نگاهي به مكاشفهc
نامة پنجم
دورة اصلاحات
تحكیم ضعیفان در ایمان
نامة پنجم به كلیساي ساردس با این عبارت آغاز مي شود: «و به فرشتة كلیسا در ساردس بنویس این را ميگوید او كه هفت روح خدا و هفت ستاره را دارد. اعمال تو را ميدانم كه نام داري كه زندهاي ولي مرده هستي. بیدار شو و مابقي را كه نزدیك به فنا است، استوار نما زیرا كه هیچ عمل تو را در حضور خدا كامل نیافتم. پس به یاد آور چگونه یافتهاي و شنیدهاي و حفظ كن و توبه نما زیرا هرگاه بیدار نباشي، مانند دزد بر تو خواهم آمد و از ساعت آمدن من بر تو م ّطلع
نخواهي شد.» ( مكاشفه 3 : ۱ - 3 )
این دوره از كلیسا مصادف با آغاز روند اصلاحات است. عبارتي كه خداوند براي توبیخ كلیسا به كار ميبرد بسي جاي تأ ّمل دارد. زیرا این امكان وجود دارد كه كلیسایي از دید مردم زنده باشد ا ّما در عین حال از نظر روحاني مرده. این امكان هست كه كلیسایي به ظاهر زندگي روحاني داشته باشد و صاحب عطایا باشد، ا ّما تنها حضور روح خدا در كلیسا است كه ميتواند حیات الهي را در رگهاي این پیكره روحاني جاري كند. مسح روحالقدس روح ما را در بر ميگیرد، در
حالي كه تولّد از روح در جان ما شكل ميگیرد.
از كلیسا خواسته ميشود آن چیزهایي را كه باقي مانده و نزدیك به از بین رفتن است تقو ّیت كند زیرا هیچ یك از كارهایي كه پسندیدة خدا است در كلیسا یافت نشد: «پس به یاد آور چگونه یافتهاي و شنیدهاي و حفظ كن و توبه نما زیرا هرگاه بیدارنباشي،ماننددزدبرتوخواهمآمدوازساعتآمدنمنبرتوم ّطلعنخواهيشد.»(مكاشفه3:3)وليبااین وجود اقل ّیتي وجود داشت كه از تودههاي بزرگ به اصطلاح ایماندار متمایز بود: «لكن در ساردس اسمهاي چند داري كه
لباس خود را نجس نساختهاند و در لباس سفید با من خواهند خرامید زیرا كه مستحق هستند.» ( آیة 4 )
وعده دوباره تأیید ميشود: «هر كه غالب آید به جامة سفید ملبس خواهد شد و اسم او را از دفتر حیات محو نخواهم ساخت بلكه به نام وي در حضور پدرم و فرشتگان او اقرار خواهم نمود.» ( آیة 5 ) پس این امكان وجود دارد اسمي كه در كتاب حیات آمده است حذف شود، ولي اسمي كه در"كتاب حیات ب ّره"نوشته شده باشد هرگز پاك نميشود. كتاب ا ّول
مربوط به دعوت شدگان است و كتاب د ّوم اسامي برگزیدگان را در بر دارد.
پس از گناهي كه اسرائیل در رابطه با پرستش گوسالة طلایي مرتكب شد، خداوند خواست ناماسرائیل را از كتاب حیات پاك كند ولي موسي خطر را به جان خریده، خود را جلو انداخت و براي قوم شفاعت كرد. آنها اظهار كرده بودند كه گوسالة طلایي خدا است و موسي ميخواست گناه افرادي كه گرداگرد گوسالة طلایي به پایكوبي پرداخته بودند بخشیده شود. او گفت: «الآن هرگاه گناه ایشان را ميآمرزي و اگر نه مرا از دفترت كه نوشتهاي محو ساز. خداوند به موسي گفت: هر كه گناه كرده است، او را از دفتر خود محو سازم.» ( خروج 3۲ : 3۲ - 33 ) آن چه كه براي ایمانداران حائز اهم ّیت است، ابتداي راه نیست بلكه سرانجام داستان است، زماني كه آنها باید تاج را دریافت كنند. دورة ساردس تا حدود
سال ۱750 میلادي ادامه یافت.
نامة ششم
دورة كلیساي فیلادلفیا
زمان مح ّبت برادرانه
در نامة ششم چنین ميخوانیم: «و به فرشتة كلیسا در فیلادلفیه بنویس كه این را ميگوید آن ق ّدوس و حق كه كلید داوود را دارد كه ميگشاید و هیچ كس نخواهد بست و ميبندد و هیچ كس نخواهد گشود. اعمال تو را ميدانم. اینك دري گشاده پیش روي تو گذاردهام كه كسي آن را نتواند بست، زیرا اندك ق ّوتي داري و كلام مرا حفظ كرده، اسم مرا انكار ننمودي. اینك ميدهم آناني را از كنیسه شیطان كه خود را یهود مينامند و نیستند بلكه دروغ ميگویند. اینك ایشان را مجبور خواهم نمود كه بیایند و پیش پایهاي تو سجده كنند و بدانند كه من تو را مح ّبت نمودهام. چون كه كلام صبر مرا حفظ نمودي، من نیز تو را محفوظ خواهم داشت، از ساعت امتحان كه بر تمام ربع مسكون خواهد آمد تا تمامي ساكنان زمین
را بیازماید. به زودي ميآیم، پس آن چه داري حفظ كن مبادا كسي تاج تو را بگیرد.» ( مكاشفه 3 : 7 - ۱۱ )
دورة فیلادلفیا از نظر تقسیم بندي زماني پس از عصر اصلاحگران شروع ميشود. این دوره به زمان مح ّبت برادرانه و د ِر گشوده معروف است. دروازههاي زندان بابل شكسته و درها براي اعلام انجیل به جهانیان باز شده بود. اگر چه این ایمانداران در ابتداي راه ضعیف بودند ا ّما در كلام امین ماندند و نام خداوند را انكار نكردند. این امر باعث شد مردم
زیادي از كلیساهاي شیطان خارج شوند و به واسطة اعلام مقتدرانة انجیل در كلیسا، در پیشگاه خدا فروتن شوند.
همان طور كه خداوند اشاره ميكند این دوره از لحاظ زماني، درست قبل از آزمایش سختي كه قرار است در زمین رخ دهد، واقع شده است. خداوند مژده ميدهد كه آمدنش نزدیك است، و با این عبارات خاصان خود را تشویق ميكند: «به زودي ميآیم، پس آن چه داري حفظ كن مبادا كسي تاج تو را بگیرد.» ( مكاشفه 3 : ۱۱ ) وعده از این قرار است: «هر كه غالب آید، او را در هیكل خداي خود ستوني خواهم ساخت و دیگر هرگز بیرون نخواهد رفت و نام خداي خود را و نام شهر خداي خود یعني اورشلیم جدید را كه از آسمان از جانب خداي من نازل ميشود و نام جدید خود را بر وي
خواهم نوشت.» ( آیة ۱۲ ) دورة كلیساي فیلادلفیا تا حدود سال ۱900 ادامه یافت.
نامة هفتم
هشدار به خاطر ولرمي و بيقیدي
آخریننامهبهكلیساهایعنينامةهفتم،بدونمقّدمهبایكملامتشروعميشود:«وبهفرشتةكلیسادرلائودكیه بنویس كه این را ميگوید آمین و شاهد امین و صّدیق كه ابتداي خلقت خدا است. اعمال تو را ميدانم كه نه سرد و نه گرم هستي. كاش كه سرد بودي یا گرم. لهذا چون فاتر هستي یعني نه گرم و نه سرد، تو را از دهان خود قي خواهم كرد. زیرا ميگویي دولتمند هستم و دولت اندوختهام و به هیچ چیز محتاج نیستم و نميداني كه تو مستمند و مسكین هستي و
فقیر و كور و عریان.» ( مكاشفه 3 : ۱4 - ۱7 )
در دورة آخر، كلیسا نه گرم است و نه سرد. به بیان دیگر كلیسا ولرم و بيقید است. خدا افرادي را كه ایمان نميآورند تهدید ميكند كه از دهانش قي خواهد كرد. این به این مفهوم است كه آنها آواز خداوند براي قیام ا ّول و ربوده شدن را نخواهند شنید.
خداوند كلیسا را به خاطر آن خیال واهي كه همه چیز را به فراواني در اختیار دارد و نیازمند به چیزي نیست با این كلمات مورد نكوهش قرار ميدهد: «... نميداني كه تو مستمند و مسكین هستي و فقیر و كور و عریان.» ( آیة ۱7 ) در زندگي روزمره، تنگ دستي، كوري و عریاني، وضع ّیت بسیار نامطلوبي است. ولي اگر خود شخص متو ّجه این وضع ّیت نباشد، به این مفهوم است كه او دچار اختلال ادراكي شده است. این مسئله دربارة وضع ّیت روحاني كلیساي لائودكیه نیز
صادق است.
در این دورة پر فریب، ناراحت كنندهترین مسئله این است كه مردم اعتراف به وجود چیزي در زندگي خود ميكنند كه وجود خارجي ندارد. خداوند به این خاطر از ایمانداران پایان دورة عصر فیض ایراد ميگیرد كه آنها فاقد ق ّوة درك و بصیرت روحاني واقعي هستند. آنها در حالي كه در دنیایي پر از هوس و خیال زندگي ميكنند، هیچ گونه توجیهاي براي
ملامت خداوند نميیابند. با این وجود، او خاصان خود را رها نميكند، بر در ایستاده ميكوبد و آنان را چنین پند ميدهد: «تو را نصیحت ميكنم كه زر مصفّاي به آتش را از من بخري تا دولتمند شوي، و رخت سفید را تا پوشانیده شوي و ننگ عریاني تو ظاهر نشود و سرمه را تا به چشمان خود كشیده بینایي یابي. هر كه را من دوست ميدارم، توبیخ و
تأدیب مينمایم. پس غیور شو و توبه نما.» ( مكاشفه3 : ۱8 - ۱9 )
كسي كه ميتواند به وضع ّیت خود واقف شود و به نزد خداوند بیاید، آن چه را كه خداوند در نظر گرفته است دریافت ميكند. به او مسحي داده ميشود كه همان سرمه است تا به این شكل قادر باشد امور الهي و ملكوتي را به واسطة مكاشفه روح ببیند. خداوند خود به این امر شهادت ميدهد كه بیرون است. او از بیرون به در ميكوبد. اگر چه سخن از حضور او ( در كلیسا ) است و اگر چه براي او سرود ميخوانند و از عمل مقتدرانة روح و عطاي روحالقدس بسیار ميگویند و شهادت ميدهند، ا ّما او از بیرون به در ميكوبد. آیین پرستشي ادامه ميیابد ا ّما به او مجالي داده نميشود
كه خویشتن را به واسطة كلام خود در میان كلیساها مكشوف سازد. ولي كاسة صبر خداوند به زودي لبریز خواهد شد.
به همین خاطر او با اصرار در ميزند و ایمانداران را فرد به فرد چنین خطاب ميكند: «اینك بر در ایستاده ميكوبم؛ اگر كسي آواز مرا بشنود و در را باز كند، به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد و او نیز با من« ( آیة ۲0 )
با شكل گیري مسیح در رحم مریم، خداوند آفرینش جدید را شروع كرده است. به همین خاطر در مقّدمة پیغام به دورة لائودكیه، او خویشتن را به عنوان ابتداي خلقت خدا مع ّرفي ميكند. همة كساني كه از روح او متولّد شده و از نو مولود شدهاند. ( یوحنّا 3 : 3 – 7 یعقوب ۱ : ۱8 ا ّول پطرس ۱ : ۲3 ا ّول یوحنّا 5 : ۱ – 4 ) نوبران دورههاي هفتگانة كلیسا را تشكیل ميدهند. ( عبرانیان ۱۲ : ۲3 ) آنها در عین حال خلقت تازهاي در مسیح محسوب ميشوند. ( د ّوم قرنتیان 5 : ۱7 – ۱9 ) آنها در كنار آن كه غالب شد خواهند بود، بر تخت وي خواهند نشست و در سلطنت برادر
نخستزادة خود شریك خواهند شد.
نكتة جالب تو ّجه آن است كه در ابتداي هر نامه سخن از قول خداوند است و در پایان هر پیغام نیز بر این عبارت تأكید ميشود: «هر كه گوش دارد بشنود كه روح به كلیساها چه ميگوید.» درك این مطلب بسیار مهم است. ما باید به آن چه كه روح به واسطة كلام موعود و مكشوف شده براي هر دوره ميگوید، گوش بسپاریم. در اینجا سخن از پیغامي است كه روح به هر دوره ميدهد. این عبارت در سه نامة ا ّول، قبل از وعده ميآید در حالي كه در چهار نامة آخر این عبارت بعد از وعده آمده است. خداوند در متي باب ۱3 با عنوان كردن مطالب جزئي بر لزوم گوش دادن و دیدن تأكید ميكند. او ميگوید: «خوشا به حال چشماني كه ميبینند و گوشهایي كه ميشنوند.» گروه پیروزمندان در همة دورههاي كلیسا از افرادي تشكیل شده است كه گوش دادند، ایمان آوردند و از پیغام خدا براي زمان خود پیروي كردند. آنها به این ترتیب وارد نقشة خدا براي زمان خود شدند. پس بر ما است كه به آن چه روح از طریق پیغام این دوره ميگوید گوش بسپاریم تا در وعده و كار خدا در این دوره شریك بشویم. براي فرزندان راستین صر ِف گوش دادن به یك پیغام دهنده كافي نیست، اگر چه وي خود را حامل پیغام الهي مع ّرفي كند، بلكه نكتة مهم تشخیص كلام خدا یا به بیان دیگر"قول
خداوند"است. آنها با ایمان به شهادت كلام، پیروزمند ميشوند و به این ترتیب وعدهها را تصاحب ميكنند.
نامة پنجم
دورة اصلاحات
تحكیم ضعیفان در ایمان
نامة پنجم به كلیساي ساردس با این عبارت آغاز مي شود: «و به فرشتة كلیسا در ساردس بنویس این را ميگوید او كه هفت روح خدا و هفت ستاره را دارد. اعمال تو را ميدانم كه نام داري كه زندهاي ولي مرده هستي. بیدار شو و مابقي را كه نزدیك به فنا است، استوار نما زیرا كه هیچ عمل تو را در حضور خدا كامل نیافتم. پس به یاد آور چگونه یافتهاي و شنیدهاي و حفظ كن و توبه نما زیرا هرگاه بیدار نباشي، مانند دزد بر تو خواهم آمد و از ساعت آمدن من بر تو م ّطلع
نخواهي شد.» ( مكاشفه 3 : ۱ - 3 )
این دوره از كلیسا مصادف با آغاز روند اصلاحات است. عبارتي كه خداوند براي توبیخ كلیسا به كار ميبرد بسي جاي تأ ّمل دارد. زیرا این امكان وجود دارد كه كلیسایي از دید مردم زنده باشد ا ّما در عین حال از نظر روحاني مرده. این امكان هست كه كلیسایي به ظاهر زندگي روحاني داشته باشد و صاحب عطایا باشد، ا ّما تنها حضور روح خدا در كلیسا است كه ميتواند حیات الهي را در رگهاي این پیكره روحاني جاري كند. مسح روحالقدس روح ما را در بر ميگیرد، در
حالي كه تولّد از روح در جان ما شكل ميگیرد.
از كلیسا خواسته ميشود آن چیزهایي را كه باقي مانده و نزدیك به از بین رفتن است تقو ّیت كند زیرا هیچ یك از كارهایي كه پسندیدة خدا است در كلیسا یافت نشد: «پس به یاد آور چگونه یافتهاي و شنیدهاي و حفظ كن و توبه نما زیرا هرگاه بیدارنباشي،ماننددزدبرتوخواهمآمدوازساعتآمدنمنبرتوم ّطلعنخواهيشد.»(مكاشفه3:3)وليبااین وجود اقل ّیتي وجود داشت كه از تودههاي بزرگ به اصطلاح ایماندار متمایز بود: «لكن در ساردس اسمهاي چند داري كه
لباس خود را نجس نساختهاند و در لباس سفید با من خواهند خرامید زیرا كه مستحق هستند.» ( آیة 4 )
وعده دوباره تأیید ميشود: «هر كه غالب آید به جامة سفید ملبس خواهد شد و اسم او را از دفتر حیات محو نخواهم ساخت بلكه به نام وي در حضور پدرم و فرشتگان او اقرار خواهم نمود.» ( آیة 5 ) پس این امكان وجود دارد اسمي كه در كتاب حیات آمده است حذف شود، ولي اسمي كه در"كتاب حیات ب ّره"نوشته شده باشد هرگز پاك نميشود. كتاب ا ّول
مربوط به دعوت شدگان است و كتاب د ّوم اسامي برگزیدگان را در بر دارد.
پس از گناهي كه اسرائیل در رابطه با پرستش گوسالة طلایي مرتكب شد، خداوند خواست ناماسرائیل را از كتاب حیات پاك كند ولي موسي خطر را به جان خریده، خود را جلو انداخت و براي قوم شفاعت كرد. آنها اظهار كرده بودند كه گوسالة طلایي خدا است و موسي ميخواست گناه افرادي كه گرداگرد گوسالة طلایي به پایكوبي پرداخته بودند بخشیده شود. او گفت: «الآن هرگاه گناه ایشان را ميآمرزي و اگر نه مرا از دفترت كه نوشتهاي محو ساز. خداوند به موسي گفت: هر كه گناه كرده است، او را از دفتر خود محو سازم.» ( خروج 3۲ : 3۲ - 33 ) آن چه كه براي ایمانداران حائز اهم ّیت است، ابتداي راه نیست بلكه سرانجام داستان است، زماني كه آنها باید تاج را دریافت كنند. دورة ساردس تا حدود
سال ۱750 میلادي ادامه یافت.
نامة ششم
دورة كلیساي فیلادلفیا
زمان مح ّبت برادرانه
در نامة ششم چنین ميخوانیم: «و به فرشتة كلیسا در فیلادلفیه بنویس كه این را ميگوید آن ق ّدوس و حق كه كلید داوود را دارد كه ميگشاید و هیچ كس نخواهد بست و ميبندد و هیچ كس نخواهد گشود. اعمال تو را ميدانم. اینك دري گشاده پیش روي تو گذاردهام كه كسي آن را نتواند بست، زیرا اندك ق ّوتي داري و كلام مرا حفظ كرده، اسم مرا انكار ننمودي. اینك ميدهم آناني را از كنیسه شیطان كه خود را یهود مينامند و نیستند بلكه دروغ ميگویند. اینك ایشان را مجبور خواهم نمود كه بیایند و پیش پایهاي تو سجده كنند و بدانند كه من تو را مح ّبت نمودهام. چون كه كلام صبر مرا حفظ نمودي، من نیز تو را محفوظ خواهم داشت، از ساعت امتحان كه بر تمام ربع مسكون خواهد آمد تا تمامي ساكنان زمین
را بیازماید. به زودي ميآیم، پس آن چه داري حفظ كن مبادا كسي تاج تو را بگیرد.» ( مكاشفه 3 : 7 - ۱۱ )
دورة فیلادلفیا از نظر تقسیم بندي زماني پس از عصر اصلاحگران شروع ميشود. این دوره به زمان مح ّبت برادرانه و د ِر گشوده معروف است. دروازههاي زندان بابل شكسته و درها براي اعلام انجیل به جهانیان باز شده بود. اگر چه این ایمانداران در ابتداي راه ضعیف بودند ا ّما در كلام امین ماندند و نام خداوند را انكار نكردند. این امر باعث شد مردم
زیادي از كلیساهاي شیطان خارج شوند و به واسطة اعلام مقتدرانة انجیل در كلیسا، در پیشگاه خدا فروتن شوند.
همان طور كه خداوند اشاره ميكند این دوره از لحاظ زماني، درست قبل از آزمایش سختي كه قرار است در زمین رخ دهد، واقع شده است. خداوند مژده ميدهد كه آمدنش نزدیك است، و با این عبارات خاصان خود را تشویق ميكند: «به زودي ميآیم، پس آن چه داري حفظ كن مبادا كسي تاج تو را بگیرد.» ( مكاشفه 3 : ۱۱ ) وعده از این قرار است: «هر كه غالب آید، او را در هیكل خداي خود ستوني خواهم ساخت و دیگر هرگز بیرون نخواهد رفت و نام خداي خود را و نام شهر خداي خود یعني اورشلیم جدید را كه از آسمان از جانب خداي من نازل ميشود و نام جدید خود را بر وي
خواهم نوشت.» ( آیة ۱۲ ) دورة كلیساي فیلادلفیا تا حدود سال ۱900 ادامه یافت.
نامة هفتم
هشدار به خاطر ولرمي و بيقیدي
آخریننامهبهكلیساهایعنينامةهفتم،بدونمقّدمهبایكملامتشروعميشود:«وبهفرشتةكلیسادرلائودكیه بنویس كه این را ميگوید آمین و شاهد امین و صّدیق كه ابتداي خلقت خدا است. اعمال تو را ميدانم كه نه سرد و نه گرم هستي. كاش كه سرد بودي یا گرم. لهذا چون فاتر هستي یعني نه گرم و نه سرد، تو را از دهان خود قي خواهم كرد. زیرا ميگویي دولتمند هستم و دولت اندوختهام و به هیچ چیز محتاج نیستم و نميداني كه تو مستمند و مسكین هستي و
فقیر و كور و عریان.» ( مكاشفه 3 : ۱4 - ۱7 )
در دورة آخر، كلیسا نه گرم است و نه سرد. به بیان دیگر كلیسا ولرم و بيقید است. خدا افرادي را كه ایمان نميآورند تهدید ميكند كه از دهانش قي خواهد كرد. این به این مفهوم است كه آنها آواز خداوند براي قیام ا ّول و ربوده شدن را نخواهند شنید.
خداوند كلیسا را به خاطر آن خیال واهي كه همه چیز را به فراواني در اختیار دارد و نیازمند به چیزي نیست با این كلمات مورد نكوهش قرار ميدهد: «... نميداني كه تو مستمند و مسكین هستي و فقیر و كور و عریان.» ( آیة ۱7 ) در زندگي روزمره، تنگ دستي، كوري و عریاني، وضع ّیت بسیار نامطلوبي است. ولي اگر خود شخص متو ّجه این وضع ّیت نباشد، به این مفهوم است كه او دچار اختلال ادراكي شده است. این مسئله دربارة وضع ّیت روحاني كلیساي لائودكیه نیز
صادق است.
در این دورة پر فریب، ناراحت كنندهترین مسئله این است كه مردم اعتراف به وجود چیزي در زندگي خود ميكنند كه وجود خارجي ندارد. خداوند به این خاطر از ایمانداران پایان دورة عصر فیض ایراد ميگیرد كه آنها فاقد ق ّوة درك و بصیرت روحاني واقعي هستند. آنها در حالي كه در دنیایي پر از هوس و خیال زندگي ميكنند، هیچ گونه توجیهاي براي
ملامت خداوند نميیابند. با این وجود، او خاصان خود را رها نميكند، بر در ایستاده ميكوبد و آنان را چنین پند ميدهد: «تو را نصیحت ميكنم كه زر مصفّاي به آتش را از من بخري تا دولتمند شوي، و رخت سفید را تا پوشانیده شوي و ننگ عریاني تو ظاهر نشود و سرمه را تا به چشمان خود كشیده بینایي یابي. هر كه را من دوست ميدارم، توبیخ و
تأدیب مينمایم. پس غیور شو و توبه نما.» ( مكاشفه3 : ۱8 - ۱9 )
كسي كه ميتواند به وضع ّیت خود واقف شود و به نزد خداوند بیاید، آن چه را كه خداوند در نظر گرفته است دریافت ميكند. به او مسحي داده ميشود كه همان سرمه است تا به این شكل قادر باشد امور الهي و ملكوتي را به واسطة مكاشفه روح ببیند. خداوند خود به این امر شهادت ميدهد كه بیرون است. او از بیرون به در ميكوبد. اگر چه سخن از حضور او ( در كلیسا ) است و اگر چه براي او سرود ميخوانند و از عمل مقتدرانة روح و عطاي روحالقدس بسیار ميگویند و شهادت ميدهند، ا ّما او از بیرون به در ميكوبد. آیین پرستشي ادامه ميیابد ا ّما به او مجالي داده نميشود
كه خویشتن را به واسطة كلام خود در میان كلیساها مكشوف سازد. ولي كاسة صبر خداوند به زودي لبریز خواهد شد.
به همین خاطر او با اصرار در ميزند و ایمانداران را فرد به فرد چنین خطاب ميكند: «اینك بر در ایستاده ميكوبم؛ اگر كسي آواز مرا بشنود و در را باز كند، به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد و او نیز با من« ( آیة ۲0 )
با شكل گیري مسیح در رحم مریم، خداوند آفرینش جدید را شروع كرده است. به همین خاطر در مقّدمة پیغام به دورة لائودكیه، او خویشتن را به عنوان ابتداي خلقت خدا مع ّرفي ميكند. همة كساني كه از روح او متولّد شده و از نو مولود شدهاند. ( یوحنّا 3 : 3 – 7 یعقوب ۱ : ۱8 ا ّول پطرس ۱ : ۲3 ا ّول یوحنّا 5 : ۱ – 4 ) نوبران دورههاي هفتگانة كلیسا را تشكیل ميدهند. ( عبرانیان ۱۲ : ۲3 ) آنها در عین حال خلقت تازهاي در مسیح محسوب ميشوند. ( د ّوم قرنتیان 5 : ۱7 – ۱9 ) آنها در كنار آن كه غالب شد خواهند بود، بر تخت وي خواهند نشست و در سلطنت برادر
نخستزادة خود شریك خواهند شد.
نكتة جالب تو ّجه آن است كه در ابتداي هر نامه سخن از قول خداوند است و در پایان هر پیغام نیز بر این عبارت تأكید ميشود: «هر كه گوش دارد بشنود كه روح به كلیساها چه ميگوید.» درك این مطلب بسیار مهم است. ما باید به آن چه كه روح به واسطة كلام موعود و مكشوف شده براي هر دوره ميگوید، گوش بسپاریم. در اینجا سخن از پیغامي است كه روح به هر دوره ميدهد. این عبارت در سه نامة ا ّول، قبل از وعده ميآید در حالي كه در چهار نامة آخر این عبارت بعد از وعده آمده است. خداوند در متي باب ۱3 با عنوان كردن مطالب جزئي بر لزوم گوش دادن و دیدن تأكید ميكند. او ميگوید: «خوشا به حال چشماني كه ميبینند و گوشهایي كه ميشنوند.» گروه پیروزمندان در همة دورههاي كلیسا از افرادي تشكیل شده است كه گوش دادند، ایمان آوردند و از پیغام خدا براي زمان خود پیروي كردند. آنها به این ترتیب وارد نقشة خدا براي زمان خود شدند. پس بر ما است كه به آن چه روح از طریق پیغام این دوره ميگوید گوش بسپاریم تا در وعده و كار خدا در این دوره شریك بشویم. براي فرزندان راستین صر ِف گوش دادن به یك پیغام دهنده كافي نیست، اگر چه وي خود را حامل پیغام الهي مع ّرفي كند، بلكه نكتة مهم تشخیص كلام خدا یا به بیان دیگر"قول
خداوند"است. آنها با ایمان به شهادت كلام، پیروزمند ميشوند و به این ترتیب وعدهها را تصاحب ميكنند.