نگاهي به مكاشفهc
زني كه آفتاب در بردارد مسیحومقّدسیناش
شیطان - اژدهاي آتشگون و دنباله روانش
معلّمانكتابمقّدستفسیرناهمگونيازبابدوازدهمكاشفهارائهدادهاند.دستهايمعتقدندمنظوراززن،اسرائیلاست. دستهاي دیگر بر این باورند كه زن اشارهاي است به مریم. جمع دیگري از معلّمان كتاب مقّدس معتقدند زن، نمادي از كلیسا است و ... در اینجا نیز شایسته است نگاهي موشكافانه به جزئیات داشته باشیم. در صورتي كه یكي از حلقهها با حلقههاي دیگر به راحتي هماهنگ نشود و تصویر مبهمي ارائه گردد، به این مفهوم است كه یك جاي كار ميلنگد. باید گفت همة تفاسیري كه تا به حال ارائه شدهاند رضایت بخش نبودهاند. در مقدمة این باب چنین آمده است: «و علامتي عظیم در آسمان ظاهر شد: زني كه آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پایهایش و بر سرش تاجي از دوازده ستاره است، و
آبستن بوده، و از در ِد زه و عذاب زاییدن فریاد بر ميآورد.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱ – ۲ )
به كساني كه معتقدند این گزاره در رابطه با مریم و عیسي آمده است، باید یادآور شد كه یوحنّا در جزیرة پطمس، رویدادهاي آینده را دید، نه وقایع گذشته را. این به این مفهوم است كه رویدادهاي ذكر شده به رابطة مریم و عیسي مربوط نميشود. شایان ذكر است كه مریم به بیابان نگریخت و عیسي در زمان ت ّولد خود به آسمان برده نشد بلكه به عكس، او تنها پس از تحقّق فدیة تام و قیامت از مردگان به آسمان صعود كرد. برخلاف خنوخ و ایلیا، هیچگاه از منتقل شدن یا ربوده شدن عیسي صحبت نشده است؛ بلكه گفته شده است كه وي بالا برده شد. اصطلاح صعود مسیح نیز از این عبارت گرفته شده است. اسرائیل به عنوان قوم عهد در عهد قدیم، بارها با عنوان زن منكوحه خطاب شده است. ( ارمیا 3 : ۶ - ۱۱ و هوشع ۲ : 4 ... ) خدا براي انتقال پیغام خود از مثالهاي طبیعي و قابل درك استفاده ميكند. او از نامزدي و امانت ( هوشع ۲ : ۲0 ) و از عروس و آقایش ( اشعیا ۶۲ : 4 ) صحبت ميكند [ واژة بعوله كه در ترجمة تفسیري به عروس برگردانده شده است و فعل آخر آیه، حضور بعل یعني آقا و شوهر را تداعي ميكند - مترجم ] در اشعیا 54 : 5 - ۱0 خداوند دربارة اسرائیل چنین ميگوید: «زیرا كه آفرینندة تو كه اسمش یهوه صبایوت است شوهر تواست.وقّدوساسرائیلكهبهخدايتمامجهانمسّمياستوليتوميباشد.زیراخداوندتورامثلزنمهجورو رنجیده دل خوانده است و مانند زوجة جواني كه ترك شده باشد. خداي تو این را ميگوید. زیرا تو را به اندك لحظهاي ترك كردم ا ّما به رحمتهاي عظیم تو را جمع خواهم نمود. و خداوند ولي تو ميگوید: «به جوشش غضبي خود را از تو براي لحظهاي پوشانیدم ا ّما به احسان جاوداني بر تو رحمت خواهم فرمود. زیرا كه این براي من مثل آبهاي نوح ميباشد. چنان كه قسم خوردم كه آبهاي نوح بار دیگر بر زمین جاري نخواهد شد هم چنان قسم خوردم كه بر تو غضب نكنم و تو را عتاب ننمایم. هر آینه كوهها زایل خواهد شد و تلها متح ّرك خواهد گردید، لیكن احسان من از تو زایل نخواهد
شد و عهد سلامتي من متح ّرك نخواهد گردید. خداوند كه بر تو رحمت ميكند این را ميگوید.»
در عهد جدید از عروس و داماد ( یوحنّا 3 : ۲9 ... ) و جشن عروسي ( متي ۲5 : ۱ - ۱3 و ... ) صحبت شده است. با این اوصاف باید گفت، زني كه یوحنّا در رؤیاي خود ميبیند، تنها ميتواند نماد كلیساي عهد جدید باشد. البتّه این كلیسا در اسرائیل و در اورشلیم، یعني در سرزمین یهودیان متولّد شد. به بیان دیگر، ا ّولین اعضاي كلیساي عهد جدید از
بنياسرائیل بودند. خدا، كیف ّیت رابطة خود با قومش را به رابطة زن و شوهر تشبیه ميكند. كاربرد این تشبیه نشان دهندة مح ّبت الهي و اتّحاد حق با كلیسا است. ( افسسیان 5 : ۲9 – 3۲ ) عیسي بذر كلام را در بطن كلیساي خود قرار ميدهد تا دختران و پسران خدا از نو و از بالا زاده شوند.
آفتابيكه كلیسا در بر دارد نمادي است از خود فدیه دهنده كه آفتاب عدالت است. ( ملاّكي 4 : ۲ ) او در دورة عهد جدید كلیسا را با روشنایي و گرماي خویش در بر ميگیرد.
ماه كه زیر پاي كلیسا قرار دارد، نشان از بنیادي است كه كلیسا بر آن بنا شده است، كه همانا كلام الهي عهد قدیم است. همان طور كه ماه نور خورشید را باز ميتاباند، به همین طور نیز عهد قدیم نور خورشید عهد جدید را منعكس ميكند. به این ترتیب كه در عهد جدید همة نب ّوتهایي كه اساس كلیسا را تشكیل ميدهند، جامه عمل پوشیدند. ( افسسیان ۲ : ۲0
– ۲۲ )
تاجي كه دوازده ستاره دارد نشان دهندة آن است كه كلیسا آموزة دوازده رسول را چون تاجي درخشان بر سر نهاده است هفت ستاره در دستهاي خداوند قیام كرده هفت فرشتة پیغام آور هفت كلیسا بودند. ( مكاشفه ۱ : ۲0 ) ستاره در تاج زن نشان دهندة كلیساي عروس است كه شایستة آن است كه فرمان پادشاهي و الهي را مطابق با آموزة دوازده رسولجاريسازد.(اعمال4۲:۲)طبقشهادتكتابمقّدسكلیسايمسیحدرپایاندورةفیضبهآموزهوروش اصلي رسولان بازگردانده ميشود. به دیگر سخن، در زمان بازگشت خداوند، كلیسا در موضع اصلي خود قرار خواهد
داشت.
در مكاشفه باب دوازده گفته شده است كه زن حامله است و درد زه دارد. در عالم طبیعت زن زماني آبستن ميشود كه ذ ّر ّیتي را دریافت كرده باشد، به همین ترتیب درد زه نشان دهندة آن است كه یك زندگي جدید در شرف وقوع است. این تشبیه را باید به عالم روحاني ربط داد. بذر یا ذ ّر ّیت و همین طور حیات جدید، در كتاب مق ّدس معاني خاصي دارند. مریم باكره برگزیده شد تا ذ ّر ّیت الهي را دریافت كند و كلمة تن گرفته، یعني پسر خدا را به دنیا بیاورد. به همین خاطر است
كه در پیدایش 3 : ۱۶ و یوحنّا ۲ : 4 وي ( زن ) خوانده ميشود.
به همین ترتیب كلیسا به عنوان باكرة عفیفه ( د ّوم قرنتیان ۱۱ : ۲ ) چون بذر كلام الهي را دریافت كرده است به زن تشبیه ميشود و پسر نرینه یعني دستة پیروزمندان از وي مت ّولد ميشود. اصطلاح پسر نرینه به این مفهوم است كه وي از لحاظ روحاني رشد كرده و به بلوغ رسیده است. نقشة الهي در خصوص كلیسا رو به اتمام است و در آخرین مرحله، هم زمان با اسرائیل متح ّول ميشود. در زمان خروج از مصر، خدا اسرائیل را پسر نخستزادة خود ميخواند: «و به فرعون بگو خداوند چنین ميگوید: اسرائیل، پسر من و نخستزاده من است، و به تو ميگویم پسرم را رها كن تا مرا
عبادت نماید، و اگر از رها كردنش ابا نمایي، همانا پسر تو، یعني نخستزاده تو را ميكشم.» ( خروج 4 : ۲۲ – ۲3 )
در اشعیا ۶۶ : 7 – 9 حادثة دوگانهاي رخ ميدهد: «قبل از آن كه درد زه بكشد، زایید. پیش از آن كه درد او را فرو گیرد اولاد نرینهاي آورد. كیست كه مثل این را شنیده و كیست كه مثل این را دیده باشد؟ آیا ولایتي در یك روز مولود گردد و قومي یك دفعه زاییده شود؟ زیرا صهیون به مج ّرد درد زه كشیدن پسران خود را زایید. خداوند ميگوید: آیا من
بفم رحم برسانم و نزایانم؟ و خداي تو ميگوید: آیا من كه زایاننده هستم، رحم را ببندم؟»
در آیة فوق سخن از یك پسر نرینه است، در حالي كه در آیة بعدي صحبت از تولّد روحانی اسرائیل است: «كیست كه مثل این را شنیده و كیست كه مثل این را دیده باشد؟ آیا ولایتي در یك روز مولود گردد و قومي یك دفعه زاییده شود؟ زیرا صهیون به مج ّرد درد زه كشیدن پسران خود را زایید.» ( اشعیا ۶۶ : 8 )
این دو رویداد در متن ذكر شدهاند، یعني پیدایش پسر نرینه و ظهور قومي كه یك دفعه زاییده ميشود. جمع شدن یهودیان چندین دهه به طول انجامید. چند سال طول خواهد كشید تا همه ۱44000 نفر به فرا خواندگي خود پاسخ بدهند. ولي مكاشفة مسیح یك روز بیشتر طول نخواهد كشید. آنها هم زمان به آن كه نیزه زدهاند نگاه كرده و حیات را از خدا
دریافت خواهند كرد. ( هوشع ۶ : ۱ – 3 )
قبل از ربوده شدن به مج ّرد این كه پسر نرینه به اندازة قامت پري مسیح ميرسد. ( افسسیان 4 : ۱3 ) اژدهاي هفت سر در مقابل زن ميایستد تا به مج ّرد تولّد پسر نرینه، او را ببلعد. ( مكاشفه ۱۲ : 4 ) شیطان آن مار قدیمي از آسمان بهزیرافكندهشد.(یوحنّا3۱:۱۲ لوقا۱8:۱0)ويتختومقرفرماندهيخودرادرزمینمستقرميكند.( مكاشفه ۱3 : ۱ - ۲ ) در اینجا سخن از تخت دشمن خدا است، آن كه تشنه به خون اسرائیل و كلیساي عیسي مسیح
است.
دربارة زن چنین آمده است: «پس پسر نرینهاي را زایید كه همة ا ّمتهاي زمین را به عصاي آهنین حكمراني خواهد كرد؛ و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد.» ( مكاشفه ۱۲ : 5 ) اسرائیل ربوده نخواهد شد، زیرا این قوم پس از ربوده شدن [ مق ّدسین ] به مسیح یعني ماشیح ایمان ميآورد.
دقّتكتابمقّدسدرتشریحوقایعومسائلشگفتانگیزاستوایننتیجةكارروحالقدساست.پسرنرینهمقّررشده است تا بر ملّتها حكمراني كند. ا ّما قبل از آن باید به آسمان منتقل شود. ترتیب رویدادها چنین است: در وهلة نخست ربودهشدنمقّدسین،سپسبزمنكاحدرآسمانوبرقراريملكوتماشیحبرزمین.بایدتوّجهداشتكهوعدةحكمراني بر ملّتها به پیروزمندان داده شده است. این وعده به فدیه دهنده محدود نميشود، بلكه شامل كساني نیز ميشود كه فدیه یافته و مق ّرر شدهاند تا با وي سلطنت كنند: «و هر كه غالب آید و اعمال مرا تا انجام نگاه دارد، او را بر ا ّمتها قدرت خواهم بخشید تا ایشان را به عصاي آهنین حكمراني كند و مثل كوزههاي كوزهگر خرد خواهند شد، چنان كه من نیز از
پدر خود یافتهام.» (مكاشفه ۲ : ۲۶ - ۲7 )
كلید درك وعدة باب دوازده در آخرین عبارت آیات فوق نهفته است. پس از ربوده شدن پسر نرینه، زن ( كلیسا ) به بیابان ميگریزد و دقیقاً سه سال و نیم در آنجا ميماند: «و زن به بیابان فرار كرد كه در آنجا مكاني براي وي از خدا مهّیاشدهاستتااورامّدت۱۲۶0روزبپرورند.» (مكاشفه۶:۱۲)
همان گونه كه خداوند در اناجیل به عنوان پسر انسان خدمت نب ّوتي خود را انجام ميدهد، به همان شكل، خداوند در سرتاسر كتاب مكاشفه در قالب مثالها سخن ميگوید. معني، كه همان مفهوم نهفته در پس تصاویر است براي همگان مكشوف نخواهد شد. بلكه خواست سرور آسماني ما این است كه حقایق مخفي تنها براي خاصان او باز شوند. خداوند خطاب به رسولان چنین فرمود: «در جواب ایشان گفت: دانستن اسرار ملكوت آسمان به شما عطا شده است، لیكن بدیشان عطا نشده.» ( متي ۱3 : ۱۱ ) «همة این معاني را عیسي به آن گروه به مثلها گفت و بدون مثل بدیشان هیچ نگفت، تا تمام گردد كلامي كه به زبان نبي گفته شد: دهان خود را به مثلها باز ميكنم و به چیزهاي مخفي شدة از بناي
عالم تن ّطق خواهم كرد.» ( متي ۱3 : 34 – 35 )
سقوط نهایي اژدها از آسمان پیكار نافرجام او با میكائیل
در زمان ربوده شدن گروه نوبران، مسیح به عنوان فدیهدهنده، فدیه شدگان خویش را بر ميدارد. او آنها را وارد جلال ميكند زیرا آنها كامل شدهاند. تا آن زمان شیطان، آن مّدعيبرادران، هم چنان به مكانهاي آسماني دسترسي دارد، ولي از آن پس به زمین افكنده ميشود: «و در آسمان جنگ شد: میكائیل و فرشتگانش با اژدها جنگ كردند و اژدها و فرشتگانش جنگ كردند، ولي غلبه نیافتند بلكه جاي ایشان دیگر در آسمان یافت نشد. و اژدهاي بزرگ انداخته شد، یعني
آن مار قدیمي كه به ابلیس و شیطان مس ّمي است كه تمام ربع مسكون را ميفریبد. او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وي انداخته شدند.» ( مكاشفه ۱۲ : 7 – 9 )
دقّت كنید كه در اینجا این میكائیل رئیس فرشتگان است كه به همراه ملائك دیگر خدا با شیطان و دنبالرو آن او پیكار ميكند. خداوند ما عیسي مسیح، شیطان را در جلجتا مغلوب ساخته است، پس دیگر نیازي نیست تا با وي پیكار كند. ( كولسیان ۲ : ۱5 ) او ميآید تا فقط نوبراني را كه به شباهت او تبدیل شدهاند با خود بردارد. این ملاقات با شكوه در ابرها صورت ميگیرد. خداوند كلیسا را به آسمان منتقل ميكند و جشن عروسي بر پا ميشود. در زمان این صعود، شیطانیعنيآنمّدعيبرادران،برايآخرینبارسربهشورشبلندميكند.آنگاهمیكائیلرئیسفرشتگان،دشمن
مغلوب شده را بر ميدارد و وي را به همراه پیروانش به زمین ميافكند.
درهیچجايدیگركتابمقّدس،متن،اینقدرروشن،كاملومرتّبنیست.باوجوداینكهسلطنتپادشاه،هنوزشروع نشده است ( چون سلطنت پس از جشن عروسي بر پا ميشود. ) شاهد اعلام این نوید مس ّرت بخش در این متن هستیم: «و آوازي بلند در آسمان شنیدم كه ميگوید: اكنون نجات و ق ّوت و سلطن ِت خداي ما و قدرت مسیح او ظاهر شد زیرا كه آن مّدعي برادران ماكه شبانه روز در حضور خداي ما بر ایشان دعوي ميكند، بهزیر افكنده شد.» ( مكاشفه
۱۲ : ۱0 )
در وهلة ا ّول از گروه پیروزمندان با صفت مفرد"پسر نرینه"یاد شده است. ا ّما بعد از آن از صفت جمع استفاده ميشود: «و ایشان به وساطت خون ب ّره و كلام شهادت خود بر او غالب آمدند و جان خود را دوست نداشتند.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱۱ ) ایمان زندهاي كه در مسیح ریشه دوانیده است به تنهایي یك پیروزي تام براي ایمانداران است. این ایمان بر مرگ نیز پیروز ميشود. ( ا ّول یوحنّا باب 5 ) در زمین كساني هستند كه كلام خداوندگار ما مسیح را درك و تجربه كردهاند. ایمانداران راستین با مسیح مردهاند و زندگي آنها با مسیح در خدا پنهان است. (كولسیان 3 : 3 ) هر كسي كه بخواهد جان خود را حفظ كند آن را از دست خواهد داد، ولي هر كسي كه به خاطر مسیح جان خود را از دست بدهد، آن را باز خواهد یافت. به همین خاطر به پیروزمندان چنین وعده داده شد: «... تا به مرگ امین باش تا تاج حیات را به تو دهم.»
( مكاشفه ۲ : ۱0 )
تا زماني كه خیل پیروزمندان صعود ميكنند تا خانة آسماني خود را تصاحب كنند، روحالقدس در پسر نرینه ف ّعال است و مانع از ظاهر شدن مرد شریر ميشود. از آن پس مانع برداشته ميشود و وي ظهور ميكند. به عبارت دیگر پس از رفتن روح و عروس، پسر هلاكت ميتواند آشكارا ظاهر شود. ( د ّوم تسالونیكیان باب ۲ ) «از این جهت اي آسمانها و ساكنان آنها شاد باشید؛ واي بر زمین و دریا زیرا كه ابلیس به نزد شما فرود شده است با خشم عظیم، چون ميداند كه
زماني قلیل دارد.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱۲ )
دراینمّدتكوتاه،اوجخشمشیطانازطریقنهادجهانيضدمسیحمتوّجهزنميشود.اینحادثهزمانيصورت ميگیرد كه پسر نرینه متولّد شده و: «به سوي خدا و تخت او ربوده شد.» ( آیة 5 - ترجمة شریف ) كاربرد صفت نرینه این مفهوم را نیز در بر دارد كه این گروه به انسان كامل، به اندازة قامت پري مسیح رسیده است ( افسسیان 4 : ۱3 ) گروه پیروزمندان به عنوان عروس، از كساني تشكیل شده است كه در چهار چوب كلیسا به معني گسترده آن متولّد شده، براي جشن عروسي به آسمان منتقل ميشوند. ربوده شدن عادلان كه به كمال رسیدهاند، فقط یك بار صورت ميگیرد. آنها به عنوان عروس با داماد ملاقات و در جشن عروسي شركت ميكنند. باید تو ّجه داشت كه پسر نرینه همانند عروس از یك نفر تشكیل نشده است بلكه از همة برگزیدگان. آنها بدن خداوند را تشكیل ميدهند، بدني كه اعضاي بسیار دارد. (
ا ّول قرنتیان ۱۲ : ۱۲ – 30 )
زماني كه شیطان از مكانهاي آسماني اخراج ميشود، خشم او به اوج خود ميرسد. زیرا: «ميداند كه زماني قلیل دارد.» ( آیة ۱۲ ) این زمان قلیل به فاصلة میان زمان ربوده شدن عروس و موقع برقراري ملكوت هزار ساله اشاره دارد.
اژدها، نخست به پسر نرینه هجوم ميآورد، ولي پس از ربوده شدن پسر نرینه به آسمان، او حملات خود را متو ّجه زن ميكند: «و چون اژدها دید كه بر زمین افكنده شد، بر آن زن كه فرزند نرینه را زاییده بود، جفا كرد. و دو بال عقاب بزرگ به زن داده شد تا به بیابان به مكان خود پرواز كند، جایي كه او را از نظر آن مار، زماني و دو زمان و نصف زمان پرورش ميكنند.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱3 – ۱4 ) تصویر كلي این وقایع روشن است. به این ترتیب كه در طول سه
سال و نیم پس از ربوده شدن عروس، كلیسا كه عروس از بطن آن بیرون آمده است، محافظت و تغذیه ميشود.
برايخوانندگانكتابمقّدس،مفاهیميچونبیابانوتغذیهدربیابانآشناهستند.اینتصاویر،روزهايموسيوخروج بنياسرائیل از مصر را تداعي ميكنند. ما در این مورد در نحمیا 9 : ۲۱ چنین ميخوانیم: «و ایشان را در بیابان چهل سال پرورش دادي كه به هیچ چیز محتاج نشدند. لباس ایشان مندرس نگردید و پایهاي ایشان ورم نكرد.»
خداوند دربارة اسرائیل نیز چنین گفت: «اسرائیل را مثل انگورها در بیابان یافتم، پدران شما را مثل نوبر انجیر در ابتداي موسمش دیدم ...» ( هوشع 9 : ۱0 ) و ( ارمیا ۲ : ۱ - 3 ) «پس ازدرخت انجیر مثلش را فرا گیرید ...» ( متي ۲4 : 3۲ ) خدا در رابطه با اسرائیل نیز صحبت ميكند و ميگوید كه آنها در بیابان فرا خوانده خواهند شد:
«بنابراین اینك او را فریفته، به بیابان خواهم آورد و سخنان دلاویز به او خواهم گفت.» ( هوشع ۲ : ۱4 )
از دید خدا همه چیز امكانپذیر است. قومي متش ّكل از ششصد هزار مرد - بدون احتساب زنان و ب ّچهها - را از سرزمین مصر خارج كرد و آنها را بهمّدت چهل سال در بیابان تغذیه كرد. او همان خدا است. پس كلیساي مانده در زمین را نیز به مّدت سه سال و نیم تغذیه خواهد كرد. بالهاي عقاب بزرگ نمادي از خود خدا هستند كه خاصان خود را حمل ميكند. در تشریح كیف ّیت رابطة او با اسرائیل چنین آمده است: «مثل عقابي كه آشیانه خود را حركت دهد. و ب ّچههاي خود را فرو گیرد. و بالهاي خود را پهن كرده، آنها را بردارد. و آنها را بر پرهاي خود ببرد. هم چنین خداوند تنها او را رهبري نمود. و هیچ خداي بیگانه با وي نبود. او را بر بلندیهاي زمین سوار كرد تا از محصولات زمین بخورد. و شهد را از صخره به او داد تا مكید. و روغن را از سنگ خارا. كرة گاوان و شیر گوسفندان را با پیه بزها و قوچها را از جنس
باشان و بزها. و پیه ُگردههاي گندم را. و شراب از عصیر انگور نوشیدي.» ( تثنیه 3۲ : ۱۱ - ۱4 )
سرایندة مزمور هم از بالها سخن ميراند: «اي خدا بر من رحم فرما، بر من رحم فرما! زیرا جانم در تو پناه ميبرد، و در سایة بالهاي تو پناه ميبرم تا این بلایا بگذرد.» ( مزمور 57 : ۱ ) «به پرهاي خود تو را خواهد پوشانید و زیر بالهایش پناه خواهي گرفت. راستي او تو را ِم َّجن و سپر خواهد بود.» ( مزمور 9۱ : 4 ) خداوند به خاصان خویش چنین نوید ميدهد: «ا ّما براي شما كه از اسم من ميترسید آفتاب عدالت طلوع خواهد كرد و بر بالهاي وي شفا خواهد
بود و شما بیرون آمده، مانند گوسالههاي پرواري جست و خیز خواهید كرد.» ( ملاّكي 4 : ۲ )
بالطبعخشمشیطانمتو ّجهزنوبقّیةذّرّیتاوميشود:«ومارازدهانخوددرعقبزن،آبيچونروديریختتا سیل او را فرو گیرد. و زمین زن را حمایت كرد و زمین دهان خود را گشاده، آن رود را كه اژدها از دهان خود ریخت فروبرد.»(مكاشفه۱5:۱۲-۱۶)طبقگفتةكتابمقّدس،دولتمردانایندنیاكوششخواهندكردتامانعازآزار
و اذ ّیت قدرت مذهبي نسبت به كلیسا بشوند.
سپس اژدهاي قدیمي و خشمگین به آن دسته از اسرائیلیاني كه به واسطة خدمت دو نبي به مسیح ایمان آورده و مهر شدهاند هجوم خواهد آورد. آنها به همین ذ ّر ّیت الهي تع ّلق دارند و به عیسي شهادت ميدهند: «و اژدها بر زن غضب نموده، رفت تا با باقي ماندگان ذ ّر ّیت او كه احكام خدا را حفظ ميكنند و شهادت عیسي را نگاه ميدارند، جنگ كند.» (
مكاشفه ۱۲ : ۱7 ) این واقع ّیت كه این گروه س ّوم یعني بق ّیة ذ ّر ّیت زن جزء ا ّمتها نیست در اینجا آشكار ميشود: «... باقي ماندگان ذ ّر ّیت او كه احكام خدا را حفظ ميكنند و شهادت عیسي را نگاه ميدارند ...» ( مكاشفه ۱۲ : ۱7 )
در رابطه با احكام و شریعت خدا، تنها قوم اسرائیل مطرح ميشود. كلیساي ا ّمتها كه در مسیح است، به واسطة ایمان عادل شمرده ميشود. ( رومیان ۱0 : 4 ) كسي كه شریعت را داد، نیامد تا آن را منسوخ كند بلكه بر عكس آمد تا آن را تمام كند. او تمام تخ ّطیهاي مربوط به شریعت را بر خود گرفت و متح ّمل مرگ شد، زیرا مزد گناه مرگ است. ( رومیان ۶ : ۲3 ) همان طور كه خاطر نشان شد، در برنامة نجات خدا تنها سه گروه مطرح هستند كه یكي پس از دیگري مورد
حملة شیطان قرار ميگیرند: پسر نرینه، زن و اسرائیل.
زني كه آفتاب در بردارد مسیحومقّدسیناش
شیطان - اژدهاي آتشگون و دنباله روانش
معلّمانكتابمقّدستفسیرناهمگونيازبابدوازدهمكاشفهارائهدادهاند.دستهايمعتقدندمنظوراززن،اسرائیلاست. دستهاي دیگر بر این باورند كه زن اشارهاي است به مریم. جمع دیگري از معلّمان كتاب مقّدس معتقدند زن، نمادي از كلیسا است و ... در اینجا نیز شایسته است نگاهي موشكافانه به جزئیات داشته باشیم. در صورتي كه یكي از حلقهها با حلقههاي دیگر به راحتي هماهنگ نشود و تصویر مبهمي ارائه گردد، به این مفهوم است كه یك جاي كار ميلنگد. باید گفت همة تفاسیري كه تا به حال ارائه شدهاند رضایت بخش نبودهاند. در مقدمة این باب چنین آمده است: «و علامتي عظیم در آسمان ظاهر شد: زني كه آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پایهایش و بر سرش تاجي از دوازده ستاره است، و
آبستن بوده، و از در ِد زه و عذاب زاییدن فریاد بر ميآورد.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱ – ۲ )
به كساني كه معتقدند این گزاره در رابطه با مریم و عیسي آمده است، باید یادآور شد كه یوحنّا در جزیرة پطمس، رویدادهاي آینده را دید، نه وقایع گذشته را. این به این مفهوم است كه رویدادهاي ذكر شده به رابطة مریم و عیسي مربوط نميشود. شایان ذكر است كه مریم به بیابان نگریخت و عیسي در زمان ت ّولد خود به آسمان برده نشد بلكه به عكس، او تنها پس از تحقّق فدیة تام و قیامت از مردگان به آسمان صعود كرد. برخلاف خنوخ و ایلیا، هیچگاه از منتقل شدن یا ربوده شدن عیسي صحبت نشده است؛ بلكه گفته شده است كه وي بالا برده شد. اصطلاح صعود مسیح نیز از این عبارت گرفته شده است. اسرائیل به عنوان قوم عهد در عهد قدیم، بارها با عنوان زن منكوحه خطاب شده است. ( ارمیا 3 : ۶ - ۱۱ و هوشع ۲ : 4 ... ) خدا براي انتقال پیغام خود از مثالهاي طبیعي و قابل درك استفاده ميكند. او از نامزدي و امانت ( هوشع ۲ : ۲0 ) و از عروس و آقایش ( اشعیا ۶۲ : 4 ) صحبت ميكند [ واژة بعوله كه در ترجمة تفسیري به عروس برگردانده شده است و فعل آخر آیه، حضور بعل یعني آقا و شوهر را تداعي ميكند - مترجم ] در اشعیا 54 : 5 - ۱0 خداوند دربارة اسرائیل چنین ميگوید: «زیرا كه آفرینندة تو كه اسمش یهوه صبایوت است شوهر تواست.وقّدوساسرائیلكهبهخدايتمامجهانمسّمياستوليتوميباشد.زیراخداوندتورامثلزنمهجورو رنجیده دل خوانده است و مانند زوجة جواني كه ترك شده باشد. خداي تو این را ميگوید. زیرا تو را به اندك لحظهاي ترك كردم ا ّما به رحمتهاي عظیم تو را جمع خواهم نمود. و خداوند ولي تو ميگوید: «به جوشش غضبي خود را از تو براي لحظهاي پوشانیدم ا ّما به احسان جاوداني بر تو رحمت خواهم فرمود. زیرا كه این براي من مثل آبهاي نوح ميباشد. چنان كه قسم خوردم كه آبهاي نوح بار دیگر بر زمین جاري نخواهد شد هم چنان قسم خوردم كه بر تو غضب نكنم و تو را عتاب ننمایم. هر آینه كوهها زایل خواهد شد و تلها متح ّرك خواهد گردید، لیكن احسان من از تو زایل نخواهد
شد و عهد سلامتي من متح ّرك نخواهد گردید. خداوند كه بر تو رحمت ميكند این را ميگوید.»
در عهد جدید از عروس و داماد ( یوحنّا 3 : ۲9 ... ) و جشن عروسي ( متي ۲5 : ۱ - ۱3 و ... ) صحبت شده است. با این اوصاف باید گفت، زني كه یوحنّا در رؤیاي خود ميبیند، تنها ميتواند نماد كلیساي عهد جدید باشد. البتّه این كلیسا در اسرائیل و در اورشلیم، یعني در سرزمین یهودیان متولّد شد. به بیان دیگر، ا ّولین اعضاي كلیساي عهد جدید از
بنياسرائیل بودند. خدا، كیف ّیت رابطة خود با قومش را به رابطة زن و شوهر تشبیه ميكند. كاربرد این تشبیه نشان دهندة مح ّبت الهي و اتّحاد حق با كلیسا است. ( افسسیان 5 : ۲9 – 3۲ ) عیسي بذر كلام را در بطن كلیساي خود قرار ميدهد تا دختران و پسران خدا از نو و از بالا زاده شوند.
آفتابيكه كلیسا در بر دارد نمادي است از خود فدیه دهنده كه آفتاب عدالت است. ( ملاّكي 4 : ۲ ) او در دورة عهد جدید كلیسا را با روشنایي و گرماي خویش در بر ميگیرد.
ماه كه زیر پاي كلیسا قرار دارد، نشان از بنیادي است كه كلیسا بر آن بنا شده است، كه همانا كلام الهي عهد قدیم است. همان طور كه ماه نور خورشید را باز ميتاباند، به همین طور نیز عهد قدیم نور خورشید عهد جدید را منعكس ميكند. به این ترتیب كه در عهد جدید همة نب ّوتهایي كه اساس كلیسا را تشكیل ميدهند، جامه عمل پوشیدند. ( افسسیان ۲ : ۲0
– ۲۲ )
تاجي كه دوازده ستاره دارد نشان دهندة آن است كه كلیسا آموزة دوازده رسول را چون تاجي درخشان بر سر نهاده است هفت ستاره در دستهاي خداوند قیام كرده هفت فرشتة پیغام آور هفت كلیسا بودند. ( مكاشفه ۱ : ۲0 ) ستاره در تاج زن نشان دهندة كلیساي عروس است كه شایستة آن است كه فرمان پادشاهي و الهي را مطابق با آموزة دوازده رسولجاريسازد.(اعمال4۲:۲)طبقشهادتكتابمقّدسكلیسايمسیحدرپایاندورةفیضبهآموزهوروش اصلي رسولان بازگردانده ميشود. به دیگر سخن، در زمان بازگشت خداوند، كلیسا در موضع اصلي خود قرار خواهد
داشت.
در مكاشفه باب دوازده گفته شده است كه زن حامله است و درد زه دارد. در عالم طبیعت زن زماني آبستن ميشود كه ذ ّر ّیتي را دریافت كرده باشد، به همین ترتیب درد زه نشان دهندة آن است كه یك زندگي جدید در شرف وقوع است. این تشبیه را باید به عالم روحاني ربط داد. بذر یا ذ ّر ّیت و همین طور حیات جدید، در كتاب مق ّدس معاني خاصي دارند. مریم باكره برگزیده شد تا ذ ّر ّیت الهي را دریافت كند و كلمة تن گرفته، یعني پسر خدا را به دنیا بیاورد. به همین خاطر است
كه در پیدایش 3 : ۱۶ و یوحنّا ۲ : 4 وي ( زن ) خوانده ميشود.
به همین ترتیب كلیسا به عنوان باكرة عفیفه ( د ّوم قرنتیان ۱۱ : ۲ ) چون بذر كلام الهي را دریافت كرده است به زن تشبیه ميشود و پسر نرینه یعني دستة پیروزمندان از وي مت ّولد ميشود. اصطلاح پسر نرینه به این مفهوم است كه وي از لحاظ روحاني رشد كرده و به بلوغ رسیده است. نقشة الهي در خصوص كلیسا رو به اتمام است و در آخرین مرحله، هم زمان با اسرائیل متح ّول ميشود. در زمان خروج از مصر، خدا اسرائیل را پسر نخستزادة خود ميخواند: «و به فرعون بگو خداوند چنین ميگوید: اسرائیل، پسر من و نخستزاده من است، و به تو ميگویم پسرم را رها كن تا مرا
عبادت نماید، و اگر از رها كردنش ابا نمایي، همانا پسر تو، یعني نخستزاده تو را ميكشم.» ( خروج 4 : ۲۲ – ۲3 )
در اشعیا ۶۶ : 7 – 9 حادثة دوگانهاي رخ ميدهد: «قبل از آن كه درد زه بكشد، زایید. پیش از آن كه درد او را فرو گیرد اولاد نرینهاي آورد. كیست كه مثل این را شنیده و كیست كه مثل این را دیده باشد؟ آیا ولایتي در یك روز مولود گردد و قومي یك دفعه زاییده شود؟ زیرا صهیون به مج ّرد درد زه كشیدن پسران خود را زایید. خداوند ميگوید: آیا من
بفم رحم برسانم و نزایانم؟ و خداي تو ميگوید: آیا من كه زایاننده هستم، رحم را ببندم؟»
در آیة فوق سخن از یك پسر نرینه است، در حالي كه در آیة بعدي صحبت از تولّد روحانی اسرائیل است: «كیست كه مثل این را شنیده و كیست كه مثل این را دیده باشد؟ آیا ولایتي در یك روز مولود گردد و قومي یك دفعه زاییده شود؟ زیرا صهیون به مج ّرد درد زه كشیدن پسران خود را زایید.» ( اشعیا ۶۶ : 8 )
این دو رویداد در متن ذكر شدهاند، یعني پیدایش پسر نرینه و ظهور قومي كه یك دفعه زاییده ميشود. جمع شدن یهودیان چندین دهه به طول انجامید. چند سال طول خواهد كشید تا همه ۱44000 نفر به فرا خواندگي خود پاسخ بدهند. ولي مكاشفة مسیح یك روز بیشتر طول نخواهد كشید. آنها هم زمان به آن كه نیزه زدهاند نگاه كرده و حیات را از خدا
دریافت خواهند كرد. ( هوشع ۶ : ۱ – 3 )
قبل از ربوده شدن به مج ّرد این كه پسر نرینه به اندازة قامت پري مسیح ميرسد. ( افسسیان 4 : ۱3 ) اژدهاي هفت سر در مقابل زن ميایستد تا به مج ّرد تولّد پسر نرینه، او را ببلعد. ( مكاشفه ۱۲ : 4 ) شیطان آن مار قدیمي از آسمان بهزیرافكندهشد.(یوحنّا3۱:۱۲ لوقا۱8:۱0)ويتختومقرفرماندهيخودرادرزمینمستقرميكند.( مكاشفه ۱3 : ۱ - ۲ ) در اینجا سخن از تخت دشمن خدا است، آن كه تشنه به خون اسرائیل و كلیساي عیسي مسیح
است.
دربارة زن چنین آمده است: «پس پسر نرینهاي را زایید كه همة ا ّمتهاي زمین را به عصاي آهنین حكمراني خواهد كرد؛ و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد.» ( مكاشفه ۱۲ : 5 ) اسرائیل ربوده نخواهد شد، زیرا این قوم پس از ربوده شدن [ مق ّدسین ] به مسیح یعني ماشیح ایمان ميآورد.
دقّتكتابمقّدسدرتشریحوقایعومسائلشگفتانگیزاستوایننتیجةكارروحالقدساست.پسرنرینهمقّررشده است تا بر ملّتها حكمراني كند. ا ّما قبل از آن باید به آسمان منتقل شود. ترتیب رویدادها چنین است: در وهلة نخست ربودهشدنمقّدسین،سپسبزمنكاحدرآسمانوبرقراريملكوتماشیحبرزمین.بایدتوّجهداشتكهوعدةحكمراني بر ملّتها به پیروزمندان داده شده است. این وعده به فدیه دهنده محدود نميشود، بلكه شامل كساني نیز ميشود كه فدیه یافته و مق ّرر شدهاند تا با وي سلطنت كنند: «و هر كه غالب آید و اعمال مرا تا انجام نگاه دارد، او را بر ا ّمتها قدرت خواهم بخشید تا ایشان را به عصاي آهنین حكمراني كند و مثل كوزههاي كوزهگر خرد خواهند شد، چنان كه من نیز از
پدر خود یافتهام.» (مكاشفه ۲ : ۲۶ - ۲7 )
كلید درك وعدة باب دوازده در آخرین عبارت آیات فوق نهفته است. پس از ربوده شدن پسر نرینه، زن ( كلیسا ) به بیابان ميگریزد و دقیقاً سه سال و نیم در آنجا ميماند: «و زن به بیابان فرار كرد كه در آنجا مكاني براي وي از خدا مهّیاشدهاستتااورامّدت۱۲۶0روزبپرورند.» (مكاشفه۶:۱۲)
همان گونه كه خداوند در اناجیل به عنوان پسر انسان خدمت نب ّوتي خود را انجام ميدهد، به همان شكل، خداوند در سرتاسر كتاب مكاشفه در قالب مثالها سخن ميگوید. معني، كه همان مفهوم نهفته در پس تصاویر است براي همگان مكشوف نخواهد شد. بلكه خواست سرور آسماني ما این است كه حقایق مخفي تنها براي خاصان او باز شوند. خداوند خطاب به رسولان چنین فرمود: «در جواب ایشان گفت: دانستن اسرار ملكوت آسمان به شما عطا شده است، لیكن بدیشان عطا نشده.» ( متي ۱3 : ۱۱ ) «همة این معاني را عیسي به آن گروه به مثلها گفت و بدون مثل بدیشان هیچ نگفت، تا تمام گردد كلامي كه به زبان نبي گفته شد: دهان خود را به مثلها باز ميكنم و به چیزهاي مخفي شدة از بناي
عالم تن ّطق خواهم كرد.» ( متي ۱3 : 34 – 35 )
سقوط نهایي اژدها از آسمان پیكار نافرجام او با میكائیل
در زمان ربوده شدن گروه نوبران، مسیح به عنوان فدیهدهنده، فدیه شدگان خویش را بر ميدارد. او آنها را وارد جلال ميكند زیرا آنها كامل شدهاند. تا آن زمان شیطان، آن مّدعيبرادران، هم چنان به مكانهاي آسماني دسترسي دارد، ولي از آن پس به زمین افكنده ميشود: «و در آسمان جنگ شد: میكائیل و فرشتگانش با اژدها جنگ كردند و اژدها و فرشتگانش جنگ كردند، ولي غلبه نیافتند بلكه جاي ایشان دیگر در آسمان یافت نشد. و اژدهاي بزرگ انداخته شد، یعني
آن مار قدیمي كه به ابلیس و شیطان مس ّمي است كه تمام ربع مسكون را ميفریبد. او بر زمین انداخته شد و فرشتگانش با وي انداخته شدند.» ( مكاشفه ۱۲ : 7 – 9 )
دقّت كنید كه در اینجا این میكائیل رئیس فرشتگان است كه به همراه ملائك دیگر خدا با شیطان و دنبالرو آن او پیكار ميكند. خداوند ما عیسي مسیح، شیطان را در جلجتا مغلوب ساخته است، پس دیگر نیازي نیست تا با وي پیكار كند. ( كولسیان ۲ : ۱5 ) او ميآید تا فقط نوبراني را كه به شباهت او تبدیل شدهاند با خود بردارد. این ملاقات با شكوه در ابرها صورت ميگیرد. خداوند كلیسا را به آسمان منتقل ميكند و جشن عروسي بر پا ميشود. در زمان این صعود، شیطانیعنيآنمّدعيبرادران،برايآخرینبارسربهشورشبلندميكند.آنگاهمیكائیلرئیسفرشتگان،دشمن
مغلوب شده را بر ميدارد و وي را به همراه پیروانش به زمین ميافكند.
درهیچجايدیگركتابمقّدس،متن،اینقدرروشن،كاملومرتّبنیست.باوجوداینكهسلطنتپادشاه،هنوزشروع نشده است ( چون سلطنت پس از جشن عروسي بر پا ميشود. ) شاهد اعلام این نوید مس ّرت بخش در این متن هستیم: «و آوازي بلند در آسمان شنیدم كه ميگوید: اكنون نجات و ق ّوت و سلطن ِت خداي ما و قدرت مسیح او ظاهر شد زیرا كه آن مّدعي برادران ماكه شبانه روز در حضور خداي ما بر ایشان دعوي ميكند، بهزیر افكنده شد.» ( مكاشفه
۱۲ : ۱0 )
در وهلة ا ّول از گروه پیروزمندان با صفت مفرد"پسر نرینه"یاد شده است. ا ّما بعد از آن از صفت جمع استفاده ميشود: «و ایشان به وساطت خون ب ّره و كلام شهادت خود بر او غالب آمدند و جان خود را دوست نداشتند.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱۱ ) ایمان زندهاي كه در مسیح ریشه دوانیده است به تنهایي یك پیروزي تام براي ایمانداران است. این ایمان بر مرگ نیز پیروز ميشود. ( ا ّول یوحنّا باب 5 ) در زمین كساني هستند كه كلام خداوندگار ما مسیح را درك و تجربه كردهاند. ایمانداران راستین با مسیح مردهاند و زندگي آنها با مسیح در خدا پنهان است. (كولسیان 3 : 3 ) هر كسي كه بخواهد جان خود را حفظ كند آن را از دست خواهد داد، ولي هر كسي كه به خاطر مسیح جان خود را از دست بدهد، آن را باز خواهد یافت. به همین خاطر به پیروزمندان چنین وعده داده شد: «... تا به مرگ امین باش تا تاج حیات را به تو دهم.»
( مكاشفه ۲ : ۱0 )
تا زماني كه خیل پیروزمندان صعود ميكنند تا خانة آسماني خود را تصاحب كنند، روحالقدس در پسر نرینه ف ّعال است و مانع از ظاهر شدن مرد شریر ميشود. از آن پس مانع برداشته ميشود و وي ظهور ميكند. به عبارت دیگر پس از رفتن روح و عروس، پسر هلاكت ميتواند آشكارا ظاهر شود. ( د ّوم تسالونیكیان باب ۲ ) «از این جهت اي آسمانها و ساكنان آنها شاد باشید؛ واي بر زمین و دریا زیرا كه ابلیس به نزد شما فرود شده است با خشم عظیم، چون ميداند كه
زماني قلیل دارد.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱۲ )
دراینمّدتكوتاه،اوجخشمشیطانازطریقنهادجهانيضدمسیحمتوّجهزنميشود.اینحادثهزمانيصورت ميگیرد كه پسر نرینه متولّد شده و: «به سوي خدا و تخت او ربوده شد.» ( آیة 5 - ترجمة شریف ) كاربرد صفت نرینه این مفهوم را نیز در بر دارد كه این گروه به انسان كامل، به اندازة قامت پري مسیح رسیده است ( افسسیان 4 : ۱3 ) گروه پیروزمندان به عنوان عروس، از كساني تشكیل شده است كه در چهار چوب كلیسا به معني گسترده آن متولّد شده، براي جشن عروسي به آسمان منتقل ميشوند. ربوده شدن عادلان كه به كمال رسیدهاند، فقط یك بار صورت ميگیرد. آنها به عنوان عروس با داماد ملاقات و در جشن عروسي شركت ميكنند. باید تو ّجه داشت كه پسر نرینه همانند عروس از یك نفر تشكیل نشده است بلكه از همة برگزیدگان. آنها بدن خداوند را تشكیل ميدهند، بدني كه اعضاي بسیار دارد. (
ا ّول قرنتیان ۱۲ : ۱۲ – 30 )
زماني كه شیطان از مكانهاي آسماني اخراج ميشود، خشم او به اوج خود ميرسد. زیرا: «ميداند كه زماني قلیل دارد.» ( آیة ۱۲ ) این زمان قلیل به فاصلة میان زمان ربوده شدن عروس و موقع برقراري ملكوت هزار ساله اشاره دارد.
اژدها، نخست به پسر نرینه هجوم ميآورد، ولي پس از ربوده شدن پسر نرینه به آسمان، او حملات خود را متو ّجه زن ميكند: «و چون اژدها دید كه بر زمین افكنده شد، بر آن زن كه فرزند نرینه را زاییده بود، جفا كرد. و دو بال عقاب بزرگ به زن داده شد تا به بیابان به مكان خود پرواز كند، جایي كه او را از نظر آن مار، زماني و دو زمان و نصف زمان پرورش ميكنند.» ( مكاشفه ۱۲ : ۱3 – ۱4 ) تصویر كلي این وقایع روشن است. به این ترتیب كه در طول سه
سال و نیم پس از ربوده شدن عروس، كلیسا كه عروس از بطن آن بیرون آمده است، محافظت و تغذیه ميشود.
برايخوانندگانكتابمقّدس،مفاهیميچونبیابانوتغذیهدربیابانآشناهستند.اینتصاویر،روزهايموسيوخروج بنياسرائیل از مصر را تداعي ميكنند. ما در این مورد در نحمیا 9 : ۲۱ چنین ميخوانیم: «و ایشان را در بیابان چهل سال پرورش دادي كه به هیچ چیز محتاج نشدند. لباس ایشان مندرس نگردید و پایهاي ایشان ورم نكرد.»
خداوند دربارة اسرائیل نیز چنین گفت: «اسرائیل را مثل انگورها در بیابان یافتم، پدران شما را مثل نوبر انجیر در ابتداي موسمش دیدم ...» ( هوشع 9 : ۱0 ) و ( ارمیا ۲ : ۱ - 3 ) «پس ازدرخت انجیر مثلش را فرا گیرید ...» ( متي ۲4 : 3۲ ) خدا در رابطه با اسرائیل نیز صحبت ميكند و ميگوید كه آنها در بیابان فرا خوانده خواهند شد:
«بنابراین اینك او را فریفته، به بیابان خواهم آورد و سخنان دلاویز به او خواهم گفت.» ( هوشع ۲ : ۱4 )
از دید خدا همه چیز امكانپذیر است. قومي متش ّكل از ششصد هزار مرد - بدون احتساب زنان و ب ّچهها - را از سرزمین مصر خارج كرد و آنها را بهمّدت چهل سال در بیابان تغذیه كرد. او همان خدا است. پس كلیساي مانده در زمین را نیز به مّدت سه سال و نیم تغذیه خواهد كرد. بالهاي عقاب بزرگ نمادي از خود خدا هستند كه خاصان خود را حمل ميكند. در تشریح كیف ّیت رابطة او با اسرائیل چنین آمده است: «مثل عقابي كه آشیانه خود را حركت دهد. و ب ّچههاي خود را فرو گیرد. و بالهاي خود را پهن كرده، آنها را بردارد. و آنها را بر پرهاي خود ببرد. هم چنین خداوند تنها او را رهبري نمود. و هیچ خداي بیگانه با وي نبود. او را بر بلندیهاي زمین سوار كرد تا از محصولات زمین بخورد. و شهد را از صخره به او داد تا مكید. و روغن را از سنگ خارا. كرة گاوان و شیر گوسفندان را با پیه بزها و قوچها را از جنس
باشان و بزها. و پیه ُگردههاي گندم را. و شراب از عصیر انگور نوشیدي.» ( تثنیه 3۲ : ۱۱ - ۱4 )
سرایندة مزمور هم از بالها سخن ميراند: «اي خدا بر من رحم فرما، بر من رحم فرما! زیرا جانم در تو پناه ميبرد، و در سایة بالهاي تو پناه ميبرم تا این بلایا بگذرد.» ( مزمور 57 : ۱ ) «به پرهاي خود تو را خواهد پوشانید و زیر بالهایش پناه خواهي گرفت. راستي او تو را ِم َّجن و سپر خواهد بود.» ( مزمور 9۱ : 4 ) خداوند به خاصان خویش چنین نوید ميدهد: «ا ّما براي شما كه از اسم من ميترسید آفتاب عدالت طلوع خواهد كرد و بر بالهاي وي شفا خواهد
بود و شما بیرون آمده، مانند گوسالههاي پرواري جست و خیز خواهید كرد.» ( ملاّكي 4 : ۲ )
بالطبعخشمشیطانمتو ّجهزنوبقّیةذّرّیتاوميشود:«ومارازدهانخوددرعقبزن،آبيچونروديریختتا سیل او را فرو گیرد. و زمین زن را حمایت كرد و زمین دهان خود را گشاده، آن رود را كه اژدها از دهان خود ریخت فروبرد.»(مكاشفه۱5:۱۲-۱۶)طبقگفتةكتابمقّدس،دولتمردانایندنیاكوششخواهندكردتامانعازآزار
و اذ ّیت قدرت مذهبي نسبت به كلیسا بشوند.
سپس اژدهاي قدیمي و خشمگین به آن دسته از اسرائیلیاني كه به واسطة خدمت دو نبي به مسیح ایمان آورده و مهر شدهاند هجوم خواهد آورد. آنها به همین ذ ّر ّیت الهي تع ّلق دارند و به عیسي شهادت ميدهند: «و اژدها بر زن غضب نموده، رفت تا با باقي ماندگان ذ ّر ّیت او كه احكام خدا را حفظ ميكنند و شهادت عیسي را نگاه ميدارند، جنگ كند.» (
مكاشفه ۱۲ : ۱7 ) این واقع ّیت كه این گروه س ّوم یعني بق ّیة ذ ّر ّیت زن جزء ا ّمتها نیست در اینجا آشكار ميشود: «... باقي ماندگان ذ ّر ّیت او كه احكام خدا را حفظ ميكنند و شهادت عیسي را نگاه ميدارند ...» ( مكاشفه ۱۲ : ۱7 )
در رابطه با احكام و شریعت خدا، تنها قوم اسرائیل مطرح ميشود. كلیساي ا ّمتها كه در مسیح است، به واسطة ایمان عادل شمرده ميشود. ( رومیان ۱0 : 4 ) كسي كه شریعت را داد، نیامد تا آن را منسوخ كند بلكه بر عكس آمد تا آن را تمام كند. او تمام تخ ّطیهاي مربوط به شریعت را بر خود گرفت و متح ّمل مرگ شد، زیرا مزد گناه مرگ است. ( رومیان ۶ : ۲3 ) همان طور كه خاطر نشان شد، در برنامة نجات خدا تنها سه گروه مطرح هستند كه یكي پس از دیگري مورد
حملة شیطان قرار ميگیرند: پسر نرینه، زن و اسرائیل.