نگاهي به مكاشفهc

فصل یازدهم: د ّومین رؤیای انتقالی

« »

اندازهگیري هیكل و خدمت دو شاهد

در فصل یازده ا ّطلاعات بسیار مهمي دربارة آن چه كه قرار است در سه سال و نیم د ّوم، یعني پس از بازسازي هیكل رخ دهد به ما داده شده است. حقوق بینالمللي از خانههایي كه به خدا تقدیم شدهاند حمایت ميكند، ولي دامنة این حمایت تنهابهساختمانمربوطميشودنهمحوطةاطرافآن.بههمینخاطردرمّدتسهسالونیممصیبتبزرگ،محوطهبه غیر یهودیان واگذار خواهد شد: «و نياي مثل عصا به من داده شد و مرا گفت: برخیز و قدس خدا و مذبح و آناني را كه در آن عبادت ميكنند پیمایش نما. و صحن خارج قدس را بیرون انداز و آن را مپیما زیرا كه به ا ّمتها داده شده است

وشهرمقّدسراچهلودوماهپایمالخواهندنمود.»(مكاشفه۱:۱۱-۲)

در اینجا از مصیبت بزرگ و جفایي كه قرار است پس از سه سال و نیم خدمت دو نبي و بازسازي هیكل رخ دهد صحبت شده است. كیف ّیت این دوره به صورت دقیق تشریح گردیده است. این مسئله تقسیم بندي زماني را نیز در بر ميگیرد. شرحي كه كتاب مكاشفه از این دوره ميدهد ما را بياختیار به یاد دانیال 9 : ۲7 مياندازد كه در آن آمده است در وسط

هفته قرباني و هدیه موقوف ميشود.

در بابهاي 40 تا 47 كتاب حزقیال نبي، هیكل و جزئیات دروني آن به ما نشان داده ميشود. شرح و توصیف این هیكل نشان ميدهد كه پرستشگاه آینده بر اساس طرح هیكل سلیمان بازسازي خواهد شد. هیكل س ّوم یعني خانة خدا در اورشلیم، در مكان ا ّول ّیة خود بازسازي خواهد شد و در طي دورة حكومت هزار ساله بر پا خواهد بود. بسیاري از گزارههايكتابمقّدسدراینموردشهادتميدهند.(اشعیا۲:۲–3و7:5۶حزقیالباب47ح ّجي9:۲زكرّیا ۱4 : ۲0 – ۲۱ مكاشفه 7 : ۱5 و ... ) كوه هیكل یا به قولي جبلالهیكل، بخشي از صهیون است. به همین خاطر

۱44000 نفر در كوه صهیون نشان داده ميشوند.

تقسیم بندي زماني و تشریح كیف ّیت حوادث مربوط به آن به قدري آشكار هستند كه جاي هیچ ابهامي باقي نميماند. در مورد خدمت دو شاهد باید گفت كه رسالت آنها سه سال و نیم طول خواهد كشید. كتاب مق ّدس چنین ميگوید: «و به دو شاهدخودخواهمدادكهپلاسدربركرده،مّدتهزارودویستوشصتروزنبّوتنمایند.»(مكاشفه3:۱۱)

زماني كه در كتاب مقّدس در رابطه با زمانها از عباراتي چون چهل و دو ماه، هزار و دویست شصت روز، یك زمان و دو زمان و نصف زمان یا یك سال، دو سال یا نیم سال استفاده شده است، همواره سخن از هفتادمین هفت سال كتاب دانیال است. كافي است به حوادث مربوطه تو ّجه كنیم تا بفهمیم كه سخن از كدام نیمة هفت سال است. ( نیمة ا ّول یا د ّوم ) دو نبي به عنوان مسح شدگان روح به دو درخت زیتون تشبیه شدهاند. در كتاب زكر ّیا 4 : ۱۱ – ۱4 یكي از آنها را در سمت راست و دیگري را در سمت چپ چراغدان ميبینیم. این مسئله كه آنها در كنار چراغدان هستند نشان ميدهد كه خدمت آنها مربوط به دورة كلیساي عهد جدید نیست. آنها پس از كامل شدن كلیسا - عرو ِس عهد جدید و ربوده شدن آن، خدمت خود را شروع ميكنند. زیرا اسرائیل فقط پس از تكمیل شدن افرادي كه از میان ا ّمتها انتخاب شدهاند، نجات

پیدا ميكنند. ( رومیان ۱۱ : ۲5 اعمال ۱5 : ۱4 - ۱۶ )

كسي كه به خدمت این دو نبي نگاه ميكند، بياختیار به یاد موسي و ایلیا ميافتد. كلام مقتدر خدا در آنها عمل ميكرد و به این ترتیب مصر گرفتار بلایاي سختي شد. ( خروج بابهاي 7 تا ۱۲ ) موسي آب را به خون تبدیل كرد و به واسطة خدمت ایلیا آسمان به مّدت سه سال و نیم بسته شد و آتش از آسمان نزول كرد. ( دّوم پادشاهان باب ۱ ) این آیات در خدمت دو شاهد مكاشفه نیز تكرار ميشوند. در زندگي خنوخ نكتة قابل ذكري كه نشان دهد او ميتواند یكي از این دو شاهد باشد وجود ندارد. خنوخ به عنوان هفتم از آدم ( پیدایش 5 : ۱9 - ۲4 یهودا ۱4 عبرانیان ۱۱ : 5 – ۶ ) یك تصویر كامل از ایمانداراني است كه در دورة هفتم كلیسا زندگي ميكنند. ایمانداران راستین دورة هفتم مثل خنوخ مرگ را

فصل یازدهم: د ّومین رؤیای انتقالی

نخواهند چشید بلكه تبدیل شده و به آسمان ربوده خواهند شد [ اشاره به ایمانداراني است كه در زمان بازگشت عیسي مسیح زنده خواهند بود - مترجم ] ( ا ّول قرنتیان ۱5 : 5۱ - 57 ا ّول تسالونیكیان 4 : ۱3 - ۱7 )

در كوه تبدیل هیأت، موسي و ایلیا هستند كه نزول ميكنند و با خداوند صحبت ميكنند. ( متي باب ۱7 و ... ) در سه آیة واپسین كتاب ملاّكي، آخرین كتاب نب ّوتي عهد عتیق نیز سخن از موسي و ایلیا است. موسي كه اسفار پنجگانة تورات را به تحریر درآورده از دیدگاه یهودیان بزرگترین نبي است. در حالي كه ایلیا مهمترین پیغمبر بنياسرائیل به شمار ميآید، زیرا بر اساس ایمان یهودي، وي باید پیش از آمدن مسیح ظهور كند. اشعیاء نبي آنها را به عنوان قهرمانان و رسولان صلح مع ّرفي ميكند، و بلافاصله در آیة بعدي از شكستن عهد صحبت ميكند: «اینك شجاعان ایشان در بیرون فریاد ميكنند و رسولان سلامتي زار زار گریه مينمایند. شاهراهها ویران ميشود و راهگذران تلف ميگردند. عهد را شكسته است و شهرها را خار نموده، به مردمان اعتنا نكرده است.» ( اشعیا 33 : 7 – 8 ) «خداوند ميگوید كه الآن بر ميخیزم و حال خود را بر ميافرازم و اكنون متّعال خواهم گردید.» ( اشعیا 33 : ۱0 ) «گناهكاراني كه در صهیوناند ميترسند و لرزه منافقان را فرو گرفته است و ميگوید: كیست از ما كه در آتش سوزنده ساكن خواهد شد و كیست از ما كه در نارهاي جاوداني ساكن خواهد گردید؟» ( اشعیا 33 : ۱4 ) «اینك من مادیان را بر ایشان خواهم برانگیخت كه نقره را به حساب نميآورند و طلا را دوست نميدارند» ( اشعیا ۱3 : ۱7 ) «و بر خاندان داوود و بر ساكنان اورشلیم روح فیض و تض ّرعات را خواهم ریخت و بر من كه نیزه زدهاند خواهند نگریست و براي من مثل نوحهگري براي پسر یگانه خود، نوحهگري خواهند نمود و مانند كسي كه براي نخستزادة خویش ماتم گیرد، براي من ماتم تلخ خواهند

گرفت.» ( زكر ّیا ۱۲ : ۱0 )

این دو مسح شده خدا به عنوان شیرهاي خدا مع ّرفي شدهاند. [ كلمهاي كه در ترجمة قدیم"شجاع"ترجمه شده در زبان عبري"شیر خدا"است - مترجم ] آنها از قدرت مطلق برخوردارند و آن چه را كه به نام خداوند بر زبان ميآورند، محقّق ميشود. وظیفة آنها تنها به فراخواني ۱44000 نفر محدود نیست، بلكه باید حكمهاي خدا دربارة ا ّمتها را بر زبان

آورده و همان طور كه در پایان باب ده مكاشفه آمده است دربارة اقوام و ملل به جهان نب ّوت كنند.

آنها در پایان شهادت خویش كشته خواهند شد: «و ساكنان زمین بر ایشان خوشي و شادي ميكنند و نزد یك دیگر هدایا خواهند فرستاد، از آن رو كه این دو نبي ساكنان زمین را معذّب ساختند.» ( مكاشفه ۱۱ : ۱0 )

ساكنان زمین، از همة زبانها، اقوام و ملل بدنهاي بيجان آنها را مشاهده خواهند كرد. تا این اواخر، بسیاري از منتقدین كتاب مقّدس از این آیه به عنوان ابزاري در جهت تمسخر و بياعتبار كردن كتاب مقّدس استفاده ميكردند. آنها سؤال ميكردند كه چگونه ممكن است مردم سرتاسر دنیا بدنهاي بيجان آنها را ببینند؟ ولي امروزه ميدانیم كه تلویزیون به همة مردم دنیا این امكان را ميدهد كه بدن بيجان آنها را ببینند. به این ترتیب یك بار دیگر ثابت ميشود كه همیشه حق باكتابمقّدساست.گفتةكتابمقّدستاابداعتباردارد:«وبعدازسهروزونیم،روححیاتازخدابدیشاندرآمدكه بر پایهاي خود ایستادند و بینندگان ایشان را خوفي عظیم فرو گرفت. و آوازي بلند از آسمان شنیدند كه بدیشان ميگوید: به اینجا صعود نمایید. پس در ابر، به آسمان بالا شدند و دشمنانشان ایشان را دیدند. و در همان ساعت، زلزلهاي عظیم حادث گشت كه ده یك از شهر منهدم گردید و هفت هزار نفر از زلزله هلاك شدند و باقي ماندگان ترسان گشته، خداي

آسمان را تمجید كردند.» ( مكاشفه ۱۱ : ۱۱ - ۱3 )

كرناي هفتم - سرود پیروزي در آسمان اعلام برقراري ملكوت بر زمین

پس از آن كه حوادث مربوط به خدمت دو شاهد به یوحنّا نشان داده شد، وي پایان این عصر را ميبیند و آن چه را كه قرار است در زمان نواخته شدن كرناي هفتم روي دهد، چنین گزارش ميكند: «و فرشتهاي [ منظور فرشتة هفتم است - مترجم ] بنواخت كه ناگاه صداهاي بلند در آسمان واقع شد كه ميگفتند: سلطنت جهان از آ ِن خداوند ما و مسیح او شد و

تا ابدالآباد حكمراني خواهد كرد. و آن بیست و چهار پیر كه در حضور خدا بر تختهاي خود نشستهاند، به روي در افتاده، خدا را سجده كردند و گفتند: تو را شكر ميكنیم اي خداوند، خداي قادر مطلق كه هستي و بودي، زیرا كه ق ّوت عظیم خود را به دست گرفته، به سلطنت پرداختي.» ( مكاشفه ۱۱ : ۱5 - ۱7 )

همان طور كه در باب هفت مكاشفه اخبار شد، راز پروردگار در مسیح به اتمام ميرسد و پسر داوود سلطنت خویش را آغاز ميكند. سپس دو كار صورت ميگیرد: داوري ا ّمتها و داوري كساني كه پیش از سلطنت هزار ساله زنده شدهاند. او به خادمان خود انبیا و همة مق ّدسیني كه در ترس نام او تا به حد مرگ مقاومت كرده و امین ماندهاند پاداش ميدهد.

«و ا ّمتها خشمناك شدند و غضب تو ظاهر گردید و وقت مردگان رسید تا بر ایشان داوري شود و تا بندگان خود یعني انبیاومقّدسانوترسندگاننام خودراچهكوچكوچهبزرگاجرتدهيومفسدانزمینرافاسدگرداني.»(مكاشفه ۱۱ : ۱8 ) دربارة داوریهاي مختلفي كه بر برقراري ملكوت مق ّدم هستند، ميتوان به آیات زیر مراجعه كرد. ( اشعیا ۲ :

4-۲ میكاه۱:4-5متي3۱:۲5-4۶دانیال9:7-۱4مكاشفه4:۲0-۶)

داوریهایي كه قرار است قبل و بعد از برقراري ملكوت خدا صورت بگیرند، به صورت دقیق توصیف شدهاند. در وهلة ا ّول كساني كه ربوده ميشوند در پیش مسند مسیح حاضر ميشوند. آنها باید داوري شوند، اگر چه براي شركت در ضیافت ب ّره مع ّین شدهاند. سپس باید جهان را داوري كنند و با خداوند سلطنت نمایند. آنها در مقابل مسند خدا حاضر خواهند شد: «... ما پیش كرسي قضاوت خدا خواهیم ایستاد.» «پس همة ما فرداً فرد باید حساب خود را به خدا پس

بدهیم.» ( رومیان ۱4 : ۱0 و ۱۲ - ترجمة شریف )

پولس در د ّوم قرنتیان 5 : ۱0 چنین مينویسد: «زیرا لازم است كه همة ما پیش مسند مسیح حاضر شویم تا هر كس اعمال بدني خود را بیابد، به حسب آن چه كرده باشد، چه نیك چه بد.» «و هیچ خلقت از نظر او مخفي نیست بلكه همه چیز در چشمان او كه كار ما با وي است، برهنه و منكشف ميباشد.» ( عبرانیان 4 : ۱3 )

پولس از موضع خویش در قبال خدا مطمئن بود. ولي با این وجود وي خداوند را در مقام داور خویش ميدید كه باید داوريعادلانهخودرابرهمةمقّدسینجاريسازد.پولسپیشازآنكهبهخانةپدرفراخواندهشودچنینشهادت ميدهد: «بعد از این تاج عدالت براي من حاضر شده است كه خداون ِد داو ِر عادل در آن روز به من خواهد داد؛ و نه به

من فقط بلكه نیز به همة كساني كه ظهور او را دوست ميدارند.» ( د ّوم تیموتاؤس 4 : 8 )

پادشاه پیش از آن كه بر تخت بنشیند باید تاجگذاري شود. زماني كه خداوند پس از شركت در ضیافت شام بر زمین نزول ميكند تا سرنوشت واپسین نبرد تاریخ را رقم بزند و سلطنت خود را از سر بگیرد، چندین افسر بر سر دارد. ( مكاشفه ۱9 : ۱۲ ) همة كساني هم كه مق ّرر شدهاند با وي سلطنت كنند و در حمكراني جهان با او شریك باشند، تاجگذاري

خواهند شد تا در كنار او بر تخت بنشینند.

در صورتي كه همة ایمانداران از این واقعه آگاه بودند كه باید در مقابل مسند مسیح حاضر شوند، تغییرات شگرفي در میان اعضاي كلیساي عروس به وجود ميآمد. ترس خدا بر زندگي آنها حاكم ميشد و در صحبتهاي روزمره و رفتارهاي آنان تقّدس خاصي حاكم ميشد: «لیكن به شما ميگویم كه هر سخن باطل كه مردم گویند، حساب آن را در روز داوري خواهند داد. زیرا كه از سخنان خود عادل شمرده خواهي شد و از سخنهاي تو بر تو حكم خواهد شد.» ( متي ۱۲ : 3۶ - 37 ) «... خداوند قوم خود را داوري خواهد كرد.» ( عبرانیان ۱0 : 30 ) آیات فوق براي ما آشكار ميكنند كه این

ایمانداران چه كساني هستند و چگونه رفتار كردهاند.

هیچ چیز مخفي نخواهد ماند و هیچ مع ّما و پرسشي بيپاسخ نميماند: «لهذا پیش از وقت به چیزي حكم مكنید تا خداوند بیاید كه خفایاي ظلمت را روشن خواهد كرد و ن ّیتهاي دلها را به ظهور خواهد آورد؛ آنگاه هر كس را مدح از خدا خواهد بود.» ( ا ّول قرنتیان 4 : 5 )

رسول، این داوري دوگانه را به شكل درستي طبقه بندي كرده است. او آنها را از یك دیگر متمایز ميكند و فاصلة زماني بین آنها را نشان ميدهد. رسول ا ّمتها به همكار خویش تیموتاؤس چنین مينویسد: «تو را در حضور خدا و مسیح عیسي كه بر زندگان و مردگان داوري خواهد كرد قسم ميدهم و به ظهور و ملكوت او» ( د ّوم تیموتاؤس 4 : ۱ )

زماني كه او ميگوید تاج پیروزي را از داور عادل دریافت خواهد كرد، به ظهور مسیح اشاره ميكند. او اشاره ميكند كه این تاج به همة كساني كه چشم به راه آمدن داماد آسماني هستند داده خواهد شد. یعني به همة كساني كه كلیسا - عروس را تشكیل ميدهند. وي به داوري زندگان و مردگان در زمان برقراري ملكوت عیسي، یعني به آغاز برقراري

ملكوت هزار ساله اشاره ميكند.

در آن زمان عمل هر ایماندار و كاري كه در ملكوت خدا انجام داده است از بوتة آزمایش خواهد گذشت: «كار هر كس آشكار خواهد شد، زیرا كه آن روز آن را ظاهر خواهد نمود، چون كه آن به آتش به ظهور خواهد رسید و خود آتش، عمل هر كس را خواهد آزمود كه چگونه است.» ( ا ّول قرنتیان 3 : ۱3 )

در رابطه با زماني كه خداوند ميآید ( یعني قبل از آغاز ملكوت ولي پس از ضیافت عروسي ) تا دو نب ّوت، د ّوم تسالونیكیان ۱ : 7 – ۱0 را براي ایمانداران و بيایمانان محقّق كند چنین ميخوانیم: «و شما را كه عذاب ميكشید، با ما راحت بخشد در هنگامي كه عیسي خداوند از آسمان با فرشتگان ق ّوت خود ظهور خواهد نمود در آتش مشتعل و انتقام خواهد كشید از آناني كه خدا را نميشناسند و انجیل خداوند ما عیسي مسیح را اطاعت نميكنند، كه ایشان به قصاص هلاكت جاوداني خواهند رسید از حضور خداوند و جلال قّوت او هنگامي كه آید تا در مقّدسان خود جلال یابد و در همه

ایمانداران از او تع ّجب كنند در آن روز، زیرا كه شما شهادت ما را تصدیق كردید.» ( د ّوم تسالونیكیان ۱ : 7 – ۱0 )

به خاطر یك آموزة غلط كه بر اساس یوحنّا 5 : ۲4 و دیگر آیات مشابه تدوین شده است بسیاري از ایمانداران معتقدند كه داوري نخواهند شد، لذا ترس خدا نیز در زندگي آنان دیده نميشود. ولي باید تو ّجه داشت كه گفتة خداوند در یوحنّا 5 : ۲4 به طور حتم به داوري نهایي مربوط ميشود. پر واضح است كساني كه در قیامت ا ّول شركت كردهاند در داوري نهایي محاكمه نخواهند شد. آیة ۲4 را باید در رابطه با آیة ۲9 درك كرد: «آمین آمین به شما ميگویم هر كه كلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاوداني دارد و در داوري نميآید، بلكه از موت تا به حیات منتقل گشته است.» ( یوحنّا 5 : ۲4 ) داوري مورد بحث، محاكمة نهایي است. یعني محاكمهاي كه در پیش تخت سفید صورت ميگیرد. «از این تع ّجب مكنید زیرا ساعتي ميآید كه در آن جمیع كساني كه در قبور ميباشند، آواز او را خواهند شنید ،و بیرون خواهند آمد؛ هر كه اعمال نیكو كرد، براي قیامت حیات و هر كه اعمال بد كرد، به جهت قیامت داوري.» ( یوحنّا 5 : ۲8 – ۲9 ) خداوند ما قیام ا ّول را قیام حیات مينامد و قیام ّدوم را قیامت داوري. بالطبع گروه نوبران در

داوري نهایي حیات احضار نميشوند.

اشعیا نبي آن چه را كه قرار بود پیش از برقراري ملكوت خدا بر سر لشكریان آسماني كه با شیطان همراه شدند بیاید، در رؤیا دید. آنها به همراة شیطان از آسمان به زمین اخراج خواهند شد: «و در آن روز واقع خواهد شد كه خداوند گروه شریفان را بر مكان بلند ایشان و پادشاهان زمین را بر زمین سزا خواهد داد. و ایشان مثل اسیران در چاه جمع خواهند شد و در زندان بسته خواهند گردید و بعد از روزهاي بسیار، ایشان طلبیده خواهند شد. و ماه خجل و آفتاب رسوا خواهد گشت زیرا كه یهوه صبایوت در كوه صهیون و در اورشلیم و به حضور مشایخ خویش، با جلال سلطنت خواهدنمود.» (

اشعیا ۲4 : ۲۱ – ۲3 )

فرشتگانومردانيكهعلیهخداعصیانورزیدهوباويبهشّدتمخالفتكردهانددراینداوريمقّدماتيمحاكمهشده و با هم به سیاه چال افكنده خواهند شد. ولي همان طوري كه نوشته شده است: «آنها بعد از روزهاي بسیار طلبیده خواهند شد.» یعني بعد از پایان حكومت هزار ساله در داوري نهایي. شیطان نیز در این دوره در بند بوده و در چاهي

بيانتها انداخته ميشود. ( مكاشفه ۲0 : ۱ – ۲ )

نبي، دربارة شهیداني كه در قیام ا ّول شركت خواهند كرد چنین گفته است: «مردگان تو زنده خواهند شد و جسدهاي من خواهند برخاست ...» ( اشعیا ۲۶ : ۱9 ) «... اي شما كه در خاك ساكنید بیدار شده، ترنم نمایید! زیرا كه شبنم تو شبنم نباتات است. و زمین مردگان خود را بیرون خواهد افكند ... زیرا اینك خداوند از مكان خود بیرون ميآید تا سزاي گناهان ساكنان زمین را به ایشان برساند. پس زمین خونهاي خود را مكشوف خواهد ساخت و كشتگان خویش را دیگر پنهان نخواهد نمود.» ( اشعیا ۲۶ : ۱9 و ۲۱ ) اینجا كلمة كلیدي كشته آمده است. كلمهاي كه براي مسیح یعني ب ّرة خدا استفاده ميشد كسي كه كشته شده بود. ( اعمال ۲ : ۲3 مكاشفه 5 : 9 مكاشفه ۱3 : 8 ) در اینجا به كساني اشاره شده است كه چه در گذشته و چه در آینده به خاطر ایمان خویش جفا دیده و به شهادت رسیدهاند. ( مكاشفه ۶ : 9 - ۱۱

و ۱3 و ۱5 و ۱8 : ۲4 و ۲0 : 4 )

در اینجا از افرادي صحبت نشده است كه به مرگ طبیعي مرده و دفن شدهاند، هیچ قبري باز نميشود و بحث بر سر قیامتعموميمردگانهمنیست،بلكههمانطوريكهازبافتبرميآید،كتابمقّدسازشهیدانيكهبهخاطرایمان خود جان خویش را از دست داده و در گورهاي دسته جمعي دفن شدهاند صحبت ميكند. هر كس كه دستش به خون این شهیدان آلوده شده باشد تو ّسط خود خداوند به دادگاه الهي احضار خواهد شد. عبارت «مردگان تو زنده خواهند شد و جسدهاي من خواهند برخاست ...» نشان ميدهد كه این شهیدان از خاصان خدا هستند. از جانهایي كه زیر مذبح مهر پنجم هستند خواسته شد در انتظار باشند تا شمار برادران و هم قطارانشان كه قرار است همانند آنان شهید شوند كامل

شود.

حزقیال نبي در باب 37 كتاب خویش در آیات ۱-۱0 در این باره نب ّوت كرده است: «... و در شما روح خواهم نهاد تا زنده شوید. پس خواهید دانست من یهوه هستم ... اي روح از بادهاي اربع بیا و به این كشتگان بدم تا ایشان زنده شوند ...» این مسئله به آینده نیز مربوط ميشود، به كساني كه در طول مصیبت بزرگ در د ّره كشته خواهند شد. ( آیة ۲ )

بخش د ّوم حزقیال باب 37 و به طور خاص آیات ۱۱ - ۱4 به گذشته مربوط ميشود. به همین دلیل حزقیال چندین بار به باز شدن قبرها اشاره ميكند: «لهذا نب ّوت كرده، به ایشان بگو: خداوند یهوه چنین ميفرماید: اینك من قبرهاي شما را ميگشایم. و شما را اي قوم من از قبرهاي شما درآورده، به زمین اسرائیل خواهم آورد ... و روح خود را در شما خواهم نهاد تا زنده شوید و شما را در زمین خودتان مقیم خواهم ساخت. پس خواهید دانست كه من یهوه تكلّم نموده و

به عمل آوردهام. قول خداوند این است.» ( حزقیال 37 : ۱۲ و ۱4)

همان طوري كه در متي ۲7 : 5۲ – 53 آمده است، در زمان زنده شدن خداوند ما عیسي مسیح این وعده محقّق شد و برگزیدگانمقّدساهلقدیمقیامكردند:«وقبرهاگشادهشدوبسیاريازبدنهايمقّدسینكهآرمیدهبودندبرخاستند،و بعد از برخاستن وي، از قبور برآمده، به شهر مق ّدس رفتند و بر بسیاري ظاهر شدند.» (متي ۲7 : 5۲ – 53 )

همان طوري كه در مكاشفه ۲0 : 4 وعده داده شده است، شهیدان مصیبت بزرگ، كشتگاني هستند كه از قبرها بیرون آورده نميشوند، چون كتاب مق ّدس فقط به زنده شدن آنها اشاره ميكند، نه به بیرون آمدن آنها از قبر.

در پایان باب 37 حزقیال، مشاهده ميكنیم كهاسرائیل به واسطة عمل قدرتمند خدا دوباره تأیید خواهد شد و در باب ۱0 مكاشفه نیز این فرشتة عهد است كه شخصاً از آسمان به زمین نائل ميشود.

در مكاشفه ۱۱ : ۱9 صندوقچة پیمان ( تابوت عهد ) در آسمان ظاهر ميشود. «و قدس خدا در آسمان مفتوح گشت و تابوت عهدنامة او در قدس او ظاهر شد و برقها و صداها و رعدها و زلزله و تگرگ عظیم حادث شد.»

اندازهگیري هیكل و خدمت دو شاهد

در فصل یازده ا ّطلاعات بسیار مهمي دربارة آن چه كه قرار است در سه سال و نیم د ّوم، یعني پس از بازسازي هیكل رخ دهد به ما داده شده است. حقوق بینالمللي از خانههایي كه به خدا تقدیم شدهاند حمایت ميكند، ولي دامنة این حمایت تنهابهساختمانمربوطميشودنهمحوطةاطرافآن.بههمینخاطردرمّدتسهسالونیممصیبتبزرگ،محوطهبه غیر یهودیان واگذار خواهد شد: «و نياي مثل عصا به من داده شد و مرا گفت: برخیز و قدس خدا و مذبح و آناني را كه در آن عبادت ميكنند پیمایش نما. و صحن خارج قدس را بیرون انداز و آن را مپیما زیرا كه به ا ّمتها داده شده است

وشهرمقّدسراچهلودوماهپایمالخواهندنمود.»(مكاشفه۱:۱۱-۲)

در اینجا از مصیبت بزرگ و جفایي كه قرار است پس از سه سال و نیم خدمت دو نبي و بازسازي هیكل رخ دهد صحبت شده است. كیف ّیت این دوره به صورت دقیق تشریح گردیده است. این مسئله تقسیم بندي زماني را نیز در بر ميگیرد. شرحي كه كتاب مكاشفه از این دوره ميدهد ما را بياختیار به یاد دانیال 9 : ۲7 مياندازد كه در آن آمده است در وسط

هفته قرباني و هدیه موقوف ميشود.

در بابهاي 40 تا 47 كتاب حزقیال نبي، هیكل و جزئیات دروني آن به ما نشان داده ميشود. شرح و توصیف این هیكل نشان ميدهد كه پرستشگاه آینده بر اساس طرح هیكل سلیمان بازسازي خواهد شد. هیكل س ّوم یعني خانة خدا در اورشلیم، در مكان ا ّول ّیة خود بازسازي خواهد شد و در طي دورة حكومت هزار ساله بر پا خواهد بود. بسیاري از گزارههايكتابمقّدسدراینموردشهادتميدهند.(اشعیا۲:۲–3و7:5۶حزقیالباب47ح ّجي9:۲زكرّیا ۱4 : ۲0 – ۲۱ مكاشفه 7 : ۱5 و ... ) كوه هیكل یا به قولي جبلالهیكل، بخشي از صهیون است. به همین خاطر

۱44000 نفر در كوه صهیون نشان داده ميشوند.

تقسیم بندي زماني و تشریح كیف ّیت حوادث مربوط به آن به قدري آشكار هستند كه جاي هیچ ابهامي باقي نميماند. در مورد خدمت دو شاهد باید گفت كه رسالت آنها سه سال و نیم طول خواهد كشید. كتاب مق ّدس چنین ميگوید: «و به دو شاهدخودخواهمدادكهپلاسدربركرده،مّدتهزارودویستوشصتروزنبّوتنمایند.»(مكاشفه3:۱۱)

زماني كه در كتاب مقّدس در رابطه با زمانها از عباراتي چون چهل و دو ماه، هزار و دویست شصت روز، یك زمان و دو زمان و نصف زمان یا یك سال، دو سال یا نیم سال استفاده شده است، همواره سخن از هفتادمین هفت سال كتاب دانیال است. كافي است به حوادث مربوطه تو ّجه كنیم تا بفهمیم كه سخن از كدام نیمة هفت سال است. ( نیمة ا ّول یا د ّوم ) دو نبي به عنوان مسح شدگان روح به دو درخت زیتون تشبیه شدهاند. در كتاب زكر ّیا 4 : ۱۱ – ۱4 یكي از آنها را در سمت راست و دیگري را در سمت چپ چراغدان ميبینیم. این مسئله كه آنها در كنار چراغدان هستند نشان ميدهد كه خدمت آنها مربوط به دورة كلیساي عهد جدید نیست. آنها پس از كامل شدن كلیسا - عرو ِس عهد جدید و ربوده شدن آن، خدمت خود را شروع ميكنند. زیرا اسرائیل فقط پس از تكمیل شدن افرادي كه از میان ا ّمتها انتخاب شدهاند، نجات

پیدا ميكنند. ( رومیان ۱۱ : ۲5 اعمال ۱5 : ۱4 - ۱۶ )

كسي كه به خدمت این دو نبي نگاه ميكند، بياختیار به یاد موسي و ایلیا ميافتد. كلام مقتدر خدا در آنها عمل ميكرد و به این ترتیب مصر گرفتار بلایاي سختي شد. ( خروج بابهاي 7 تا ۱۲ ) موسي آب را به خون تبدیل كرد و به واسطة خدمت ایلیا آسمان به مّدت سه سال و نیم بسته شد و آتش از آسمان نزول كرد. ( دّوم پادشاهان باب ۱ ) این آیات در خدمت دو شاهد مكاشفه نیز تكرار ميشوند. در زندگي خنوخ نكتة قابل ذكري كه نشان دهد او ميتواند یكي از این دو شاهد باشد وجود ندارد. خنوخ به عنوان هفتم از آدم ( پیدایش 5 : ۱9 - ۲4 یهودا ۱4 عبرانیان ۱۱ : 5 – ۶ ) یك تصویر كامل از ایمانداراني است كه در دورة هفتم كلیسا زندگي ميكنند. ایمانداران راستین دورة هفتم مثل خنوخ مرگ را

فصل یازدهم: د ّومین رؤیای انتقالی

نخواهند چشید بلكه تبدیل شده و به آسمان ربوده خواهند شد اشاره به ایمانداراني است كه در زمان بازگشت عیسي مسیح زنده خواهند بود - مترجم

در كوه تبدیل هیأت، موسي و ایلیا هستند كه نزول ميكنند و با خداوند صحبت ميكنند. ( متي باب ۱7 و ... ) در سه آیة واپسین كتاب ملاّكي، آخرین كتاب نب ّوتي عهد عتیق نیز سخن از موسي و ایلیا است. موسي كه اسفار پنجگانة تورات را به تحریر درآورده از دیدگاه یهودیان بزرگترین نبي است. در حالي كه ایلیا مهمترین پیغمبر بنياسرائیل به شمار ميآید، زیرا بر اساس ایمان یهودي، وي باید پیش از آمدن مسیح ظهور كند. اشعیاء نبي آنها را به عنوان قهرمانان و رسولان صلح مع ّرفي ميكند، و بلافاصله در آیة بعدي از شكستن عهد صحبت ميكند: «اینك شجاعان ایشان در بیرون فریاد ميكنند و رسولان سلامتي زار زار گریه مينمایند. شاهراهها ویران ميشود و راهگذران تلف ميگردند. عهد را شكسته است و شهرها را خار نموده، به مردمان اعتنا نكرده است.» ( اشعیا 33 : 7 – 8 ) «خداوند ميگوید كه الآن بر ميخیزم و حال خود را بر ميافرازم و اكنون متّعال خواهم گردید.» ( اشعیا 33 : ۱0 ) «گناهكاراني كه در صهیوناند ميترسند و لرزه منافقان را فرو گرفته است و ميگوید: كیست از ما كه در آتش سوزنده ساكن خواهد شد و كیست از ما كه در نارهاي جاوداني ساكن خواهد گردید؟» ( اشعیا 33 : ۱4 ) «اینك من مادیان را بر ایشان خواهم برانگیخت كه نقره را به حساب نميآورند و طلا را دوست نميدارند» ( اشعیا ۱3 : ۱7 ) «و بر خاندان داوود و بر ساكنان اورشلیم روح فیض و تض ّرعات را خواهم ریخت و بر من كه نیزه زدهاند خواهند نگریست و براي من مثل نوحهگري براي پسر یگانه خود، نوحهگري خواهند نمود و مانند كسي كه براي نخستزادة خویش ماتم گیرد، براي من ماتم تلخ خواهند

گرفت.» ( زكر ّیا ۱۲ : ۱0 )

این دو مسح شده خدا به عنوان شیرهاي خدا مع ّرفي شدهاند. [ كلمهاي كه در ترجمة قدیم"شجاع"ترجمه شده در زبان عبري"شیر خدا"است - مترجم ] آنها از قدرت مطلق برخوردارند و آن چه را كه به نام خداوند بر زبان ميآورند، محقّق ميشود. وظیفة آنها تنها به فراخواني ۱44000 نفر محدود نیست، بلكه باید حكمهاي خدا دربارة ا ّمتها را بر زبان

آورده و همان طور كه در پایان باب ده مكاشفه آمده است دربارة اقوام و ملل به جهان نب ّوت كنند.

آنها در پایان شهادت خویش كشته خواهند شد: «و ساكنان زمین بر ایشان خوشي و شادي ميكنند و نزد یك دیگر هدایا خواهند فرستاد، از آن رو كه این دو نبي ساكنان زمین را معذّب ساختند.» ( مكاشفه ۱۱ : ۱0 )

ساكنان زمین، از همة زبانها، اقوام و ملل بدنهاي بيجان آنها را مشاهده خواهند كرد. تا این اواخر، بسیاري از منتقدین كتاب مقّدس از این آیه به عنوان ابزاري در جهت تمسخر و بياعتبار كردن كتاب مقّدس استفاده ميكردند. آنها سؤال ميكردند كه چگونه ممكن است مردم سرتاسر دنیا بدنهاي بيجان آنها را ببینند؟ ولي امروزه ميدانیم كه تلویزیون به همة مردم دنیا این امكان را ميدهد كه بدن بيجان آنها را ببینند. به این ترتیب یك بار دیگر ثابت ميشود كه همیشه حق باكتابمقّدساست.گفتةكتابمقّدستاابداعتباردارد:«وبعدازسهروزونیم،روححیاتازخدابدیشاندرآمدكه بر پایهاي خود ایستادند و بینندگان ایشان را خوفي عظیم فرو گرفت. و آوازي بلند از آسمان شنیدند كه بدیشان ميگوید: به اینجا صعود نمایید. پس در ابر، به آسمان بالا شدند و دشمنانشان ایشان را دیدند. و در همان ساعت، زلزلهاي عظیم حادث گشت كه ده یك از شهر منهدم گردید و هفت هزار نفر از زلزله هلاك شدند و باقي ماندگان ترسان گشته، خداي

آسمان را تمجید كردند.» ( مكاشفه ۱۱ : ۱۱ - ۱3 )

كرناي هفتم - سرود پیروزي در آسمان اعلام برقراري ملكوت بر زمین

پس از آن كه حوادث مربوط به خدمت دو شاهد به یوحنّا نشان داده شد، وي پایان این عصر را ميبیند و آن چه را كه قرار است در زمان نواخته شدن كرناي هفتم روي دهد، چنین گزارش ميكند: «و فرشتهاي [ منظور فرشتة هفتم است - مترجم ] بنواخت كه ناگاه صداهاي بلند در آسمان واقع شد كه ميگفتند: سلطنت جهان از آ ِن خداوند ما و مسیح او شد و

تا ابدالآباد حكمراني خواهد كرد. و آن بیست و چهار پیر كه در حضور خدا بر تختهاي خود نشستهاند، به روي در افتاده، خدا را سجده كردند و گفتند: تو را شكر ميكنیم اي خداوند، خداي قادر مطلق كه هستي و بودي، زیرا كه ق ّوت عظیم خود را به دست گرفته، به سلطنت پرداختي.» ( مكاشفه ۱۱ : ۱5 - ۱7 )

همان طور كه در باب هفت مكاشفه اخبار شد، راز پروردگار در مسیح به اتمام ميرسد و پسر داوود سلطنت خویش را آغاز ميكند. سپس دو كار صورت ميگیرد: داوري ا ّمتها و داوري كساني كه پیش از سلطنت هزار ساله زنده شدهاند. او به خادمان خود انبیا و همة مق ّدسیني كه در ترس نام او تا به حد مرگ مقاومت كرده و امین ماندهاند پاداش ميدهد.

«و ا ّمتها خشمناك شدند و غضب تو ظاهر گردید و وقت مردگان رسید تا بر ایشان داوري شود و تا بندگان خود یعني انبیاومقّدسانوترسندگاننام خودراچهكوچكوچهبزرگاجرتدهيومفسدانزمینرافاسدگرداني.»(مكاشفه ۱۱ : ۱8 ) دربارة داوریهاي مختلفي كه بر برقراري ملكوت مق ّدم هستند، ميتوان به آیات زیر مراجعه كرد. ( اشعیا ۲ :

4-۲ میكاه۱:4-5متي3۱:۲5-4۶دانیال9:7-۱4مكاشفه4:۲0-۶)

داوریهایي كه قرار است قبل و بعد از برقراري ملكوت خدا صورت بگیرند، به صورت دقیق توصیف شدهاند. در وهلة ا ّول كساني كه ربوده ميشوند در پیش مسند مسیح حاضر ميشوند. آنها باید داوري شوند، اگر چه براي شركت در ضیافت ب ّره مع ّین شدهاند. سپس باید جهان را داوري كنند و با خداوند سلطنت نمایند. آنها در مقابل مسند خدا حاضر خواهند شد: «... ما پیش كرسي قضاوت خدا خواهیم ایستاد.» «پس همة ما فرداً فرد باید حساب خود را به خدا پس

بدهیم.» ( رومیان ۱4 : ۱0 و ۱۲ - ترجمة شریف )

پولس در د ّوم قرنتیان 5 : ۱0 چنین مينویسد: «زیرا لازم است كه همة ما پیش مسند مسیح حاضر شویم تا هر كس اعمال بدني خود را بیابد، به حسب آن چه كرده باشد، چه نیك چه بد.» «و هیچ خلقت از نظر او مخفي نیست بلكه همه چیز در چشمان او كه كار ما با وي است، برهنه و منكشف ميباشد.» ( عبرانیان 4 : ۱3 )

پولس از موضع خویش در قبال خدا مطمئن بود. ولي با این وجود وي خداوند را در مقام داور خویش ميدید كه باید داوريعادلانهخودرابرهمةمقّدسینجاريسازد.پولسپیشازآنكهبهخانةپدرفراخواندهشودچنینشهادت ميدهد: «بعد از این تاج عدالت براي من حاضر شده است كه خداون ِد داو ِر عادل در آن روز به من خواهد داد؛ و نه به

من فقط بلكه نیز به همة كساني كه ظهور او را دوست ميدارند.» ( د ّوم تیموتاؤس 4 : 8 )

پادشاه پیش از آن كه بر تخت بنشیند باید تاجگذاري شود. زماني كه خداوند پس از شركت در ضیافت شام بر زمین نزول ميكند تا سرنوشت واپسین نبرد تاریخ را رقم بزند و سلطنت خود را از سر بگیرد، چندین افسر بر سر دارد. ( مكاشفه ۱9 : ۱۲ ) همة كساني هم كه مق ّرر شدهاند با وي سلطنت كنند و در حمكراني جهان با او شریك باشند، تاجگذاري

خواهند شد تا در كنار او بر تخت بنشینند.

در صورتي كه همة ایمانداران از این واقعه آگاه بودند كه باید در مقابل مسند مسیح حاضر شوند، تغییرات شگرفي در میان اعضاي كلیساي عروس به وجود ميآمد. ترس خدا بر زندگي آنها حاكم ميشد و در صحبتهاي روزمره و رفتارهاي آنان تقّدس خاصي حاكم ميشد: «لیكن به شما ميگویم كه هر سخن باطل كه مردم گویند، حساب آن را در روز داوري خواهند داد. زیرا كه از سخنان خود عادل شمرده خواهي شد و از سخنهاي تو بر تو حكم خواهد شد.» ( متي ۱۲ : 3۶ - 37 ) «... خداوند قوم خود را داوري خواهد كرد.» ( عبرانیان ۱0 : 30 ) آیات فوق براي ما آشكار ميكنند كه این

ایمانداران چه كساني هستند و چگونه رفتار كردهاند.

هیچ چیز مخفي نخواهد ماند و هیچ مع ّما و پرسشي بيپاسخ نميماند: «لهذا پیش از وقت به چیزي حكم مكنید تا خداوند بیاید كه خفایاي ظلمت را روشن خواهد كرد و ن ّیتهاي دلها را به ظهور خواهد آورد؛ آنگاه هر كس را مدح از خدا خواهد بود.» ( ا ّول قرنتیان 4 : 5 )

رسول، این داوري دوگانه را به شكل درستي طبقه بندي كرده است. او آنها را از یك دیگر متمایز ميكند و فاصلة زماني بین آنها را نشان ميدهد. رسول ا ّمتها به همكار خویش تیموتاؤس چنین مينویسد: «تو را در حضور خدا و مسیح عیسي كه بر زندگان و مردگان داوري خواهد كرد قسم ميدهم و به ظهور و ملكوت او» ( د ّوم تیموتاؤس 4 : ۱ )

زماني كه او ميگوید تاج پیروزي را از داور عادل دریافت خواهد كرد، به ظهور مسیح اشاره ميكند. او اشاره ميكند كه این تاج به همة كساني كه چشم به راه آمدن داماد آسماني هستند داده خواهد شد. یعني به همة كساني كه كلیسا - عروس را تشكیل ميدهند. وي به داوري زندگان و مردگان در زمان برقراري ملكوت عیسي، یعني به آغاز برقراري

ملكوت هزار ساله اشاره ميكند.

در آن زمان عمل هر ایماندار و كاري كه در ملكوت خدا انجام داده است از بوتة آزمایش خواهد گذشت: «كار هر كس آشكار خواهد شد، زیرا كه آن روز آن را ظاهر خواهد نمود، چون كه آن به آتش به ظهور خواهد رسید و خود آتش، عمل هر كس را خواهد آزمود كه چگونه است.» ( ا ّول قرنتیان 3 : ۱3 )

در رابطه با زماني كه خداوند ميآید ( یعني قبل از آغاز ملكوت ولي پس از ضیافت عروسي ) تا دو نب ّوت، د ّوم تسالونیكیان ۱ : 7 – ۱0 را براي ایمانداران و بيایمانان محقّق كند چنین ميخوانیم: «و شما را كه عذاب ميكشید، با ما راحت بخشد در هنگامي كه عیسي خداوند از آسمان با فرشتگان ق ّوت خود ظهور خواهد نمود در آتش مشتعل و انتقام خواهد كشید از آناني كه خدا را نميشناسند و انجیل خداوند ما عیسي مسیح را اطاعت نميكنند، كه ایشان به قصاص هلاكت جاوداني خواهند رسید از حضور خداوند و جلال قّوت او هنگامي كه آید تا در مقّدسان خود جلال یابد و در همه

ایمانداران از او تع ّجب كنند در آن روز، زیرا كه شما شهادت ما را تصدیق كردید.» ( د ّوم تسالونیكیان ۱ : 7 – ۱0 )

به خاطر یك آموزة غلط كه بر اساس یوحنّا 5 : ۲4 و دیگر آیات مشابه تدوین شده است بسیاري از ایمانداران معتقدند كه داوري نخواهند شد، لذا ترس خدا نیز در زندگي آنان دیده نميشود. ولي باید تو ّجه داشت كه گفتة خداوند در یوحنّا 5 : ۲4 به طور حتم به داوري نهایي مربوط ميشود. پر واضح است كساني كه در قیامت ا ّول شركت كردهاند در داوري نهایي محاكمه نخواهند شد. آیة ۲4 را باید در رابطه با آیة ۲9 درك كرد: «آمین آمین به شما ميگویم هر كه كلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاوداني دارد و در داوري نميآید، بلكه از موت تا به حیات منتقل گشته است.» ( یوحنّا 5 : ۲4 ) داوري مورد بحث، محاكمة نهایي است. یعني محاكمهاي كه در پیش تخت سفید صورت ميگیرد. «از این تع ّجب مكنید زیرا ساعتي ميآید كه در آن جمیع كساني كه در قبور ميباشند، آواز او را خواهند شنید ،و بیرون خواهند آمد؛ هر كه اعمال نیكو كرد، براي قیامت حیات و هر كه اعمال بد كرد، به جهت قیامت داوري.» ( یوحنّا 5 : ۲8 – ۲9 ) خداوند ما قیام ا ّول را قیام حیات مينامد و قیام ّدوم را قیامت داوري. بالطبع گروه نوبران در

داوري نهایي حیات احضار نميشوند.

اشعیا نبي آن چه را كه قرار بود پیش از برقراري ملكوت خدا بر سر لشكریان آسماني كه با شیطان همراه شدند بیاید، در رؤیا دید. آنها به همراة شیطان از آسمان به زمین اخراج خواهند شد: «و در آن روز واقع خواهد شد كه خداوند گروه شریفان را بر مكان بلند ایشان و پادشاهان زمین را بر زمین سزا خواهد داد. و ایشان مثل اسیران در چاه جمع خواهند شد و در زندان بسته خواهند گردید و بعد از روزهاي بسیار، ایشان طلبیده خواهند شد. و ماه خجل و آفتاب رسوا خواهد گشت زیرا كه یهوه صبایوت در كوه صهیون و در اورشلیم و به حضور مشایخ خویش، با جلال سلطنت خواهدنمود.» (

اشعیا ۲4 : ۲۱ – ۲3 )

فرشتگانومردانيكهعلیهخداعصیانورزیدهوباويبهشّدتمخالفتكردهانددراینداوريمقّدماتيمحاكمهشده و با هم به سیاه چال افكنده خواهند شد. ولي همان طوري كه نوشته شده است: «آنها بعد از روزهاي بسیار طلبیده خواهند شد.» یعني بعد از پایان حكومت هزار ساله در داوري نهایي. شیطان نیز در این دوره در بند بوده و در چاهي

بيانتها انداخته ميشود. ( مكاشفه ۲0 : ۱ – ۲ )

نبي، دربارة شهیداني كه در قیام ا ّول شركت خواهند كرد چنین گفته است: «مردگان تو زنده خواهند شد و جسدهاي من خواهند برخاست ...» ( اشعیا ۲۶ : ۱9 ) «... اي شما كه در خاك ساكنید بیدار شده، ترنم نمایید! زیرا كه شبنم تو شبنم نباتات است. و زمین مردگان خود را بیرون خواهد افكند ... زیرا اینك خداوند از مكان خود بیرون ميآید تا سزاي گناهان ساكنان زمین را به ایشان برساند. پس زمین خونهاي خود را مكشوف خواهد ساخت و كشتگان خویش را دیگر پنهان نخواهد نمود.» ( اشعیا ۲۶ : ۱9 و ۲۱ ) اینجا كلمة كلیدي كشته آمده است. كلمهاي كه براي مسیح یعني ب ّرة خدا استفاده ميشد كسي كه كشته شده بود. ( اعمال ۲ : ۲3 مكاشفه 5 : 9 مكاشفه ۱3 : 8 ) در اینجا به كساني اشاره شده است كه چه در گذشته و چه در آینده به خاطر ایمان خویش جفا دیده و به شهادت رسیدهاند. ( مكاشفه ۶ : 9 - ۱۱

و ۱3 و ۱5 و ۱8 : ۲4 و ۲0 : 4 )

در اینجا از افرادي صحبت نشده است كه به مرگ طبیعي مرده و دفن شدهاند، هیچ قبري باز نميشود و بحث بر سر قیامتعموميمردگانهمنیست،بلكههمانطوريكهازبافتبرميآید،كتابمقّدسازشهیدانيكهبهخاطرایمان خود جان خویش را از دست داده و در گورهاي دسته جمعي دفن شدهاند صحبت ميكند. هر كس كه دستش به خون این شهیدان آلوده شده باشد تو ّسط خود خداوند به دادگاه الهي احضار خواهد شد. عبارت «مردگان تو زنده خواهند شد و جسدهاي من خواهند برخاست ...» نشان ميدهد كه این شهیدان از خاصان خدا هستند. از جانهایي كه زیر مذبح مهر پنجم هستند خواسته شد در انتظار باشند تا شمار برادران و هم قطارانشان كه قرار است همانند آنان شهید شوند كامل

شود.

حزقیال نبي در باب 37 كتاب خویش در آیات ۱-۱0 در این باره نب ّوت كرده است: «... و در شما روح خواهم نهاد تا زنده شوید. پس خواهید دانست من یهوه هستم ... اي روح از بادهاي اربع بیا و به این كشتگان بدم تا ایشان زنده شوند ...» این مسئله به آینده نیز مربوط ميشود، به كساني كه در طول مصیبت بزرگ در د ّره كشته خواهند شد. ( آیة ۲ )

بخش د ّوم حزقیال باب 37 و به طور خاص آیات ۱۱ - ۱4 به گذشته مربوط ميشود. به همین دلیل حزقیال چندین بار به باز شدن قبرها اشاره ميكند: «لهذا نب ّوت كرده، به ایشان بگو: خداوند یهوه چنین ميفرماید: اینك من قبرهاي شما را ميگشایم. و شما را اي قوم من از قبرهاي شما درآورده، به زمین اسرائیل خواهم آورد ... و روح خود را در شما خواهم نهاد تا زنده شوید و شما را در زمین خودتان مقیم خواهم ساخت. پس خواهید دانست كه من یهوه تكلّم نموده و

به عمل آوردهام. قول خداوند این است.» ( حزقیال 37 : ۱۲ و ۱4)

همان طوري كه در متي ۲7 : 5۲ – 53 آمده است، در زمان زنده شدن خداوند ما عیسي مسیح این وعده محقّق شد و برگزیدگانمقّدساهلقدیمقیامكردند:«وقبرهاگشادهشدوبسیاريازبدنهايمقّدسینكهآرمیدهبودندبرخاستند،و بعد از برخاستن وي، از قبور برآمده، به شهر مق ّدس رفتند و بر بسیاري ظاهر شدند.» (متي ۲7 : 5۲ – 53 )

همان طوري كه در مكاشفه ۲0 : 4 وعده داده شده است، شهیدان مصیبت بزرگ، كشتگاني هستند كه از قبرها بیرون آورده نميشوند، چون كتاب مق ّدس فقط به زنده شدن آنها اشاره ميكند، نه به بیرون آمدن آنها از قبر.

در پایان باب 37 حزقیال، مشاهده ميكنیم كهاسرائیل به واسطة عمل قدرتمند خدا دوباره تأیید خواهد شد و در باب ۱0 مكاشفه نیز این فرشتة عهد است كه شخصاً از آسمان به زمین نائل ميشود.

در مكاشفه ۱۱ : ۱9 صندوقچة پیمان ( تابوت عهد ) در آسمان ظاهر ميشود. «و قدس خدا در آسمان مفتوح گشت و تابوت عهدنامة او در قدس او ظاهر شد و برقها و صداها و رعدها و زلزله و تگرگ عظیم حادث شد.»