بر سر یك انسان

ميگذارند. او بیرون آمد تا با ایمانداران راستین جنگ كند و بر آنها چیره شود.

اینرونددرسّدههاياّولمسیحّیتتكمیلشد.جریاننقولاويكهازكلاممنحرفشدهبود،امتیازاتزیاديرادریافت كرد و در زمان كنستانتین بر دستگاه دولتي استیلا پیدا كرد. از آن زمان بود كه جریان نقولاوي با در آمیختن مذهب و سیاست در طي روندي بر دنیاي آن روزگار مسلّط شد. كلیسا در خدمت حكومت و حكومت در خدمت كلیسا قرار گرفت.

زمان مهر ا ّول تا دورة س ّوم كلیسا ادامه داشت.

این جریان كه به موازات كلیساي راستین عیسي مسیح رشد كرد، در رأس هرم قدرت قرار گرفت. این روند، آغازي كم سر و صدا داشت. در واقع باید گفت كه همه چیز با طرح آموزههاي نقولاویان شروع شد. یوحنّا زماني كه از تفرقة حاصل از روح ضد مسیح صحبت كرد به این مسئله اشاره داشت. او ميگوید: «از ما بیرون شدند، لكن از ما نبودند، زیرا اگر از ما ميبودند با ما ميماندند؛ لكن بیرون رفتند تا ظاهر شود كه همة ایشان از ما نیستند.» ( ا ّول یوحنّا ۲ : ۱9 ) زماني كه این ایمانداران دروغین از كلیساي كتاب مق ّدسي جدا ميشوند دچار سردرگمي شده، در دام شیطان گرفتار ميشوند. آنها آموزههاي بلعام را نیز اشاعه دادند. ( مكاشفه ۲ : ۱4 ) این آموزه ایمانداران را به سوي مرگ روحاني

سوق داد و سرانجام ایزابل، نب ّیة دروغین ( مكاشفه ۲ : ۲0 ) به مرجع روحاني آنها تبدیل شد.

مهر د ّوم

مرحلة د ّوم ت ّجلي روح ضد مسیح

اعمال حاكم ّیت و خونریزي

در زمان باز شدن مهر د ّوم، جاندار دیگري چنین ندا سر داد: «... بیا ( و ببین )! و اسبي دیگر، آتشگون بیرون آمد و سوارش را توانایي داده شده بود كه سلامتي را از زمین بردارد و تا یك دیگر را بكشند؛ و به وي شمشیري بزرگ داده شد.» ( مكاشفه ۶ : 3 - 4 )

در این رؤیا دیگر از اسب سفید خبري نیست. بلكه از اسبي صحبت ميشود كه سرخ و آتشگون است. این به این معني است كه زمان آرامش براي مردم به سر رسیده است. رهبران كلیسا با برخورداري از قدرت دنیوي به آزار و اذ ّیت سایر ایمانداران پرداختند. نماد شمشیر از همین امر حكایت دارد. همان طور كه تاریخ به ما آموخته است، تع ّصب كوركورانه بر تشكیلات مذهبي حاكم شد كه این مقّدمة ریخته شدن خونهاي بسیاري بود. آن اسب سوار، شمشیر كلام خدا را در دست نداشت بلكه شمشیر دنیوي را به دست گرفته بود. صلح و آرامش از دنیا رخت بر بست و ملّتها و اقوام به خاطر اختلافاتمذهبيبرعلیه یكدیگرشمشیركشیدند.درمرحلةدّومقدرتمذهبيضدمسیح،دگراندیشيبهشّدتسركوب شد و انسانهاي زیادي به خاطر عقاید خویش در آزار و اذ ّیت و تنگناهاي شدید قرار گرفتند. رنگ سرخ و آتشگون اسب، نماد خون شهیدان است. مهر د ّوم، زمان تحمیل مسیح ّیت و به عبارتي كاتولیسم بر مردم است. این دوره در

برگیرندة سدههاي میاني یا قرون وسطي است.

مهر س ّوم

ضد مسیح در مرحلة س ّوم

دورة تاریكي

در زمان گشوده شدن مهر س ّوم، جاندار س ّوم چنین ندا سر ميدهد: «... بیا و ببین! و دیدم اینك اسبي سیاه كه سوارش ترازویي به دست خود دارد. و از میان چهار حیوان، آوازي را شنیدم كه ميگوید: یك هشت یك گندم به یك دینار و سه هشت یك جو به یك دینار و به روغن و شراب ضرر مرسان« ( مكاشفه ۶ : 5 - ۶ )

پس از دورة سركوب، براي افرادي كه ایمان متفاوتي داشتند، دورة وحشتناكتري شروع شد. نیروي مرگ تشنة خون بیشتري بود. اسب سیاه نماد تاریكي حاكم بر دورة قرون وسطي است. اسب سوار یا به عبارتي كسي كه قدرت را تصاحب كرده بود، ترازویي در دست داشت. او آن گونه كه خود دوست داشت با انسانها رفتار ميكرد. او تعیین ميكرد كههركسچهچیزيرابهچهمقداربایدداشتهباشد.كسانيكهازاوفرماننميبردندبهشّدتمجازاتميشدند،وبا تو ّجه به این كه تعداد این افراد كم نبود، نیروي مرگ غنایم زیادي به دست آورد. اصطلاح «یك هشت گندم به یك دینار و سه هشت یك جو به یك دینار» نشان ميدهد كه در آن زمان قحطي بیداد ميكرد. نباید به روغن و شراب ضرر ميرسید. اگر ما از این عبارت یك نتیجه روحاني بگیریم، باید گفت كه روغن نشانة روحالقدس است كه واسطة نزول مكاشفة الهي است و شراب گویاي انگیزش و پیروزي است كه مكاشفة راستین در انسان ایجاد ميكند. ا ّما در هر صورت ایمانداران راستین با محدود ّیتهاي فراواني رو به رو شدند. دورة مهر س ّوم، زمان اصلاحات را در بر ميگیرد و تا سدة هیجدهم ادامه داشت. در این قرن كه به عصر روشنگري معروف است، كلیسا از حكومت جدا شد. و به این ترتیب دایرة نفوذ و عملكرد قدرت مذهبي محدودتر شد.

مهر چهارم

ضد مسیح در مرحلة چهارم

آمیزشي كه مرگ را به دنبال دارد

در زمان گشوده شدن مهر چهارم، آخرین جاندار با صدایي قدرتمند چنین ندا سر ميدهد: «... بیا و ببین! و دیدم كه اینك اسبي زرد و كسي بر آن سوار شده كه اسم او موت است و عالم اموات از عقب او ميآید؛ و به آن دو اختیار بر یك ربع زمین داده شد تا به شمشیر و قحط و موت و با وحوش زمین بكشند.» ( مكاشفه ۶ : 7 - 8 )

مرحلة چهارم اگر چه ظاهري مسیحي دارد اما در حقیقت ما با یك ابر قدرت جهاني رو به رو هستیم. این وضع ّیت تا واپسین عصر كلیسا ادامه خواهد داشت.

در مرحلة آخر این روند كه عصر ما را شامل ميشود، تجلّیات سه گانة روح ضد مسیح به طور هم زمان در كار خواهند بود. اگر سه رنگ ا ّول آمیخته شوند، رنگ چهارم به دست ميآید. ویژگیهاي اسب سفید كه شروعي بيصدا داشت و تح ّركات خونین و چشمگیر اسب آتشگون و خصوصیات اسب سیاه دیگر دیده نميشوند. چون در پایان كار، همة این رنگها با هم در ميآمیزند و رنگ زرد اسب چهارم به دست ميآید. نام اسب چهارم، مرگ است. به همین دلیل تع ّجب آور نخواهد بود كه"عالم اموات از عقب او ميآید."همان طور كه مسیح حیات الهي را به ارمغان ميآورد، به همین ترتیب ضد مسیح نیز به همراه سیستم مذهبي خود مرگ را به ارمغان ميآورد. با دقّت به اسب سوار چهارم به كیف ّیت زمان آخر پي ميبریم. ما هم اكنون این تح ّولات را پیش روي خود داریم. مردم متو ّجه نميشوند كه مهرهاي كتاب مكاشفه یك نهاد را تشریح ميكنند. در این نهاد جهاني، دینداري ب ّره و قدرتي كه دگراندیشي را سركوب مي كند، تسلّط بر تودهها و تف ّوق مطلق، با یك دیگر سرشته شدهاند. فقط ظاهري مذهبي باقي مانده است، بدون آن كه اثري از حیات در آن دیده شود. هدف واقعي این نهاد این است كه با استفادة ابزاري از دیانت، بر سرتاسر دنیا مسلّط شود. این اسب سوار متك ّبر این وضع ّیت را به روشني تداعي ميكند. مهرهاي چهارگانه، دورة رشد ضد مسیح، از آغاز تا پایان عهد جدید را در بر ميگیرند. یوئیل نبي پیشتر، چهار مرحلة ضد مسیح را پیش گویي كرده بود. وي از تصویر رشد ملخ كه خواهان نابودي درختخدااستاستفادهكردهاست.(یوئیل4:۱و۲5:۲)زكرّیانیزازچهاراسب(زكرّیا 8:۱و۲:۶–5) و چهار شاخ صحبت ميكند. ضد مسیح، یعني كسي كه در رأس این نهاد جهاني است به صورت اسب سواري كه افسار

را در دست دارد و در قلمرو مذهبي و سیاسي نقش تعیین كنندهاي دارد به تصویر كشیده شده است.

مهر پنجم
شهیدان یهودي در گذشته و آینده

در زمان گشوده شدن مهر پنجم، صداي هیچ یك از آن چهار جاندار شنیده نميشود. این به این مفهوم است كه مهر پنجم ربطي به كلیساي عهد جدید ندارد. نصف دورة پنجم با عصر كلیساي عهد جدید مصادف است، زیرا بسیاري از یهودیان در گذشته به شهادت رسیدهاند. و بخش د ّوم آن به زمان بعد از ربوده شدن كلیسا مربوط ميشود، یعني زماني كه به واسطة مصیبت بزرگ شمار شهیدان یهودي تكمیل ميشود. ایمانداران عهد جدید با ترك این كرة خاكي به آسمان ميروند. در حالي كه شهیدان یهودي زیر مذبح قرار ميگیرند. زیرا آشتي مسیح را نپذیرفتند: «و چون مهر پنجم را گشود، در زیر مذبح دیدم نفوس آناني را كه براي كلام خدا و شهادتي كه داشتند كشته شده بودند؛ كه به آواز بلند صدا كرده، ميگفتند: اي خداوند ق ّدوس و حق، تا به كي انصاف نمينمایي و انتقام خون ما را از ساكنان زمین نميكشي؟ و به هر یكي از ایشان جامهاي سفید داده شد و به ایشان گفته شد كه اندكي دیگر آرامي نمایند تا عدد هم قطاران كه مثل

ایشان كشته خواهند شد، تمام شود.» ( مكاشفه ۶ : 9 - ۱۱ )

یهودیاني كه در گذشته كشته شدهاند - منظور یهودیاني كه در طول پانزده سدة گذشته جان باختهاند و همین طور شش میلیون قرباني هولو ُكست - شهادت مسیح را نداشتند. آنها به عنوان حاملان كلام خدا به همان شكلي كه به اسرائیل داده شدهبودكشتهشدند.بههمینخاطردادانتقامسرميدهندوميگویند:«ايخداوندقّدوسوحق،تابهكیانصاف نمينمایي و انتقام خون ما را از ساكنان زمین نميكشي؟» ( آیة ۱0 ) در حالي كه كساني كه به راستي به مسیح ایمان آورده و از طریق مسیح با خدا آشتي كردهاند داد انتقام سر نميدهند بلكه به تقلید از رهاننده خود، چنین دعا ميكنند: «اي پدر اینها را ببخش، زیرا كه نميدانند چه ميكنند ...» ( لوقا ۲3 : 34 ) آنها ندایي را سر ميدهند كه استیفان به هنگام سنگسار شدن سرداد: «... خداوندا این گناه را به حساب ایشان نگذار.» ( ترجمة شریف - اعمال 7 : ۶0 ) جانهایي كه زیر مذبح هستند، به خاطر كلام خدا و شهادتي كه به عنوان یك یهودي دارند كشته شدهاند. آنها منتظر مسیح بودند ولي همان طوري كه عنوان شد هنوز مكاشفة عیسي ناصري را كه همان مسیح آنان بود دریافت نكرده بودند. به همین خاطر آنها جزء فدیه شدگان كلیساي عهد جدید نیستند. خدا راه ویژهاي را براي اسرائیل مه ّیا كرده است كه با نقشة نجات كه پیش از بنیاد عالم ریخته شد تطابق دارد. قوم اسرائیل به خاطر عهدي كه بسته است مأمور ّیت دارد به

یگانه خداي راستین و كلام حق شهادت دهد.

بسیاري از معلّمان برجستة كلیسا عقیده داشتند كه خدا اسرائیل را رد كرده و كلیسا را جایگزین آن كرده است. این تف ّكر پایة كتاب مقّدسي ندارد. خدا براي مّدتيقلب اسرائیل را سخت كرد و به آنها چشم نابینا داد تا چشمان ما باز شود و در نجات او شریك شویم. عطایاي خدا، دعوت او و برگزیدگي اسرائیل بازگشت ناپذیر است. ( رومیان باب ۱۱ ) شهیدان یهودي كه به مسیح ایمان نیاوردهاند، نجات پیدا ميكنند. زیرا آنها به آمدن مسیح ایمان كامل دارند و انتظار او را

ميكشند.

در نخستین مت ِن مربوط به مهر پنجم به صورت روشن گفته شده است كه این شهیدان جامهاي سفید را دریافت ميكنند. با این وجود آنها باید صبر كنند تا شمار هم قطاران و برادران آنها كه باید به شهادت برسند كامل شود. ایماندارا ِن وابسته به كلیساي عهد جدید همیشه پسران و دختران خوانده ميشوند، در حالي كه ایمانداران یهودي، خادمان و كنیزان خطاب ميشوند. به همین دلیل در اعمال ۲ : ۱7 - ۱8 زماني كه از نزول روحالقدس صحبت مي شود، سخن از دو

گروه است، در وهلة ا ّول پسران و دختران و در وهلة بعدي خادمان و كنیزان.

مهر ششم

نگاهي به آغاز روز خداوند

فجایع طبیعي در سرتاسر دنیا

مهر ششم، آخرین مرحله از مصیبت عظیم را در بر دارد و دنیا را به سمت روز خداوند سوق ميدهد. براي درك بهتر مسائل، لازم است به تح ّولات پیشگویي شده تو ّجه كنیم. ابتدا كلیسا - عروس ربوده شده و وارد جلال ميشود. تقریباً در همین زمان واتیكان، اسرائیل، سران فلسطیني و كشورهاي عربي هم جوار، پیماني را منعقد ميكنند، آن دو نبي موعود نیز خدمت خود را در اورشلیم شروع ميكنند كه این خدمت سه سال و نیم به طول ميانجامد. ( مكاشفه ۱۱ ) پس از پایان مأمور ّیت آنها، همة ۱44000 یهودي كه به واسطة خدمت این دو نبي ایمان آوردهاند بر كوه صهیون ظاهر ميشوند. ( مكاشفه ۱4 ) پیمان منعقده زیر پا گذاشته ميشود و این دو نبي كشته ميشوند. پس از آن، سه سال و نیم مصیبتبزرگبرايیهودیان(دانیال۲5:7 )آغازميشودودراینمّدتضدمسیححاكمّیتخودرابرهمةاقوامو

ملل دنیا اعمال ميكند. ( مكاشفه ۱3 : 5 - 7 )

«و فوراً بعد از مصیبت آن ا ّیام، آفتاب تاریك گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و ق ّوتهاي افلاكمتزلزلگردد.»(متي۲9:۲4)دراینمّدتكوتاه،فجایعطبیعيوتغییراتشگرفيدرسرتاسردنیارخخواهد داد. در این زمان كرناها به صدا در آمده و جامهاي خشم خدا ریخته ميشوند. در دورة مهر ششم آسمان و زمین متزلزل شده و در روند داوري و پاك سازي قرار ميگیرند. واقعهاي كه امروز مردم از آن بیمناك هستند در آن زمان به وقوع

خواهد پیوست. سنگهاي آسماني خواهند بارید و دنیا تیره و تار خواهد شد.

«و چون مهر ششم را گشود، دیدم كه زلزلهاي عظیم واقع شد و آفتاب چون پلاس پشمي سیاه گردید و تمام ماه چون خون گشت؛ و ستارگان آسمان بر زمین فرو ریختند ، مانند درخت انجیري كه از باد سخت به حركت آمده، میوههاي نارس خود را ميافشاند. و آسمان چون طوماري پیچیده شده، از جا برده شد و هر كوه و جزیره از مكان خود منتقل

گشت.» ( مكاشفه ۶ : ۱۲ - ۱4 )

آشفتگي، سردرگمي و ناامیدي بر زمین حكم فرما خواهد شد و آن چیزي كه دنیا تص ّورش را هم نميكرد دامنگیر ساكنان زمین خواهد شد. زیرا زمان ا ّمتهایي كه اورشلیم را پایمال كردند به سر خواهد رسید. ( لوقا ۲۱ : ۲4 ) «و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگي و حیرت از براي ا ّمتها روي خواهد نمود و به سبب شوریدن دریا و امواجش. و دلهاي مردم ضعف خواهد كرد از خوف و انتظار آن وقایعي كه بر ربع مسكون ظاهر ميشود، زیرا ق ّوات

آسمان متزلزل خواهد شد.» ( لوقا ۲۱ : ۲5 - ۲۶ )

درآیاتكتابمقّدسيزیر،ناامیديمردمبهروشنيبیانشدهاست:«وپادشاهانزمینوبزرگانوسپهسالارانو دولتمندان و ج ّباران و هر غلام و آزاد خود را در مغارهها و صخرههاي كوهها پنهان كردند. و به كوهها و صخرهها ميگویند كه بر ما بیفتید و ما را مخفي سازید از روي آن تخت نشین و از غضب ب ّره؛ زیرا روِز عظیِم غضب او رسیده

است و كیست كه ميتواند ایستاد؟» ( مكاشفه ۶ : ۱5 - ۱7 )

این آموزه كه ربوده شدن، پس از دورة مصیبت عظیم انجام خواهد شد، هیچ پایة كتاب مقّدسي ندارد. زیرا به ما گفته شده است كه عیسي ما را از خشم آینده ميرهاند. ( ا ّول تسالونیكیان ۱ : ۱0 ) «زیرا خدا ما را تعیین نكرد براي غضب بلكه به جهت تحصیل نجات، به وسیلة خداوند ما عیسي مسیح« ( ا ّول تسالونیكیان 5 : 9 و ... )

درآنزمانفیضخداكهبهواسطةآشتيِمحقّقشدهتو ّسطبّرةخدابهبشرّیتعطاشدهاستبهسرخواهدرسیدو تخت داوري جایگزین تخت فیض و رحمت خواهد شد. آنگاه ب ّرة آرام و صلح جو به داور و شیر تبدیل خواهد شد. در گذر از روز فیض به روز خداوند، خشم الهي بر زمین نازل خواهد شد و به عبارتي روند پاك سازي و داوري در زمین شروع ميشود. پس از این جریان، حكومت هزار ساله بر زمین بر قرار ميگردد. در مكاشفه ۶ : ۱7 چنین آمده است: «زیرا روِز عظیِم غضب او رسیده است و كیست كه ميتواند ایستاد؟» بسیاري از گزارههاي كتاب مقّدسي توضیحاتي دربارة كیف ّیت این روز به ما ميدهند. همان طوري كه اشعیاء نبي از پیش اخبار كرده است، زمین مانند یك سایبان به چپوراستمتحركاست:«زمینبالكلمنكسرشده.زمینتماماًازهمپاشیدهوزمینبهشّدتمتحّركگشتهاست. زمین مثل مستان افتان و خیزان است و مثل سایهبان به چپ و راست متح ّرك و گناهش بر آن سنگین است. پس افتاده است كه بار دیگر نخواهد برخاست.» ( اشعیاء ۲4 : ۱9 - ۲0 ) در این متن به سرانجام زمین واقف ميشویم. زمین سرانجام هولناكي خواهد داشت. ا ّما در عین حال گزارههاي دیگر كتاب مقّدس به روشني بشارت ميدهند كه سر تا سر هستي از نعمات سلطنت هزار ساله برخوردار خواهد شد و نظام پایدار الهي جایگزین نظام ناپایدار و ناپاك این دنیا

خواهد شد.

افشاگری دربارة قدرت ضد مسیح

نگاهی کلی

باب ششم كتاب مكاشفه با استفاده از زبان نمادین، باز شدن و محتواي شش مهر ا ّول را تشریح ميكند. با تو ّجه به این كه موضوع هفت مهر در گذشته به صورت مف ّصل مورد كاوش قرار گرفته است، ما به اشارة به چند نكته بسنده ميكنیم.

هنگامي كه چهار مهر ا ّول باز ميشوند، در هر كدام از آنها اسب سواري با رنگي متفاوت ميبینیم. از متن چنین بر ميآید كه آن چهار جاندار از خدا طرفداري ميكنند، در حالي كه این چهار اسب سوار در خدمت دشمن هستند. حضور اسب در زبان نمادین كتاب مقّدس تحّركات جنگي را تداعي ميكند. در اینجا كسي به ما نشان داده ميشود كه مخالف

مسیح است. او به موازات حركات پیروزمندانة مسیح بر زمین، تح ّركات مذهبي خصمانهاي را به انجام ميرساند.

در كتاب زكر ّیاي نبي، این چهار اسب دقیقاً با همان رنگهایي كه در كتاب مكاشفه توصیف شدهاند، دیده ميشوند. در مرحلة بعد این اسبها به ارابهها بسته خواهند شد. ( زكر ّیا ۱ و ۶ ) در كتاب زكر ّیا از پراكنده شدن اسرائیل و ظلم به آن صحبت ميشود. در حالي كه در كتاب مكاشفه از جفا و تح ّرك براي نابودي كلیسا سخن رفته است. همین نیروهاي اهریمني كه از امپراطوري روم براي سركوبي اسرائیل استفاده كردند، از ابتدا به كلیسا آزار و اذ ّیت رساندهاند. كسي را كه ميكوشد جاي مسیح را بگیرد، سوار بر چهار اسب متفاوت ميبینیم. هر رنگ تداعي كنندة یك مرحله از تح ّركات این

نیرو است.

در كتاب یوئیل نبي، این قدرت ویرانگر ضد مسیح در چهار مرحلة تكمیلي خود نشان داده شده است. ( یوئیل ۱ : 4 و ۲ : ۲5 ) كلیساي عهد جدید، بدن كامل عیسي مسیح را تشكیل ميدهد. او درخت حیات است كه میوه را به ثمر ميرساند و ما در وي هستیم. او تاك است و ما شاخهها. تلاش چهار مرحلهاي این اسب سوار این است كه این درخت پر ثمر را از بین ببرد. ا ّما خدا از زبان یوئیل نبي وعده ميدهد كه تمام آن چه را كه در طي سالها از بین رفته است باز

خواهد گرداند.

باز شدن سه مهر ا ّول به وقایعي مربوط ميشود كه در گذشته رخ دادهاند. به بیان دیگر این نب ّوت به رخدادهایي اشاره دارد كه در تاریخ به وقوع پیوستهاند. ولي مهر چهارم تا سرانجام دورة كلیساي عهد جدید در زمین ادامه خواهد داشت. مهر پنجم به یهودیان مربوط ميشود و مهر ششم تا پایان نزول داوریها به طول خواهد انجامید. مهر هفتم نیز دورة

داوري را شامل ميشود كه مصادف با نواخته شدن هفت كرنا است.

مهر ا ّول

مرحلة ا ّول ضد مسیح

ورودي كم سر و صدا

وقتي كه ب ّره مهر نخست را گشود، یكي از این چهار جاندار با صدایي رعدآسا چنین سر داد: «... بیا! و ببین» ( مكاشفه ۶ : ۱ ) سپس یوحنّا كیف ّیت رؤیاي خویش را با این عبارت بیان ميكند: «و دیدم كه ناگاه اسبي سفید كه سوارش كماني دارد و تاجي بدو داده شد و بیرون آمد، غلبه كننده و تا غلبه نماید.» ( مكاشفه ۶ : ۲ )

در نگاه ا ّول، سواركا ِر نخست هیچ عنصر بدي را از خود بروز نميدهد. براي پي بردن به هو ّیت سوار كار ا ّول به مكاشفة روحالقدس نیازمندیم. قدرت ضد مسیح در مرحلة نخست خود با ظاهري روحاني مطرح ميشود كه رنگ سفید اشاره به همین واقع ّیت دارد. در صورتي كه به مكاشفة روحالقدس مجهز نباشیم، از تجلّي قدرت ضد مسیح در مرحلة ا ّول كارش، احساس خطر نخواهیم كرد. از طرف دیگر رنگ سفید گویاي آن است كه آن سوار كار هنوز دست خود را به

خون مردم آلوده نكرده است. علّت این امر ساده است! این قدرت به ظاهر روحاني هنوز پنجه بر حاكم ّیت این جهان نیانداخته است. او در این مرحله هنوز ماه ّیت غیر روحاني خود را بروز نداده و از مذهب و به اصطلاح مسیح ّیت دم ميزند. ما با دقّت در تصویري كه از این شخص ّیت ارائه شده است، ميتوانیم به دروغگو بودن او پي ببریم. ما ملاحظه ميكنیم كه سوار كار كماني در دست دارد ولي هیچ خبري از تیر نیست. این تصویر نشان ميدهد كه تظاهري در كار است. ولي مسیح كه كلمة خدا نام دارد. ( مكاشفه ۱9 : ۱3 ) با كیف ّیتي متفاوت مع ّرفي شده است. از نام او سخن

ميرود، در حالي كه دربارة دشمن او تنها به عناویني اكتفا شده است.

پولس دربارة ظهور ضد مسیح اخبار كرده است. او نب ّوت كرده بود كه افرادي با تعالیم بیگانه به پا خاسته و از جماعت ایمانداران جدا خواهند شد. آنها خواهند كوشید شاگردان را به پیروي خود ترغیب كنند. ( اعمال ۲0 : ۲9 - 3۱ ) دیري نپایید كه عیسيِ دیگر و انجیل دیگري مطرح شد. آنها افراد منحرفي بودند كه تحت تأثیر روحي غیر از روحالقدس قرار داشتند. ( د ّوم قرنتیان ۱۱ : 3 - 4 ) آنها پا را فراتر از كلام و مژدة عیسي مسیح گذاشته، زیر لعنت قرار گرفتند. ( غلاّطیان ۱ : ۶ - 9 ) به این ترتیب بيفایده خواهد بود اگر كسي سعي كند خود را رسول یا جانشین مسیح مع ّرفي كند. ( د ّوم قرنتیان ۱۲ : ۱3 - ۱5 ) كلیسایي كه بر اساس كلام بنیان گذاري شده بود، با استفاده از پیغام و روش رسولان،

ا ّدعاهاي این به اصطلاح رسولان را سنجید و به دروغ آنها پيبرد. ( مكاشفه ۲ : ۲ و ... )

با گذر زمان، آموزهها و روشهاي غیر كتاب مقّدسي نقولاویان جایگاه خاصي را در كلیسا پیدا كردند و به روش غالب تبدیل شدند. به این ترتیب بود كه مذهب مسیح ّیت شكل گرفت، یك نفر به عنوان رئیس كلیسا انتخاب شد و تاجي بر سرش نهادند. تو ّجه داشته باشید كه بر یك آموزه یا یك روش، تاج گذاشته نميشود بلكه تاج را بر سر یك انسان

ميگذارند. او بیرون آمد تا با ایمانداران راستین جنگ كند و بر آنها چیره شود.

اینرونددرسّدههاياّولمسیحّیتتكمیلشد.جریاننقولاويكهازكلاممنحرفشدهبود،امتیازاتزیاديرادریافت كرد و در زمان كنستانتین بر دستگاه دولتي استیلا پیدا كرد. از آن زمان بود كه جریان نقولاوي با در آمیختن مذهب و سیاست در طي روندي بر دنیاي آن روزگار مسلّط شد. كلیسا در خدمت حكومت و حكومت در خدمت كلیسا قرار گرفت.

زمان مهر ا ّول تا دورة س ّوم كلیسا ادامه داشت.

این جریان كه به موازات كلیساي راستین عیسي مسیح رشد كرد، در رأس هرم قدرت قرار گرفت. این روند، آغازي كم سر و صدا داشت. در واقع باید گفت كه همه چیز با طرح آموزههاي نقولاویان شروع شد. یوحنّا زماني كه از تفرقة حاصل از روح ضد مسیح صحبت كرد به این مسئله اشاره داشت. او ميگوید: «از ما بیرون شدند، لكن از ما نبودند، زیرا اگر از ما ميبودند با ما ميماندند؛ لكن بیرون رفتند تا ظاهر شود كه همة ایشان از ما نیستند.» ( ا ّول یوحنّا ۲ : ۱9 ) زماني كه این ایمانداران دروغین از كلیساي كتاب مق ّدسي جدا ميشوند دچار سردرگمي شده، در دام شیطان گرفتار ميشوند. آنها آموزههاي بلعام را نیز اشاعه دادند. ( مكاشفه ۲ : ۱4 ) این آموزه ایمانداران را به سوي مرگ روحاني

سوق داد و سرانجام ایزابل، نب ّیة دروغین ( مكاشفه ۲ : ۲0 ) به مرجع روحاني آنها تبدیل شد.

مهر د ّوم

مرحلة د ّوم ت ّجلي روح ضد مسیح

اعمال حاكم ّیت و خونریزي

در زمان باز شدن مهر د ّوم، جاندار دیگري چنین ندا سر داد: «... بیا ( و ببین )! و اسبي دیگر، آتشگون بیرون آمد و سوارش را توانایي داده شده بود كه سلامتي را از زمین بردارد و تا یك دیگر را بكشند؛ و به وي شمشیري بزرگ داده شد.» ( مكاشفه ۶ : 3 - 4 )

در این رؤیا دیگر از اسب سفید خبري نیست. بلكه از اسبي صحبت ميشود كه سرخ و آتشگون است. این به این معني است كه زمان آرامش براي مردم به سر رسیده است. رهبران كلیسا با برخورداري از قدرت دنیوي به آزار و اذ ّیت سایر ایمانداران پرداختند. نماد شمشیر از همین امر حكایت دارد. همان طور كه تاریخ به ما آموخته است، تع ّصب كوركورانه بر تشكیلات مذهبي حاكم شد كه این مقّدمة ریخته شدن خونهاي بسیاري بود. آن اسب سوار، شمشیر كلام خدا را در دست نداشت بلكه شمشیر دنیوي را به دست گرفته بود. صلح و آرامش از دنیا رخت بر بست و ملّتها و اقوام به خاطر اختلافاتمذهبيبرعلیه یكدیگرشمشیركشیدند.درمرحلةدّومقدرتمذهبيضدمسیح،دگراندیشيبهشّدتسركوب شد و انسانهاي زیادي به خاطر عقاید خویش در آزار و اذ ّیت و تنگناهاي شدید قرار گرفتند. رنگ سرخ و آتشگون اسب، نماد خون شهیدان است. مهر د ّوم، زمان تحمیل مسیح ّیت و به عبارتي كاتولیسم بر مردم است. این دوره در

برگیرندة سدههاي میاني یا قرون وسطي است.

مهر س ّوم

ضد مسیح در مرحلة س ّوم

دورة تاریكي

در زمان گشوده شدن مهر س ّوم، جاندار س ّوم چنین ندا سر ميدهد: «... بیا و ببین! و دیدم اینك اسبي سیاه كه سوارش ترازویي به دست خود دارد. و از میان چهار حیوان، آوازي را شنیدم كه ميگوید: یك هشت یك گندم به یك دینار و سه هشت یك جو به یك دینار و به روغن و شراب ضرر مرسان« ( مكاشفه ۶ : 5 - ۶ )

پس از دورة سركوب، براي افرادي كه ایمان متفاوتي داشتند، دورة وحشتناكتري شروع شد. نیروي مرگ تشنة خون بیشتري بود. اسب سیاه نماد تاریكي حاكم بر دورة قرون وسطي است. اسب سوار یا به عبارتي كسي كه قدرت را تصاحب كرده بود، ترازویي در دست داشت. او آن گونه كه خود دوست داشت با انسانها رفتار ميكرد. او تعیین ميكرد كههركسچهچیزيرابهچهمقداربایدداشتهباشد.كسانيكهازاوفرماننميبردندبهشّدتمجازاتميشدند،وبا تو ّجه به این كه تعداد این افراد كم نبود، نیروي مرگ غنایم زیادي به دست آورد. اصطلاح «یك هشت گندم به یك دینار و سه هشت یك جو به یك دینار» نشان ميدهد كه در آن زمان قحطي بیداد ميكرد. نباید به روغن و شراب ضرر ميرسید. اگر ما از این عبارت یك نتیجه روحاني بگیریم، باید گفت كه روغن نشانة روحالقدس است كه واسطة نزول مكاشفة الهي است و شراب گویاي انگیزش و پیروزي است كه مكاشفة راستین در انسان ایجاد ميكند. ا ّما در هر صورت ایمانداران راستین با محدود ّیتهاي فراواني رو به رو شدند. دورة مهر س ّوم، زمان اصلاحات را در بر ميگیرد و تا سدة هیجدهم ادامه داشت. در این قرن كه به عصر روشنگري معروف است، كلیسا از حكومت جدا شد. و به این ترتیب دایرة نفوذ و عملكرد قدرت مذهبي محدودتر شد.

مهر چهارم

ضد مسیح در مرحلة چهارم

آمیزشي كه مرگ را به دنبال دارد

در زمان گشوده شدن مهر چهارم، آخرین جاندار با صدایي قدرتمند چنین ندا سر ميدهد: «... بیا و ببین! و دیدم كه اینك اسبي زرد و كسي بر آن سوار شده كه اسم او موت است و عالم اموات از عقب او ميآید؛ و به آن دو اختیار بر یك ربع زمین داده شد تا به شمشیر و قحط و موت و با وحوش زمین بكشند.» ( مكاشفه ۶ : 7 - 8 )

مرحلة چهارم اگر چه ظاهري مسیحي دارد اما در حقیقت ما با یك ابر قدرت جهاني رو به رو هستیم. این وضع ّیت تا واپسین عصر كلیسا ادامه خواهد داشت.

در مرحلة آخر این روند كه عصر ما را شامل ميشود، تجلّیات سه گانة روح ضد مسیح به طور هم زمان در كار خواهند بود. اگر سه رنگ ا ّول آمیخته شوند، رنگ چهارم به دست ميآید. ویژگیهاي اسب سفید كه شروعي بيصدا داشت و تح ّركات خونین و چشمگیر اسب آتشگون و خصوصیات اسب سیاه دیگر دیده نميشوند. چون در پایان كار، همة این رنگها با هم در ميآمیزند و رنگ زرد اسب چهارم به دست ميآید. نام اسب چهارم، مرگ است. به همین دلیل تع ّجب آور نخواهد بود كه"عالم اموات از عقب او ميآید."همان طور كه مسیح حیات الهي را به ارمغان ميآورد، به همین ترتیب ضد مسیح نیز به همراه سیستم مذهبي خود مرگ را به ارمغان ميآورد. با دقّت به اسب سوار چهارم به كیف ّیت زمان آخر پي ميبریم. ما هم اكنون این تح ّولات را پیش روي خود داریم. مردم متو ّجه نميشوند كه مهرهاي كتاب مكاشفه یك نهاد را تشریح ميكنند. در این نهاد جهاني، دینداري ب ّره و قدرتي كه دگراندیشي را سركوب مي كند، تسلّط بر تودهها و تف ّوق مطلق، با یك دیگر سرشته شدهاند. فقط ظاهري مذهبي باقي مانده است، بدون آن كه اثري از حیات در آن دیده شود. هدف واقعي این نهاد این است كه با استفادة ابزاري از دیانت، بر سرتاسر دنیا مسلّط شود. این اسب سوار متك ّبر این وضع ّیت را به روشني تداعي ميكند. مهرهاي چهارگانه، دورة رشد ضد مسیح، از آغاز تا پایان عهد جدید را در بر ميگیرند. یوئیل نبي پیشتر، چهار مرحلة ضد مسیح را پیش گویي كرده بود. وي از تصویر رشد ملخ كه خواهان نابودي درختخدااستاستفادهكردهاست.(یوئیل4:۱و۲5:۲)زكرّیانیزازچهاراسب(زكرّیا 8:۱و۲:۶–5) و چهار شاخ صحبت ميكند. ضد مسیح، یعني كسي كه در رأس این نهاد جهاني است به صورت اسب سواري كه افسار

را در دست دارد و در قلمرو مذهبي و سیاسي نقش تعیین كنندهاي دارد به تصویر كشیده شده است.

مهر پنجم
شهیدان یهودي در گذشته و آینده

در زمان گشوده شدن مهر پنجم، صداي هیچ یك از آن چهار جاندار شنیده نميشود. این به این مفهوم است كه مهر پنجم ربطي به كلیساي عهد جدید ندارد. نصف دورة پنجم با عصر كلیساي عهد جدید مصادف است، زیرا بسیاري از یهودیان در گذشته به شهادت رسیدهاند. و بخش د ّوم آن به زمان بعد از ربوده شدن كلیسا مربوط ميشود، یعني زماني كه به واسطة مصیبت بزرگ شمار شهیدان یهودي تكمیل ميشود. ایمانداران عهد جدید با ترك این كرة خاكي به آسمان ميروند. در حالي كه شهیدان یهودي زیر مذبح قرار ميگیرند. زیرا آشتي مسیح را نپذیرفتند: «و چون مهر پنجم را گشود، در زیر مذبح دیدم نفوس آناني را كه براي كلام خدا و شهادتي كه داشتند كشته شده بودند؛ كه به آواز بلند صدا كرده، ميگفتند: اي خداوند ق ّدوس و حق، تا به كي انصاف نمينمایي و انتقام خون ما را از ساكنان زمین نميكشي؟ و به هر یكي از ایشان جامهاي سفید داده شد و به ایشان گفته شد كه اندكي دیگر آرامي نمایند تا عدد هم قطاران كه مثل

ایشان كشته خواهند شد، تمام شود.» ( مكاشفه ۶ : 9 - ۱۱ )

یهودیاني كه در گذشته كشته شدهاند - منظور یهودیاني كه در طول پانزده سدة گذشته جان باختهاند و همین طور شش میلیون قرباني هولو ُكست - شهادت مسیح را نداشتند. آنها به عنوان حاملان كلام خدا به همان شكلي كه به اسرائیل داده شدهبودكشتهشدند.بههمینخاطردادانتقامسرميدهندوميگویند:«ايخداوندقّدوسوحق،تابهكیانصاف نمينمایي و انتقام خون ما را از ساكنان زمین نميكشي؟» ( آیة ۱0 ) در حالي كه كساني كه به راستي به مسیح ایمان آورده و از طریق مسیح با خدا آشتي كردهاند داد انتقام سر نميدهند بلكه به تقلید از رهاننده خود، چنین دعا ميكنند: «اي پدر اینها را ببخش، زیرا كه نميدانند چه ميكنند ...» ( لوقا ۲3 : 34 ) آنها ندایي را سر ميدهند كه استیفان به هنگام سنگسار شدن سرداد: «... خداوندا این گناه را به حساب ایشان نگذار.» ( ترجمة شریف - اعمال 7 : ۶0 ) جانهایي كه زیر مذبح هستند، به خاطر كلام خدا و شهادتي كه به عنوان یك یهودي دارند كشته شدهاند. آنها منتظر مسیح بودند ولي همان طوري كه عنوان شد هنوز مكاشفة عیسي ناصري را كه همان مسیح آنان بود دریافت نكرده بودند. به همین خاطر آنها جزء فدیه شدگان كلیساي عهد جدید نیستند. خدا راه ویژهاي را براي اسرائیل مه ّیا كرده است كه با نقشة نجات كه پیش از بنیاد عالم ریخته شد تطابق دارد. قوم اسرائیل به خاطر عهدي كه بسته است مأمور ّیت دارد به

یگانه خداي راستین و كلام حق شهادت دهد.

بسیاري از معلّمان برجستة كلیسا عقیده داشتند كه خدا اسرائیل را رد كرده و كلیسا را جایگزین آن كرده است. این تف ّكر پایة كتاب مقّدسي ندارد. خدا براي مّدتيقلب اسرائیل را سخت كرد و به آنها چشم نابینا داد تا چشمان ما باز شود و در نجات او شریك شویم. عطایاي خدا، دعوت او و برگزیدگي اسرائیل بازگشت ناپذیر است. ( رومیان باب ۱۱ ) شهیدان یهودي كه به مسیح ایمان نیاوردهاند، نجات پیدا ميكنند. زیرا آنها به آمدن مسیح ایمان كامل دارند و انتظار او را

ميكشند.

در نخستین مت ِن مربوط به مهر پنجم به صورت روشن گفته شده است كه این شهیدان جامهاي سفید را دریافت ميكنند. با این وجود آنها باید صبر كنند تا شمار هم قطاران و برادران آنها كه باید به شهادت برسند كامل شود. ایماندارا ِن وابسته به كلیساي عهد جدید همیشه پسران و دختران خوانده ميشوند، در حالي كه ایمانداران یهودي، خادمان و كنیزان خطاب ميشوند. به همین دلیل در اعمال ۲ : ۱7 - ۱8 زماني كه از نزول روحالقدس صحبت مي شود، سخن از دو

گروه است، در وهلة ا ّول پسران و دختران و در وهلة بعدي خادمان و كنیزان.

مهر ششم

نگاهي به آغاز روز خداوند

فجایع طبیعي در سرتاسر دنیا

مهر ششم، آخرین مرحله از مصیبت عظیم را در بر دارد و دنیا را به سمت روز خداوند سوق ميدهد. براي درك بهتر مسائل، لازم است به تح ّولات پیشگویي شده تو ّجه كنیم. ابتدا كلیسا - عروس ربوده شده و وارد جلال ميشود. تقریباً در همین زمان واتیكان، اسرائیل، سران فلسطیني و كشورهاي عربي هم جوار، پیماني را منعقد ميكنند، آن دو نبي موعود نیز خدمت خود را در اورشلیم شروع ميكنند كه این خدمت سه سال و نیم به طول ميانجامد. ( مكاشفه ۱۱ ) پس از پایان مأمور ّیت آنها، همة ۱44000 یهودي كه به واسطة خدمت این دو نبي ایمان آوردهاند بر كوه صهیون ظاهر ميشوند. ( مكاشفه ۱4 ) پیمان منعقده زیر پا گذاشته ميشود و این دو نبي كشته ميشوند. پس از آن، سه سال و نیم مصیبتبزرگبرايیهودیان(دانیال۲5:7 )آغازميشودودراینمّدتضدمسیححاكمّیتخودرابرهمةاقوامو

ملل دنیا اعمال ميكند. ( مكاشفه ۱3 : 5 - 7 )

«و فوراً بعد از مصیبت آن ا ّیام، آفتاب تاریك گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و ق ّوتهاي افلاكمتزلزلگردد.»(متي۲9:۲4)دراینمّدتكوتاه،فجایعطبیعيوتغییراتشگرفيدرسرتاسردنیارخخواهد داد. در این زمان كرناها به صدا در آمده و جامهاي خشم خدا ریخته ميشوند. در دورة مهر ششم آسمان و زمین متزلزل شده و در روند داوري و پاك سازي قرار ميگیرند. واقعهاي كه امروز مردم از آن بیمناك هستند در آن زمان به وقوع

خواهد پیوست. سنگهاي آسماني خواهند بارید و دنیا تیره و تار خواهد شد.

«و چون مهر ششم را گشود، دیدم كه زلزلهاي عظیم واقع شد و آفتاب چون پلاس پشمي سیاه گردید و تمام ماه چون خون گشت؛ و ستارگان آسمان بر زمین فرو ریختند ، مانند درخت انجیري كه از باد سخت به حركت آمده، میوههاي نارس خود را ميافشاند. و آسمان چون طوماري پیچیده شده، از جا برده شد و هر كوه و جزیره از مكان خود منتقل

گشت.» ( مكاشفه ۶ : ۱۲ - ۱4 )

آشفتگي، سردرگمي و ناامیدي بر زمین حكم فرما خواهد شد و آن چیزي كه دنیا تص ّورش را هم نميكرد دامنگیر ساكنان زمین خواهد شد. زیرا زمان ا ّمتهایي كه اورشلیم را پایمال كردند به سر خواهد رسید. ( لوقا ۲۱ : ۲4 ) «و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگي و حیرت از براي ا ّمتها روي خواهد نمود و به سبب شوریدن دریا و امواجش. و دلهاي مردم ضعف خواهد كرد از خوف و انتظار آن وقایعي كه بر ربع مسكون ظاهر ميشود، زیرا ق ّوات

آسمان متزلزل خواهد شد.» ( لوقا ۲۱ : ۲5 - ۲۶ )

درآیاتكتابمقّدسيزیر،ناامیديمردمبهروشنيبیانشدهاست:«وپادشاهانزمینوبزرگانوسپهسالارانو دولتمندان و ج ّباران و هر غلام و آزاد خود را در مغارهها و صخرههاي كوهها پنهان كردند. و به كوهها و صخرهها ميگویند كه بر ما بیفتید و ما را مخفي سازید از روي آن تخت نشین و از غضب ب ّره؛ زیرا روِز عظیِم غضب او رسیده

است و كیست كه ميتواند ایستاد؟» ( مكاشفه ۶ : ۱5 - ۱7 )

این آموزه كه ربوده شدن، پس از دورة مصیبت عظیم انجام خواهد شد، هیچ پایة كتاب مقّدسي ندارد. زیرا به ما گفته شده است كه عیسي ما را از خشم آینده ميرهاند. ( ا ّول تسالونیكیان ۱ : ۱0 ) «زیرا خدا ما را تعیین نكرد براي غضب بلكه به جهت تحصیل نجات، به وسیلة خداوند ما عیسي مسیح« ( ا ّول تسالونیكیان 5 : 9 و ... )

درآنزمانفیضخداكهبهواسطةآشتيِمحقّقشدهتو ّسطبّرةخدابهبشرّیتعطاشدهاستبهسرخواهدرسیدو تخت داوري جایگزین تخت فیض و رحمت خواهد شد. آنگاه ب ّرة آرام و صلح جو به داور و شیر تبدیل خواهد شد. در گذر از روز فیض به روز خداوند، خشم الهي بر زمین نازل خواهد شد و به عبارتي روند پاك سازي و داوري در زمین شروع ميشود. پس از این جریان، حكومت هزار ساله بر زمین بر قرار ميگردد. در مكاشفه ۶ : ۱7 چنین آمده است: «زیرا روِز عظیِم غضب او رسیده است و كیست كه ميتواند ایستاد؟» بسیاري از گزارههاي كتاب مقّدسي توضیحاتي دربارة كیف ّیت این روز به ما ميدهند. همان طوري كه اشعیاء نبي از پیش اخبار كرده است، زمین مانند یك سایبان به چپوراستمتحركاست:«زمینبالكلمنكسرشده.زمینتماماًازهمپاشیدهوزمینبهشّدتمتحّركگشتهاست. زمین مثل مستان افتان و خیزان است و مثل سایهبان به چپ و راست متح ّرك و گناهش بر آن سنگین است. پس افتاده است كه بار دیگر نخواهد برخاست.» ( اشعیاء ۲4 : ۱9 - ۲0 ) در این متن به سرانجام زمین واقف ميشویم. زمین سرانجام هولناكي خواهد داشت. ا ّما در عین حال گزارههاي دیگر كتاب مقّدس به روشني بشارت ميدهند كه سر تا سر هستي از نعمات سلطنت هزار ساله برخوردار خواهد شد و نظام پایدار الهي جایگزین نظام ناپایدار و ناپاك این دنیا

خواهد شد.