نگاهي به مكاشفهc

فصل چهاردهم: ب ّره و ۱44000 مهر شده

« »

«و دیدم كه اینك ب ّره، بر كوه صهیون ایستاده است و با وي ۱44000 نفر كه اسم او و اسم پدر او را بر پیشاني خود مرقوم ميدارند.» ( مكاشفه ۱4 : ۱ ) در این متن باز هم از نماد پیشاني استفاده شده است. از اسمي هم كه بر پیشاني حك ميشود، سخن رفته است. در باب 7 به ما گفته شده بود كه ۱44000 نفر كه نمایندة ۱۲ قبیلة بنياسرائیل هستند باید بر پیشاني خود مهر بخورند. در باب ۱4 مهر شدگان را ایستاده بر كوه صهیون ميبینیم كه در كنار ب ّره به ما نشان داده ميشوند. این تصویر به این مفهوم است كه آنها فدیه شدهاند. این گروه، فدیة تامي را كه ب ّرة خدا بر صلیب جلجتا براي آنان مه ّیا كرد، پذیرفتهاند. یهودیان اسم عمانوئیل - یشوعا را بر خود خواهند گذاشت. عمانوئیل = خدا با ما ( اشعیا 7 : ۱4 ) و یشوعا = یهوه نجات ميدهد. بشارت اشعیا ۲5 : 9 به این شكل محقّق خواهد شد: «و در آن روز خواهند گفت: اینك این خداي ما است كه منتظر او بودهایم و ما را نجات خواهد داد. این خداوند است كه منتظر او بودهایم پس از نجات او مسرور و شادمان خواهیم شد.» در آن زمان كوه صهیون دوباره اهم ّیت ویژهاي پیدا ميكند. (

اشعیا بابهاي ۲ و 4 )

«و آوازي از آسمان شنیدم، مثل آواز آبهاي بسیار و مانند آواز رعد عظیم؛ و آن آوازي كه شنیدم، مانند آواز بربط نوازان بود كه بربطهاي خود را بنوازند. و در حضور تخت و چهار حیوان و پیران، سرودي جدید ميسرایند و هیچ كس نتوانست آن سرود را بیاموزد، جز آن ۱44000 كه از جهان خریده شده بودند.» ( مكاشفه ۱4 : ۲ - 3 )

پیش از آن كه اورشلیم زمیني و اورشلیم آسماني متّحد شوند، برگزیدگان یهودي سرود تازهاي را یاد ميگیرند و سپس همة كساني نیز كه در قیام ا ّول شركت كردهاند این سرود را خواهند سرایید. گروه نوبران ا ّمتها، عروس را تشكیل ميدهند. این گروه در جشن عروسي آسماني سرودي سر ميدهند كه صداي آن تا به زمین هم ميرسد. این سرود را تنها ۱44000 نفر برگزیده كه نوبران بنياسرائیل را تشكیل ميدهند ميتوانند یاد بگیرند. عروس از همة اقوام، ملل و

زبانها تشكیل شده است. ۱44000 نفر مهر شده نیز از نوبران بنياسرائیل هستند.

دربارة این ۱44000 نفر چنین آمده است: «اینانند آناني كه با زنان آلوده نشدند، زیرا كه باكره هستند؛ و آنانند كه ب ّره را هر كجا ميرود متابعت ميكنند و از میان مردم خریده شدهاند تا نوبر براي خدا و ب ّره باشند. و در دهان ایشان دروغي یافت نشد، زیرا كه بيعیب هستند.» ( مكاشفه ۱4 : 4 - 5 )

همان طوركه پیشتر در فصل ۱۲ عنوان شد، زن نماد كلیسا است. این ۱44000 نفر باكره هستند. به این مفهوم كه آنها با هیچ كلیسایي زناي روحاني نكردهاند و به هیچ كلیسایي تعلّق ندارند. آنها كاتولیك، انجیلي، باپتیست، متدودیست یا غیره نیستند. با تو ّجه به این كه این افراد از طریق خدمت دو شاهد، مسیح را پذیرفتهاند، ممكن نیست عضو كلیسایي باشند. آنها بر پیشاني خود مهر خواهند خورد. آنها در حالت بكارت، ب ّره را دریافت ميكنند. او آنها را فدیه داده و از این

پس پیرو او ميشوند.

خداوند در عهد قدیم دربارة این گروه از اسرائیلیان چنین ميگوید: «ا ّما در میان تو قومي ذلیل و مسكین باقي خواهم گذاشت و ایشان بر اسم خداوند تو ّكل خواهند نمود. و بق ّیة اسرائیل بيانصافي نخواهند نمود و دروغ نخواهند گفت و در دهان ایشان زبان فریبنده یافت نخواهد شد زیرا كه ایشان چرا كرده، به آرامي خواهند خوابید و ترسانندهاي نخواهد بود. اي دختر صهیون ترنم نما! اي اسرائیل آواز شادماني بده! اي دختر اورشلیم به تمامي دل شادمان شو و وجد نما! خداوند عقوبتهاي تو را برداشته و دشمنانت را دور كرده است. یهوه پادشاه اسرائیل در میان تو است پس بار دیگر بلا را

نخواهي دید.» ( صفنیا 3 : ۱۲ - ۱5 ) انجیل جاویدان و فراخوانیهاي سهگانة فرشتگان

در مكاشفه ۱4 : ۶ - ۱۱سه مطلب با تأكید خاصي در قالب یك پیغام مستقیم آسماني مطرح ميشوند. ا ّولین مطلب این است كه انجیل جاویدان باید با امانت به همة ملل و زبانها اعلام شود. فراخواني مربوط به این اعلام از این قرار است: «و به آواز بلند ميگوید: از خدا بترسید و او را تمجید نمایید، زیرا كه زمان داوري او رسیده است. پس او را كه آسمان

و زمین و دریا و چشمههاي آب را آفرید، پرستش كنید.» ( آیة 7 )

د ّومین مطلب عبارت است از اعلام سقوط بابل بزرگ: «و فرشتهاي دیگر از عقب او آمده، گفت: منهدم شد بابل عظیم كه از خمر غضب زناي خود، جمیع ا ّمتها را نوشانید.» ( آیة 8 )

و س ّومین مطلب، مهمترین هشداري است كه به بشر ّیت داده ميشود. در این هشدار از همه خواسته ميشود كه از پرستش وحش خودداري كنند و از قبول علامت آن بر دست یا پیشاني خویش سر باز زنند: «و فرشتة س ّوم از عقب این دو آمده، به آواز بلند ميگوید: اگر كسي وحش و صورت او را پرستش كند و نشان او را بر پیشاني یا دست خود پذیرد، اونیزازخمرغضبخداكهدرپیالةخشمويبیغشآمیختهشدهاست،خواهدنوشید،ودرنزدفرشتگانمقّدسودر حضور ب ّره، به آتش و كبریت، معذب خواهد شد» ( آیات 9 - ۱0) در هیچ جاي دیگر نميبینیم كه خدا با چنین خشمي برخورد كند. خدا نميتواند پذیرش نظام ضد مسیح را تح ّمل كند. كسي كه در آن زمان عضو این سیستم و یا عضو كلیساي تثلیثي كه به اكومینیسم یا شوراي جهاني كلیساها پیوسته است، باشد؛ جایي براي بخشش نخواهد داشت. خشم خدا و آتش گوگرد در انتظار چنین شخصي خواهد بود. این مطلب نشان دهندة اهم ّیتي است كه شناخت درست نماد، صورت و علامت وحش براي ما دارد. اي كاش همة ما این هشدار بيسابقه را جدي بگیریم. زیرا كسي كه فریب مذهبي بخورد، حتّي اگر این فریب ظاهري مسیحي داشته باشد، علامت وحش را دریافت كرده و عواقب آن را متح ّمل خواهد

شد.

خدا، بخشنده و بسیار نیكو است. وي گناهان مردمي را كه طالب آمرزش ميباشند، ميبخشد. وي همة گناهان را ميبخشد. با این وجود كسي كه در این ساعت سرنوشت ساز تاریخ بشر ّیت در كنار ضد مسیح قرار ميگیرد، در واقع خون مسیح را پایمال و به فیض مسیحایي پشت ميكند. خدا كسي را كه به ضد مسیح نگاه ميكند نخواهد بخشید، زیرا اگرچهضدمسیحازصلحوبخششصحبتميكندوليقادرنیستآنرابهبشرّیتهدیهكند.تو ّجهبهضدمسیحبه معني پشت كردن به نجات دهندهاي است كه به تنهایي قادر است بشر ّیت را از سلامتي و بخشش برخوردار كند. هدف این است كه هو ّیت مذهبي كه ظاهري زیبا و آراسته دارد در پرتو كلام بر ملا شود، تا كساني كه گرفتار مذهب هستند

بدانند به راهي ميروند كه سرانجام آن منتهي به جایي است كه بازگشت از آن امكان پذیر نیست.

دستیابي به مفهوم نب ّوتها و باز شدن راز نمادهاي مكاشفه تنها در روزگار ما امكان پذیر بود. زیرا در این عصر است كه مردم به مكاشفهاي در این مورد نیازمندند. این رازها باید به واسطة رسالت یك نبي حقیقي باز ميشدند. تا كنون به هیچ مبشر یا معلّم كتاب مقّدسي داده نشده بود كه به درك جنبة نبّوتي كتاب مقّدس نائل شود. خدا همه چیز را به روش خود انجام ميدهد و هر خادمي را با تو ّجه به خدمتي كه به آن خوانده شده است به كار ميگیرد. به عبارت دیگر یك مبشر باید بشارت بدهد، یك معلّم تعلیم بدهد و یك شبان به خدمت شباني خود بپردازد. این به این مفهوم است كه درك جنبة نبّوتيكتابمقّدسيراتنهایكنبيميتواندبهدستآورد.دركلامچنینميخوانیم:«زیراخداوندیهوهكارينميكند جز این كه س ِر خویش را به بندگان خود انبیا مكشوف ميسازد.» ( عاموس 3 : 7 ) كلام مكشوف شده همواره به انبیا و دیگر خادمان خدا مانند رسولان نازل ميشد، نه بر كاتبان و الهیدانان كه به جاي انبیا و رسولان نشسته و كتاب مق ّدس راتفسیرميكنند.خدادركلیسايعهدجدیدخدمتهايمختلفيراقراردادهاست،عّدهايمعلّمهستند،دستهايخدمت

رسولي دارند و گروهي دیگر رسالت نب ّوتي دارند. ( ا ّول قرنتیان ۱۲ : ۲8 افسسیان 4 : ۱۱ و غیره )

عاقبت وحشتناك گمراه شدگان با این كیف ّیت توصیف شده است: «و دود عذاب ایشان تا ابدالآباد بالا ميرود. پس آناني كه وحش و صورت او را پرستش ميكنند و هر كه نشان اسم او را پذیرد، شبانه روز آرامي ندارند.» ( مكاشفه ۱4 : ۱۱ )

ا ّما در آیة بعد دربارة كساني كه در زمان آزمایش به خداوند وفادار ماندهاند، چنین آمده است: «در اینجاست صبر مقّدسین كه احكام خدا و ایمان عیسي را حفظ مينمایند. و آوازي را از آسمان شنیدم كه ميگوید: بنویس كه از كنون خوشحالاند مردگاني كه در خداوند ميمیرند. و روح ميگوید: بلي، تا از زحمات خود آرامي یابند و اعمال ایشان از عقب ایشان ميرسد.» ( مكاشفه ۱4 : ۱۲ - ۱3 ) به این ترتیب آن چه كه در قسمت د ّوم مهر پنجم اخبار شده بود ( مكاشفه

۶ : ۱۱ ) به تحقّق ميرسد.

ِدروي محصول زمین در پایان دورة فیض

در قسمت د ّوم باب چهارده از دو نوع ِدرو صحبت شده است. نوع ا ّول كه در آیات ۱4- ۱۶ به آن اشاره شده است به سعادتمندان در مسیح مربوط ميشود: «و دیدم كه اینك ابري سفید پدید آمد و بر ابر، كسي مثل پسر انسان نشسته كه تاجي از طلا دارد و در دستش داسي تیز است. و فرشتهاي دیگر از قدس بیرون آمده، به آواز بلند آن ابر نشین را ندا ميكند كه داس خود را پیشآور و درو كن، زیرا هنگام حصاد رسیده و حاصل زمین خشك شده است. و ابر نشین داس

خود را بر زمین آورد و زمین درویده شد.»

ما خداوند عیسي مسیح را ميبینیم كه به عنوان پسر انسان بر ابري سوار است. یوحنّاي تعمید دهنده دربارة درو چنین ميگوید: «او غربال خود را در دست دارد و خرمن خود را نیكو پاك كرده، گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، ولي كاه را در آتشي كه خاموشي نميپذیرد خواهد سوزانید.» ( متي 3 : ۱۲ ) و ( لوقا 3 : ۱7 ) در پایان دنیا خداوند گندم خود را انبار ميكند. در یك مثال، پسر انسان خود را به دانة گندمي تشبیه ميكند كه باید بر زمین بیافتد و بمیرد تا بتواند دانههاي بيشماري را به بار بیاورد: «آمین آمین به شما ميگویم اگر دانة گندم كه در زمین ميافتد نمیرد، تنها

ماند لیكن اگر بمیرد ثمر بسیار آورد.» ( یوحنّا ۱۲ : ۲4 )

بذر الهي رشد ميكند و پس از رسیدن به مرحلة تكمیلي خود به بار مينشیند: «زیرا كه زمین به ذات خود ثمر ميآورد، ا ّول علف، بعد خوشه، پس از آن دانة كامل در خوشه. و چون ثمر رسید، فوراً داس را به كار ميبرد زیرا كه وقت حصاد رسیده است.» ( مرقس 4 : ۲8 - ۲9 ) پسر انسان بذر نیكو ميكارد: «در جواب ایشان گفت: آن كه بذر نیكو ميكارد پسر انسان است، و مزرعه، این جهان است و تخم نیكو ابناي ملكوت و كركاسها، پسران شریرند.» ( متي ۱3 :

37 - 38 )

او با فرشتگان خود، داس بر دست به درو ميپردازد و خاصان خود را بر ميدارد. فرشتهاي او را مخاطب ميسازد و چنین فریاد ميكند: «و فرشتهاي دیگر از قدس بیرون آمده، به آواز بلند آن ابر نشین را ندا ميكند كه داس خود را پیش بیاور و درو كن، زیرا هنگام حصاد رسیده است و حاصل زمین خشك شده است.» ( مكاشفه ۱4 : ۱5 ) به هنگام قیامت اّول،برگزیدگانكهگروهنوبرانراتشكیلميدهندمبّدلشده،بهشباهتپسرخدادرآمدهوذاتاورابهارثميبرند.

( ا ّول یوحنّا 3 : ۲ ) این امر براي همه آشكار خواهد شد.

انگور چیني در تاكستان زمین و نزول خشم الهي

در آیات ۱7- ۲0 باب ۱4 مكاشفه از نوع د ّوم برداشت صحبت ميشود. این برداشت به تاكستان زمین مربوط ميشود: «و فرشتهاي دیگر از قدسي كه در آسمان است، بیرون آمد و او نیز داسي تیز داشت. و فرشتهاي دیگر كه بر آتش مسلّط است، از مذبح بیرون شده، به آواز بلند ندا در داده، صاحب داس تیز را گفت: داس تیز خود را پیشآور و خوشههاي مو زمین را بچین، زیرا انگورهایش رسیده است. پس آن فرشته داس خود را بر زمین آورد و موهاي زمین

را چیده، آن را در چرخشت عظیم غضب خدا ریخت. و چرخشت را بیرون شهر به پا بیفشردند و خون از چرخشت تا به دهن اسبان به مسافت هزار و ششصد تیر پرتاب جاري شد.» ( مكاشفه ۱4 : ۱7 - ۲0 )

كسي كه به آیات موازي تو ّجه ميكند، در ميیابد كه رخدادي كه در این آیات نقل ميشود چیزي جز نزول خشم خدا نیست. زماني كه دشمنان اسرائیل حملهور ميشوند و واپسین نبرد در ميگیرد، كاسة خشم خدا لبریز ميشود. انبیاء عهد قدیم و رسولان عهد جدید این امر را اخبار كردهاند. واژههاي كلیدياي كه به درك این مقوله كمك ميكنند عبارتند

از: چرخشت و انتقام.

خداوند از نوع د ّوم برداشت خرسند نیست. در اینجا صحبت از بشر ّیت هبوط كرده و عاصي علیه خدا است. با قیاس آیات فوق با گزارههاي دیگر كتاب مقّدس در ميیابیم كه خدا باید با انسانهایي كه بر وي شوریدهاند تسویه حساب بكند. این امر قبل از برقراري سلطنت هزار ساله انجام خواهد شد. همان طوري كه خوشهها در چرخشت ریخته ميشوند تا له شوند، به همین ترتیب مردم در چرخشت خشم خدا افكنده ميشوند. خداي مح ّبت و فیض و نجات، به خداي خشم و داوري تبدیل خواهد شد. زیرا كه نوشته شده است: «انتقام و جزا از آن من است ...» ( تثنیه 3۲ : 35 و عبرانیان

۱0 : 30 )

در اشعیا ۶3 : ۲ این پرسش مطرح ميشود كه: «چرا لباس تو سرخ است و جامة تو مثل كسي كه چرخشت را پایمال كند؟منچرخشتراتنهاپایمالنمودمواحديازقومهابامننبودوایشانرابهغضبخودپایمالكردموبهحّدت خشم خویش لگدكوب نمودم و خون ایشان به لباس من پاشیده شده، تمامي جامة خود را آلوده ساختم. زیرا كه یوم انتقام در دل من بود و سال فدیه شدگانم رسیده بود. و نگریستم و اعانت كنندهاي نبود و تع ّجب نمودم زیرا دستگیري نبود. لهذابازويمنمرانجاتدادوحّدتخشممنمرادستگیرينمود.وقومهارابهغضبخودپایمالنموده،ایشانرااز

حّدتخشمخویشمستساختم.وخونایشانرابرزمینریختم.»(اشعیا۲:۶3-۶)

«پس تو به تمامي این سخنان بر ایشان نب ّوت كرده، به ایشان بگو: خداوند از اعلي علیین غرش مينماید و از مكان قدسخویشآوازخودراميدهدوبهضدمرتعخویشبهشّدتغرشمينمایدومثلآنانيكهانگورراميافشرند،بر تمامي ساكنان جهان نعره ميزند، و صدا به كرانهاي زمین خواهد رسید زیرا خداوند را با ا ّمتها دعوي است و او بر هر ذي جسد داوري خواهد نمود و شریران را به شمشیر تسلیم خواهد كرد. قول خداوند این است.» ( ارمیا ۲5 : 30 - 3۱

)

ما در كتاب یوئیل نبي با صحنهاي از روز خداوند كه در آن خداوند بشر ّیت نافرمان را جزا خواهد داد، رو به رو ميشویم: «ا ّمتها برانگیخته شوند و به وادي یهوشافاط برآیند زیرا كه من در آنجا خواهم نشست تا بر همة ا ّمتهایي كه به اطراف آن هستند داوري نمایم. داس را پیش آورید زیرا كه حاصل رسیده است. بیایید پایمال كنید زیرا كه معصرهها

پر شده و چرخشتها لبریز گردیده است چون كه شرارت شما عظیم است.» ( یوئیل 3 : ۱۲ - ۱3 )

دركتابمقّدسگزارههايزیاديبهموضوعروزخشمخدااختصاصیافتهاند.نبيدراشعیا۲:۶۱دریكعبارت،هم از روز فیض و پسندیدة خداوند صحبت ميكند و هم از روز خشم خداي ما. خداوند عزم داشت بشر ّیت را در نقشة خود جاي دهد. با تو ّجه به این كه خدا بيآغاز و بيانجام است، نقشههاي او فراتر از زمان رفته و ابد ّیت را در بر ميگیرند. كسي كه به عمد در درون خویش بر خداي جان آفرین و خداوند نجات دهندة بشر ميشورد، در واقع علیه خدا موضع ميگیرد. چنین كسي در بركات انتهاي تاریخ شریك نخواهد شد. زیرا قرار است بشر ّیت دوباره با پروردگار خویش هماهنگ شود. به همین خاطر ضروري است انسان به واسطة مسیح با خدا آشتي كند. وي باید با خدا ملاقات شخصي

داشته باشد. در غیر این صورت هرگز نخواهد توانست قدم در ابد ّیت بگذارد.

«و دیدم كه اینك ب ّره، بر كوه صهیون ایستاده است و با وي ۱44000 نفر كه اسم او و اسم پدر او را بر پیشاني خود مرقوم ميدارند.» ( مكاشفه ۱4 : ۱ ) در این متن باز هم از نماد پیشاني استفاده شده است. از اسمي هم كه بر پیشاني حك ميشود، سخن رفته است. در باب 7 به ما گفته شده بود كه ۱44000 نفر كه نمایندة ۱۲ قبیلة بنياسرائیل هستند باید بر پیشاني خود مهر بخورند. در باب ۱4 مهر شدگان را ایستاده بر كوه صهیون ميبینیم كه در كنار ب ّره به ما نشان داده ميشوند. این تصویر به این مفهوم است كه آنها فدیه شدهاند. این گروه، فدیة تامي را كه ب ّرة خدا بر صلیب جلجتا براي آنان مه ّیا كرد، پذیرفتهاند. یهودیان اسم عمانوئیل - یشوعا را بر خود خواهند گذاشت. عمانوئیل = خدا با ما ( اشعیا 7 : ۱4 ) و یشوعا = یهوه نجات ميدهد. بشارت اشعیا ۲5 : 9 به این شكل محقّق خواهد شد: «و در آن روز خواهند گفت: اینك این خداي ما است كه منتظر او بودهایم و ما را نجات خواهد داد. این خداوند است كه منتظر او بودهایم پس از نجات او مسرور و شادمان خواهیم شد.» در آن زمان كوه صهیون دوباره اهم ّیت ویژهاي پیدا ميكند. (

اشعیا بابهاي ۲ و 4 )

«و آوازي از آسمان شنیدم، مثل آواز آبهاي بسیار و مانند آواز رعد عظیم؛ و آن آوازي كه شنیدم، مانند آواز بربط نوازان بود كه بربطهاي خود را بنوازند. و در حضور تخت و چهار حیوان و پیران، سرودي جدید ميسرایند و هیچ كس نتوانست آن سرود را بیاموزد، جز آن ۱44000 كه از جهان خریده شده بودند.» ( مكاشفه ۱4 : ۲ - 3 )

پیش از آن كه اورشلیم زمیني و اورشلیم آسماني متّحد شوند، برگزیدگان یهودي سرود تازهاي را یاد ميگیرند و سپس همة كساني نیز كه در قیام ا ّول شركت كردهاند این سرود را خواهند سرایید. گروه نوبران ا ّمتها، عروس را تشكیل ميدهند. این گروه در جشن عروسي آسماني سرودي سر ميدهند كه صداي آن تا به زمین هم ميرسد. این سرود را تنها ۱44000 نفر برگزیده كه نوبران بنياسرائیل را تشكیل ميدهند ميتوانند یاد بگیرند. عروس از همة اقوام، ملل و

زبانها تشكیل شده است. ۱44000 نفر مهر شده نیز از نوبران بنياسرائیل هستند.

دربارة این ۱44000 نفر چنین آمده است: «اینانند آناني كه با زنان آلوده نشدند، زیرا كه باكره هستند؛ و آنانند كه ب ّره را هر كجا ميرود متابعت ميكنند و از میان مردم خریده شدهاند تا نوبر براي خدا و ب ّره باشند. و در دهان ایشان دروغي یافت نشد، زیرا كه بيعیب هستند.» ( مكاشفه ۱4 : 4 - 5 )

همان طوركه پیشتر در فصل ۱۲ عنوان شد، زن نماد كلیسا است. این ۱44000 نفر باكره هستند. به این مفهوم كه آنها با هیچ كلیسایي زناي روحاني نكردهاند و به هیچ كلیسایي تعلّق ندارند. آنها كاتولیك، انجیلي، باپتیست، متدودیست یا غیره نیستند. با تو ّجه به این كه این افراد از طریق خدمت دو شاهد، مسیح را پذیرفتهاند، ممكن نیست عضو كلیسایي باشند. آنها بر پیشاني خود مهر خواهند خورد. آنها در حالت بكارت، ب ّره را دریافت ميكنند. او آنها را فدیه داده و از این

پس پیرو او ميشوند.

خداوند در عهد قدیم دربارة این گروه از اسرائیلیان چنین ميگوید: «ا ّما در میان تو قومي ذلیل و مسكین باقي خواهم گذاشت و ایشان بر اسم خداوند تو ّكل خواهند نمود. و بق ّیة اسرائیل بيانصافي نخواهند نمود و دروغ نخواهند گفت و در دهان ایشان زبان فریبنده یافت نخواهد شد زیرا كه ایشان چرا كرده، به آرامي خواهند خوابید و ترسانندهاي نخواهد بود. اي دختر صهیون ترنم نما! اي اسرائیل آواز شادماني بده! اي دختر اورشلیم به تمامي دل شادمان شو و وجد نما! خداوند عقوبتهاي تو را برداشته و دشمنانت را دور كرده است. یهوه پادشاه اسرائیل در میان تو است پس بار دیگر بلا را

نخواهي دید.» ( صفنیا 3 : ۱۲ - ۱5 ) انجیل جاویدان و فراخوانیهاي سهگانة فرشتگان

در مكاشفه ۱4 : ۶ - ۱۱سه مطلب با تأكید خاصي در قالب یك پیغام مستقیم آسماني مطرح ميشوند. ا ّولین مطلب این است كه انجیل جاویدان باید با امانت به همة ملل و زبانها اعلام شود. فراخواني مربوط به این اعلام از این قرار است: «و به آواز بلند ميگوید: از خدا بترسید و او را تمجید نمایید، زیرا كه زمان داوري او رسیده است. پس او را كه آسمان

و زمین و دریا و چشمههاي آب را آفرید، پرستش كنید.» ( آیة 7 )

د ّومین مطلب عبارت است از اعلام سقوط بابل بزرگ: «و فرشتهاي دیگر از عقب او آمده، گفت: منهدم شد بابل عظیم كه از خمر غضب زناي خود، جمیع ا ّمتها را نوشانید.» ( آیة 8 )

و س ّومین مطلب، مهمترین هشداري است كه به بشر ّیت داده ميشود. در این هشدار از همه خواسته ميشود كه از پرستش وحش خودداري كنند و از قبول علامت آن بر دست یا پیشاني خویش سر باز زنند: «و فرشتة س ّوم از عقب این دو آمده، به آواز بلند ميگوید: اگر كسي وحش و صورت او را پرستش كند و نشان او را بر پیشاني یا دست خود پذیرد، اونیزازخمرغضبخداكهدرپیالةخشمويبیغشآمیختهشدهاست،خواهدنوشید،ودرنزدفرشتگانمقّدسودر حضور ب ّره، به آتش و كبریت، معذب خواهد شد» ( آیات 9 - ۱0) در هیچ جاي دیگر نميبینیم كه خدا با چنین خشمي برخورد كند. خدا نميتواند پذیرش نظام ضد مسیح را تح ّمل كند. كسي كه در آن زمان عضو این سیستم و یا عضو كلیساي تثلیثي كه به اكومینیسم یا شوراي جهاني كلیساها پیوسته است، باشد؛ جایي براي بخشش نخواهد داشت. خشم خدا و آتش گوگرد در انتظار چنین شخصي خواهد بود. این مطلب نشان دهندة اهم ّیتي است كه شناخت درست نماد، صورت و علامت وحش براي ما دارد. اي كاش همة ما این هشدار بيسابقه را جدي بگیریم. زیرا كسي كه فریب مذهبي بخورد، حتّي اگر این فریب ظاهري مسیحي داشته باشد، علامت وحش را دریافت كرده و عواقب آن را متح ّمل خواهد

شد.

خدا، بخشنده و بسیار نیكو است. وي گناهان مردمي را كه طالب آمرزش ميباشند، ميبخشد. وي همة گناهان را ميبخشد. با این وجود كسي كه در این ساعت سرنوشت ساز تاریخ بشر ّیت در كنار ضد مسیح قرار ميگیرد، در واقع خون مسیح را پایمال و به فیض مسیحایي پشت ميكند. خدا كسي را كه به ضد مسیح نگاه ميكند نخواهد بخشید، زیرا اگرچهضدمسیحازصلحوبخششصحبتميكندوليقادرنیستآنرابهبشرّیتهدیهكند.تو ّجهبهضدمسیحبه معني پشت كردن به نجات دهندهاي است كه به تنهایي قادر است بشر ّیت را از سلامتي و بخشش برخوردار كند. هدف این است كه هو ّیت مذهبي كه ظاهري زیبا و آراسته دارد در پرتو كلام بر ملا شود، تا كساني كه گرفتار مذهب هستند

بدانند به راهي ميروند كه سرانجام آن منتهي به جایي است كه بازگشت از آن امكان پذیر نیست.

دستیابي به مفهوم نب ّوتها و باز شدن راز نمادهاي مكاشفه تنها در روزگار ما امكان پذیر بود. زیرا در این عصر است كه مردم به مكاشفهاي در این مورد نیازمندند. این رازها باید به واسطة رسالت یك نبي حقیقي باز ميشدند. تا كنون به هیچ مبشر یا معلّم كتاب مقّدسي داده نشده بود كه به درك جنبة نبّوتي كتاب مقّدس نائل شود. خدا همه چیز را به روش خود انجام ميدهد و هر خادمي را با تو ّجه به خدمتي كه به آن خوانده شده است به كار ميگیرد. به عبارت دیگر یك مبشر باید بشارت بدهد، یك معلّم تعلیم بدهد و یك شبان به خدمت شباني خود بپردازد. این به این مفهوم است كه درك جنبة نبّوتيكتابمقّدسيراتنهایكنبيميتواندبهدستآورد.دركلامچنینميخوانیم:«زیراخداوندیهوهكارينميكند جز این كه س ِر خویش را به بندگان خود انبیا مكشوف ميسازد.» ( عاموس 3 : 7 ) كلام مكشوف شده همواره به انبیا و دیگر خادمان خدا مانند رسولان نازل ميشد، نه بر كاتبان و الهیدانان كه به جاي انبیا و رسولان نشسته و كتاب مق ّدس راتفسیرميكنند.خدادركلیسايعهدجدیدخدمتهايمختلفيراقراردادهاست،عّدهايمعلّمهستند،دستهايخدمت

رسولي دارند و گروهي دیگر رسالت نب ّوتي دارند. ( ا ّول قرنتیان ۱۲ : ۲8 افسسیان 4 : ۱۱ و غیره )

عاقبت وحشتناك گمراه شدگان با این كیف ّیت توصیف شده است: «و دود عذاب ایشان تا ابدالآباد بالا ميرود. پس آناني كه وحش و صورت او را پرستش ميكنند و هر كه نشان اسم او را پذیرد، شبانه روز آرامي ندارند.» ( مكاشفه ۱4 : ۱۱ )

ا ّما در آیة بعد دربارة كساني كه در زمان آزمایش به خداوند وفادار ماندهاند، چنین آمده است: «در اینجاست صبر مقّدسین كه احكام خدا و ایمان عیسي را حفظ مينمایند. و آوازي را از آسمان شنیدم كه ميگوید: بنویس كه از كنون خوشحالاند مردگاني كه در خداوند ميمیرند. و روح ميگوید: بلي، تا از زحمات خود آرامي یابند و اعمال ایشان از عقب ایشان ميرسد.» ( مكاشفه ۱4 : ۱۲ - ۱3 ) به این ترتیب آن چه كه در قسمت د ّوم مهر پنجم اخبار شده بود ( مكاشفه

۶ : ۱۱ ) به تحقّق ميرسد.

ِدروي محصول زمین در پایان دورة فیض

در قسمت د ّوم باب چهارده از دو نوع ِدرو صحبت شده است. نوع ا ّول كه در آیات ۱4- ۱۶ به آن اشاره شده است به سعادتمندان در مسیح مربوط ميشود: «و دیدم كه اینك ابري سفید پدید آمد و بر ابر، كسي مثل پسر انسان نشسته كه تاجي از طلا دارد و در دستش داسي تیز است. و فرشتهاي دیگر از قدس بیرون آمده، به آواز بلند آن ابر نشین را ندا ميكند كه داس خود را پیشآور و درو كن، زیرا هنگام حصاد رسیده و حاصل زمین خشك شده است. و ابر نشین داس

خود را بر زمین آورد و زمین درویده شد.»

ما خداوند عیسي مسیح را ميبینیم كه به عنوان پسر انسان بر ابري سوار است. یوحنّاي تعمید دهنده دربارة درو چنین ميگوید: «او غربال خود را در دست دارد و خرمن خود را نیكو پاك كرده، گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، ولي كاه را در آتشي كه خاموشي نميپذیرد خواهد سوزانید.» ( متي 3 : ۱۲ ) و ( لوقا 3 : ۱7 ) در پایان دنیا خداوند گندم خود را انبار ميكند. در یك مثال، پسر انسان خود را به دانة گندمي تشبیه ميكند كه باید بر زمین بیافتد و بمیرد تا بتواند دانههاي بيشماري را به بار بیاورد: «آمین آمین به شما ميگویم اگر دانة گندم كه در زمین ميافتد نمیرد، تنها

ماند لیكن اگر بمیرد ثمر بسیار آورد.» ( یوحنّا ۱۲ : ۲4 )

بذر الهي رشد ميكند و پس از رسیدن به مرحلة تكمیلي خود به بار مينشیند: «زیرا كه زمین به ذات خود ثمر ميآورد، ا ّول علف، بعد خوشه، پس از آن دانة كامل در خوشه. و چون ثمر رسید، فوراً داس را به كار ميبرد زیرا كه وقت حصاد رسیده است.» ( مرقس 4 : ۲8 - ۲9 ) پسر انسان بذر نیكو ميكارد: «در جواب ایشان گفت: آن كه بذر نیكو ميكارد پسر انسان است، و مزرعه، این جهان است و تخم نیكو ابناي ملكوت و كركاسها، پسران شریرند.» ( متي ۱3 :

37 - 38 )

او با فرشتگان خود، داس بر دست به درو ميپردازد و خاصان خود را بر ميدارد. فرشتهاي او را مخاطب ميسازد و چنین فریاد ميكند: «و فرشتهاي دیگر از قدس بیرون آمده، به آواز بلند آن ابر نشین را ندا ميكند كه داس خود را پیش بیاور و درو كن، زیرا هنگام حصاد رسیده است و حاصل زمین خشك شده است.» ( مكاشفه ۱4 : ۱5 ) به هنگام قیامت اّول،برگزیدگانكهگروهنوبرانراتشكیلميدهندمبّدلشده،بهشباهتپسرخدادرآمدهوذاتاورابهارثميبرند.

( ا ّول یوحنّا 3 : ۲ ) این امر براي همه آشكار خواهد شد.

انگور چیني در تاكستان زمین و نزول خشم الهي

در آیات ۱7- ۲0 باب ۱4 مكاشفه از نوع د ّوم برداشت صحبت ميشود. این برداشت به تاكستان زمین مربوط ميشود: «و فرشتهاي دیگر از قدسي كه در آسمان است، بیرون آمد و او نیز داسي تیز داشت. و فرشتهاي دیگر كه بر آتش مسلّط است، از مذبح بیرون شده، به آواز بلند ندا در داده، صاحب داس تیز را گفت: داس تیز خود را پیشآور و خوشههاي مو زمین را بچین، زیرا انگورهایش رسیده است. پس آن فرشته داس خود را بر زمین آورد و موهاي زمین

را چیده، آن را در چرخشت عظیم غضب خدا ریخت. و چرخشت را بیرون شهر به پا بیفشردند و خون از چرخشت تا به دهن اسبان به مسافت هزار و ششصد تیر پرتاب جاري شد.» ( مكاشفه ۱4 : ۱7 - ۲0 )

كسي كه به آیات موازي تو ّجه ميكند، در ميیابد كه رخدادي كه در این آیات نقل ميشود چیزي جز نزول خشم خدا نیست. زماني كه دشمنان اسرائیل حملهور ميشوند و واپسین نبرد در ميگیرد، كاسة خشم خدا لبریز ميشود. انبیاء عهد قدیم و رسولان عهد جدید این امر را اخبار كردهاند. واژههاي كلیدياي كه به درك این مقوله كمك ميكنند عبارتند

از: چرخشت و انتقام.

خداوند از نوع د ّوم برداشت خرسند نیست. در اینجا صحبت از بشر ّیت هبوط كرده و عاصي علیه خدا است. با قیاس آیات فوق با گزارههاي دیگر كتاب مقّدس در ميیابیم كه خدا باید با انسانهایي كه بر وي شوریدهاند تسویه حساب بكند. این امر قبل از برقراري سلطنت هزار ساله انجام خواهد شد. همان طوري كه خوشهها در چرخشت ریخته ميشوند تا له شوند، به همین ترتیب مردم در چرخشت خشم خدا افكنده ميشوند. خداي مح ّبت و فیض و نجات، به خداي خشم و داوري تبدیل خواهد شد. زیرا كه نوشته شده است: «انتقام و جزا از آن من است ...» ( تثنیه 3۲ : 35 و عبرانیان

۱0 : 30 )

در اشعیا ۶3 : ۲ این پرسش مطرح ميشود كه: «چرا لباس تو سرخ است و جامة تو مثل كسي كه چرخشت را پایمال كند؟منچرخشتراتنهاپایمالنمودمواحديازقومهابامننبودوایشانرابهغضبخودپایمالكردموبهحّدت خشم خویش لگدكوب نمودم و خون ایشان به لباس من پاشیده شده، تمامي جامة خود را آلوده ساختم. زیرا كه یوم انتقام در دل من بود و سال فدیه شدگانم رسیده بود. و نگریستم و اعانت كنندهاي نبود و تع ّجب نمودم زیرا دستگیري نبود. لهذابازويمنمرانجاتدادوحّدتخشممنمرادستگیرينمود.وقومهارابهغضبخودپایمالنموده،ایشانرااز

حّدتخشمخویشمستساختم.وخونایشانرابرزمینریختم.»(اشعیا۲:۶3-۶)

«پس تو به تمامي این سخنان بر ایشان نب ّوت كرده، به ایشان بگو: خداوند از اعلي علیین غرش مينماید و از مكان قدسخویشآوازخودراميدهدوبهضدمرتعخویشبهشّدتغرشمينمایدومثلآنانيكهانگورراميافشرند،بر تمامي ساكنان جهان نعره ميزند، و صدا به كرانهاي زمین خواهد رسید زیرا خداوند را با ا ّمتها دعوي است و او بر هر ذي جسد داوري خواهد نمود و شریران را به شمشیر تسلیم خواهد كرد. قول خداوند این است.» ( ارمیا ۲5 : 30 - 3۱

)

ما در كتاب یوئیل نبي با صحنهاي از روز خداوند كه در آن خداوند بشر ّیت نافرمان را جزا خواهد داد، رو به رو ميشویم: «ا ّمتها برانگیخته شوند و به وادي یهوشافاط برآیند زیرا كه من در آنجا خواهم نشست تا بر همة ا ّمتهایي كه به اطراف آن هستند داوري نمایم. داس را پیش آورید زیرا كه حاصل رسیده است. بیایید پایمال كنید زیرا كه معصرهها

پر شده و چرخشتها لبریز گردیده است چون كه شرارت شما عظیم است.» ( یوئیل 3 : ۱۲ - ۱3 )

دركتابمقّدسگزارههايزیاديبهموضوعروزخشمخدااختصاصیافتهاند.نبيدراشعیا۲:۶۱دریكعبارت،هم از روز فیض و پسندیدة خداوند صحبت ميكند و هم از روز خشم خداي ما. خداوند عزم داشت بشر ّیت را در نقشة خود جاي دهد. با تو ّجه به این كه خدا بيآغاز و بيانجام است، نقشههاي او فراتر از زمان رفته و ابد ّیت را در بر ميگیرند. كسي كه به عمد در درون خویش بر خداي جان آفرین و خداوند نجات دهندة بشر ميشورد، در واقع علیه خدا موضع ميگیرد. چنین كسي در بركات انتهاي تاریخ شریك نخواهد شد. زیرا قرار است بشر ّیت دوباره با پروردگار خویش هماهنگ شود. به همین خاطر ضروري است انسان به واسطة مسیح با خدا آشتي كند. وي باید با خدا ملاقات شخصي

داشته باشد. در غیر این صورت هرگز نخواهد توانست قدم در ابد ّیت بگذارد.