نگاهي به مكاشفهc
تبدیل زمین به بهشت در سلطنت هزار ساله
در باب ۲۲ اورشلیم زمین بار دیگر در بافتهاي گوناگون نشان داده ميشود. خانة خدا، یعني مسكن وي، در میان انسانها هویدا خواهد بود. جلال خدا، آسمان و زمین و اورشلیم قدیم و جدید را در بر ميگیرد: «... آسمانها كرسي من و زمین پايانداز من است ...» ( اشعیا ۶۶ : ۱ و اعمال 7 : 49 ) «و نهري از آب حیات به من نشان داد كه درخشنده بود، مانند بلور و از تخت خدا و ب ّره جاري ميشود. و در وسط شارع عام آن و بر هر دو كناره نهر، درخت حیات را كه دوازده میوه ميآورد یعني هر ماه میوه خود را ميدهد؛ و برگهاي آن درخت براي شفاي ا ّمتها ميباشد.» ( مكاشفه ۲۲
:۲-۱)
حزقیال نبي از قدیم، از كیف ّیت اورشلیم در آینده خبر داده بود: «و مرا نزد دروازة خانه آورد و اینك آبها از زیر آستانة خانه به سوي مشرق جاري بود، زیرا كه روي خانه به سمت مشرق بود و آن آبها از زیر جانب راست خانه و از طرف جنوب مذبح جاري بود ... و چون برگشتم اینك بر كنار نهر از این طرف و از آن طرف درختان بينهایت بسیار بود ... و بر كنار نهر به این طرف و آن طرف هر قسم درخت خوراكي خواهد رویید كه برگهاي آنها پژمرده نشود و میوههاي آنها لاینقطعخواهدبودوهرماهمیوةتازهخواهدآوردزیراكهآبشازمقّدسجاريميشودومیوةآنهابرايخوراكو
برگهاي آنها به جهت علاج خواهد بود.» ( حزقیال 47 : ۱ و 7 و ۱۲ )
از این شرح چنین بر ميآید كه ملّتها هنوز در زمین ساكن هستند. هم از میوه براي خوراك صحبت ميشود و هم از برگها به جهت شفا. بركت، سرتاسر كرة خاكي را در بر خواهد گرفت. تقسیم بندي سال به دوازده ماه نشان ميدهد كه متن مورد نظر به وقایع سلطنت هزار ساله مربوط ميشود.
لازم است روي یكایك واژگان یك شرح تو ّجه كنیم تا دریابیم كه بافت مورد نظر به چه وضع ّیتي مربوط ميشود. در اورشلیم از اَناتیما و لعنت خبري نخواهد بود. اشعیاء نبي وضع ّیت حاكم بر زمین را چنین توصیف ميكند: «و بار دیگر طف ِل كم روز از آنجا نخواهد بود و نه مرد پیر كه عمر خود را به اتمام نرسانیده باشد زیرا كه طفل در سن صد سالگي
خواهد مرد لیكن گناهكار صد ساله ملعون خواهد بود.» ( اشعیا ۶5 : ۲0 )
طوایفي كه از نزول داوریهاي الهي بر زمین، جان سالم به در ميبرند، به ویژه طوایف عبراني كه در قیامت ا ّول شركت نكردهاند، در زمان حكومت هزار ساله به زندگي عادي خود ادامه خواهند داد. آنها خانهها را بنا خواهند كرد، باغها را خواهند كاشت. خواهند خورد و خواهند نوشید و ب ّچههایي را به دنیا خواهند آورد و غیره: «زحمت بیجا نخواهند كشید و اولاد به جهت اضطراب نخواهند زایید زیرا كه اولاد بركت یافتگان خداوند هستند و ذ ّر ّیت ایشان با ایشانند.» ( اشعیا ۶5
: ۲3 )
ولي تو ّجه داشته باشید كه دربارة فدیه شدگان چنین آمده است: «و دیگر هیچ لعنت نخواهد بود و تخت خدا و ب ّره در آن خواهد بود و بندگانش او را عبادت خواهند نمود. و چهرة او را خواهند دید و اسم وي بر پیشاني ایشان خواهد بود. و دیگر شب نخواهد بود و احتیاج به چراغ و نور آفتاب ندارند، زیرا خداوند خدا بر ایشان روشنایي ميبخشد و تا ابدالآباد
سلطنت خواهند كرد.» ( مكاشفه ۲۲ : 3 - 5 )
در این شهر، از ب ّره صحبت ميشود كه در كنار خدا قرار دارد. این امر عجیبي نیست. زیرا تنها زماني كه زمان در ابد ّیت حل ميشود، مكاشفة خدا، یعني پسري كه در خدا است به منشأ خویش برگشته و خدا كل در كل خواهد شد. ( ا ّول قرنتیان ۱5 : ۲8 )
«لیكن هر كس به رتبة خود؛ مسیح نوبر است و بعد آناني كه در وقت آمدن او از آن مسیح ميباشند. و بعد از آن انتها است وقتي كه ملكوت را به خدا و پدر سپارد. و در آن زمان تمام ریاست و تمام قدرت و ق ّوت را نابود خواهد گردانید.» ( ا ّول قرنتیان ۱5 : ۲3 – ۲4 )
دقّت كنید كه شرح این روند با جمع شروع ميشود و به صورت مفرد چنین خاتمه پیدا ميكند: «... بندگا نش او را عبادت خواهند نمود. و چهرة او را خواهند دید و اسم وي بر پیشاني ایشان خواهد بود.» ( مكاشفه ۲۲ : 3 – 4 ) در اورشلیم جدید، ب ّره چراغ عروس خویش است. در اینجا به ما گفته ميشود كه از خداوند خدا، نور ساطع خواهد شد و
فدیه شدگان تا ابد همراه حق سلطنت خواهند كرد. آخرین سخنان تشویقآمیز براي ایمانداران
آیة شش ما را به یاد آیات نخستین باب ا ّول كتاب مكاشفه مياندازد. در آنجا آن كه ميگوید و عمل ميكند، خود را چنین مع ّرفي ميكند: «و مرا گفت: این كلام امین و راست است و خداوند خداي ارواح انبیا، فرشتة خود را فرستاد تا به بندگانخودآنچهراكهزودميبایدواقعشود،نشاندهد.»(مكاشفه۶:۲۲)پسازاینكهظهورهايمتعّدد خداوند، با تو ّجه به شرایط مختلف مطرح ميشوند و از جشن عروسي، سلطنت هزار ساله و داوري تخت سفید، سخن به میان ميآید، ما با این كلام تشویقآمیز در آیة هفت برخورد ميكنیم: «و اینك به زودي ميآیم. خوشا به حال كسي كه كلام نب ّوت این كتاب را نگاه دارد.» ( آیة 7 ) این مسئله نشان ميدهد ترتیب حوادثي كه اخبار و تشریح شدهاند، مطابق
با ترتیبي كه در بابها آمدهاند، نیستند.
آیة هفت این باب را ميتوان با آیة سه باب ا ّول مقایسه كرد. بركت اصلي كه در بر گیرندة بركات موعظة سر كوه و جایهاي دیگر كلام است، در زمان بازگشت مسیح براي ایمانداران محقّق خواهد شد. اینجا صحبت از ایمانداراني است كه به نب ّوت این كتاب ایمان آورده و در آن امین بودهاند. خدا از ما ميخواهد مطابق با خواست كلامش رفتار كنیم و براي
تحقّق وعدهاش انتظار بكشیم.
پس از این اعلام خداوند، یوحنّاي رایي خود را به عنوان شاهد كلامي كه دیده و شنیده مع ّرفي ميكند. به عبارتي وي از آن چه دیده و شنیده است سخن ميگوید. یوحنّا به خواست خدا، مشاهدات و شنیدههاي خود را مينویسد: «و من، یوحنّا، این امور را شنیدم و دیدم و چون شنیدم و دیدم، افتادم تا پیش پایهاي آن فرشتهاي كه این امور را به من نشان داد سجده كنم. او مرا گفت: زنهار نكني، زیرا كه هم خدمت با تو هستم و با انبیا یعني برادرانت و با آناني كه كلام این كتاب را نگاه دارند.خدا را سجده كن» ( مكاشفه ۲۲ : 8 - 9 ) این رویداد نشان ميدهد كه یوحنّا تا چه حد تحت تأثیر قرار گرفته بود. وي در حضور آن پیغامآور آسماني بود كه از طرفي فرشته بود و از طرفي دیگر هم قطار برادران و انبیا. همان طور كه بارها اشاره شده است، براي فرشته و پیغامآور در متن اصلي از یك واژه استفاده شده است. فرقي نميكند كه آورندة پیغام آسماني باشد یا زمیني. در هر صورت پرستش تنها شایسته و برازندة خدا است. پس از آن كه فرشته یوحنّا را تشویق كرد، او را چنین مخاطب ساخت: «و مرا گفت: كلام نب ّوت این كتاب را مهر كن زیرا كه وقت
نزدیك است.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱0 )
در پایان عصر فیض، پس از آن كه آخرین فراخواني طنین مياندازد، هر كس در همان وضع ّیتي كه هست باقي ميماند: «هركهظالماست،بازظلمكندوهركهخبیثاست،بازخبیثبماندوهركهعادلاست،بازعدالتكندوهركهمقّدس است، باز مقّدس بشود.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱۱ ) چه خوب باشد و چه بد. چه نجات یافته و چه مقّدر شده براي هلاكت.
هر كس در وضع ّیتي كه خود انتخاب كرده است باقي ميماند.
آنانيكهعادلشمردهشدهاند،درعدالتالهيپیشخواهندرفتوتقدیسشدگانبهسمتتقّدستامگامخواهند برداشت. خداوند براي واپسین بار چنین فرا ميخواند: «و اینك به زودي ميآیم و اجرت من با من است تا هر كسي را
به حسب اعمالش جزا دهم.» (مكاشفه ۲۲ : ۱۲) سپس خداوند دوباره خود را مع ّرفي ميكند. او در بابهاي ۱ و ۲ و 3 و ۲۱ : ۶ خود را مع ّرفي ميكند: «من الف و یاء و ابتدا و انتها و ا ّول و آخر هستم.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱3 )
سپس واپسین فراخواني به همراة وعدهاي اعلام ميشود: «خوشا به حال آناني كه رختهاي خود را ميشویند تا بر درخت حیات اقتدار یابند و به دروازههاي شهر در آیند.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱4 ) با تو ّجه به توصیفي كه در متن ميشود، مشخص است كه از سلطنت هزار ساله صحبت ميشود. زیرا در زمین تازه از افرادي كه بیرون هستند یعني دروغگویان
و قاتلان و غیره خبري نیست.
سخن پایاني عیسي
در انتها خداوند و فدیه دهنده، خود را منشأ مكاشفه اعلام ميكند: «من عیسي فرشتة خود را فرستادم تا شما را در كلیساها به این امور شهادت دهم. من ریشه و نسل داوود و ستارة درخشندة صبح هستم. و روح و عروس ميگویند: بیا! و هر كه ميشنود بگوید: بیا! و هر كه تشنه باشد، بیاید و هر كه خواهش دارد، از آب حیات بيقیمت بگیرد. زیرا هر كس را كه كلام نب ّوت این كتاب را بشنود، شهادت ميدهم كه اگر كسي بر آنها بیفزاید، خدا بلایاي مكتوب در این كتاب رابرويخواهدافزود.وهرگاهكسيازكلامایننبّوتچیزيكمكند،خدانصیباوراازدرختحیاتوازشهرمقّدس و از چیزهایي كه در این كتاب نوشته است، منقطع خواهد كرد. او كه بر این امور شاهد است، ميگوید: بلي، به زودي ميآیم! آمین. بیا، اي خداوند عیسي!» ( مكاشفه ۲۲ : ۱۶ - ۲0 ) این یك هشدار جدي براي كساني است كه نب ّوت این كتاب را شنیدهاند. كسي كه مطابق با كلام عمل ميكند از چیزي واهمه نخواهد داشت. زیرا كساني را كه چیزي به كلام اضافه یا كم نميكنند، یك شادي دروني در بر خواهد گرفت. و جاي بسي سپاس است كه چنین افرادي وجود دارند. آنها كلام اصلي مكشوف شده و احیا شده را دارند و شهادت خداوند عیسي در نزد آنها است. آنها به زودي به فرزندان مكشوف شده پروردگار تبدیل خواهند شد. «او كه بر این امور شاهد است، ميگوید: بلي، به زودي ميآیم! آمین. بیا، اي
خداوند عیسي!» ( مكاشفه ۲۲ : ۲0 )
یوحنّا در انتها چنین پاسخ ميدهد: «... آمین. بیا، اي خداوند عیسي! فیض خداوند ما عیسي مسیح با همة شما باد. آمین.» ( مكاشفه ۲۲ : ۲0 - ۲۱ )
تبدیل زمین به بهشت در سلطنت هزار ساله
در باب ۲۲ اورشلیم زمین بار دیگر در بافتهاي گوناگون نشان داده ميشود. خانة خدا، یعني مسكن وي، در میان انسانها هویدا خواهد بود. جلال خدا، آسمان و زمین و اورشلیم قدیم و جدید را در بر ميگیرد: «... آسمانها كرسي من و زمین پايانداز من است ...» ( اشعیا ۶۶ : ۱ و اعمال 7 : 49 ) «و نهري از آب حیات به من نشان داد كه درخشنده بود، مانند بلور و از تخت خدا و ب ّره جاري ميشود. و در وسط شارع عام آن و بر هر دو كناره نهر، درخت حیات را كه دوازده میوه ميآورد یعني هر ماه میوه خود را ميدهد؛ و برگهاي آن درخت براي شفاي ا ّمتها ميباشد.» ( مكاشفه ۲۲
:۲-۱)
حزقیال نبي از قدیم، از كیف ّیت اورشلیم در آینده خبر داده بود: «و مرا نزد دروازة خانه آورد و اینك آبها از زیر آستانة خانه به سوي مشرق جاري بود، زیرا كه روي خانه به سمت مشرق بود و آن آبها از زیر جانب راست خانه و از طرف جنوب مذبح جاري بود ... و چون برگشتم اینك بر كنار نهر از این طرف و از آن طرف درختان بينهایت بسیار بود ... و بر كنار نهر به این طرف و آن طرف هر قسم درخت خوراكي خواهد رویید كه برگهاي آنها پژمرده نشود و میوههاي آنها لاینقطعخواهدبودوهرماهمیوةتازهخواهدآوردزیراكهآبشازمقّدسجاريميشودومیوةآنهابرايخوراكو
برگهاي آنها به جهت علاج خواهد بود.» ( حزقیال 47 : ۱ و 7 و ۱۲ )
از این شرح چنین بر ميآید كه ملّتها هنوز در زمین ساكن هستند. هم از میوه براي خوراك صحبت ميشود و هم از برگها به جهت شفا. بركت، سرتاسر كرة خاكي را در بر خواهد گرفت. تقسیم بندي سال به دوازده ماه نشان ميدهد كه متن مورد نظر به وقایع سلطنت هزار ساله مربوط ميشود.
لازم است روي یكایك واژگان یك شرح تو ّجه كنیم تا دریابیم كه بافت مورد نظر به چه وضع ّیتي مربوط ميشود. در اورشلیم از اَناتیما و لعنت خبري نخواهد بود. اشعیاء نبي وضع ّیت حاكم بر زمین را چنین توصیف ميكند: «و بار دیگر طف ِل كم روز از آنجا نخواهد بود و نه مرد پیر كه عمر خود را به اتمام نرسانیده باشد زیرا كه طفل در سن صد سالگي
خواهد مرد لیكن گناهكار صد ساله ملعون خواهد بود.» ( اشعیا ۶5 : ۲0 )
طوایفي كه از نزول داوریهاي الهي بر زمین، جان سالم به در ميبرند، به ویژه طوایف عبراني كه در قیامت ا ّول شركت نكردهاند، در زمان حكومت هزار ساله به زندگي عادي خود ادامه خواهند داد. آنها خانهها را بنا خواهند كرد، باغها را خواهند كاشت. خواهند خورد و خواهند نوشید و ب ّچههایي را به دنیا خواهند آورد و غیره: «زحمت بیجا نخواهند كشید و اولاد به جهت اضطراب نخواهند زایید زیرا كه اولاد بركت یافتگان خداوند هستند و ذ ّر ّیت ایشان با ایشانند.» ( اشعیا ۶5
: ۲3 )
ولي تو ّجه داشته باشید كه دربارة فدیه شدگان چنین آمده است: «و دیگر هیچ لعنت نخواهد بود و تخت خدا و ب ّره در آن خواهد بود و بندگانش او را عبادت خواهند نمود. و چهرة او را خواهند دید و اسم وي بر پیشاني ایشان خواهد بود. و دیگر شب نخواهد بود و احتیاج به چراغ و نور آفتاب ندارند، زیرا خداوند خدا بر ایشان روشنایي ميبخشد و تا ابدالآباد
سلطنت خواهند كرد.» ( مكاشفه ۲۲ : 3 - 5 )
در این شهر، از ب ّره صحبت ميشود كه در كنار خدا قرار دارد. این امر عجیبي نیست. زیرا تنها زماني كه زمان در ابد ّیت حل ميشود، مكاشفة خدا، یعني پسري كه در خدا است به منشأ خویش برگشته و خدا كل در كل خواهد شد. ( ا ّول قرنتیان ۱5 : ۲8 )
«لیكن هر كس به رتبة خود؛ مسیح نوبر است و بعد آناني كه در وقت آمدن او از آن مسیح ميباشند. و بعد از آن انتها است وقتي كه ملكوت را به خدا و پدر سپارد. و در آن زمان تمام ریاست و تمام قدرت و ق ّوت را نابود خواهد گردانید.» ( ا ّول قرنتیان ۱5 : ۲3 – ۲4 )
دقّت كنید كه شرح این روند با جمع شروع ميشود و به صورت مفرد چنین خاتمه پیدا ميكند: «... بندگا نش او را عبادت خواهند نمود. و چهرة او را خواهند دید و اسم وي بر پیشاني ایشان خواهد بود.» ( مكاشفه ۲۲ : 3 – 4 ) در اورشلیم جدید، ب ّره چراغ عروس خویش است. در اینجا به ما گفته ميشود كه از خداوند خدا، نور ساطع خواهد شد و
فدیه شدگان تا ابد همراه حق سلطنت خواهند كرد. آخرین سخنان تشویقآمیز براي ایمانداران
آیة شش ما را به یاد آیات نخستین باب ا ّول كتاب مكاشفه مياندازد. در آنجا آن كه ميگوید و عمل ميكند، خود را چنین مع ّرفي ميكند: «و مرا گفت: این كلام امین و راست است و خداوند خداي ارواح انبیا، فرشتة خود را فرستاد تا به بندگانخودآنچهراكهزودميبایدواقعشود،نشاندهد.»(مكاشفه۶:۲۲)پسازاینكهظهورهايمتعّدد خداوند، با تو ّجه به شرایط مختلف مطرح ميشوند و از جشن عروسي، سلطنت هزار ساله و داوري تخت سفید، سخن به میان ميآید، ما با این كلام تشویقآمیز در آیة هفت برخورد ميكنیم: «و اینك به زودي ميآیم. خوشا به حال كسي كه كلام نب ّوت این كتاب را نگاه دارد.» ( آیة 7 ) این مسئله نشان ميدهد ترتیب حوادثي كه اخبار و تشریح شدهاند، مطابق
با ترتیبي كه در بابها آمدهاند، نیستند.
آیة هفت این باب را ميتوان با آیة سه باب ا ّول مقایسه كرد. بركت اصلي كه در بر گیرندة بركات موعظة سر كوه و جایهاي دیگر كلام است، در زمان بازگشت مسیح براي ایمانداران محقّق خواهد شد. اینجا صحبت از ایمانداراني است كه به نب ّوت این كتاب ایمان آورده و در آن امین بودهاند. خدا از ما ميخواهد مطابق با خواست كلامش رفتار كنیم و براي
تحقّق وعدهاش انتظار بكشیم.
پس از این اعلام خداوند، یوحنّاي رایي خود را به عنوان شاهد كلامي كه دیده و شنیده مع ّرفي ميكند. به عبارتي وي از آن چه دیده و شنیده است سخن ميگوید. یوحنّا به خواست خدا، مشاهدات و شنیدههاي خود را مينویسد: «و من، یوحنّا، این امور را شنیدم و دیدم و چون شنیدم و دیدم، افتادم تا پیش پایهاي آن فرشتهاي كه این امور را به من نشان داد سجده كنم. او مرا گفت: زنهار نكني، زیرا كه هم خدمت با تو هستم و با انبیا یعني برادرانت و با آناني كه كلام این كتاب را نگاه دارند.خدا را سجده كن» ( مكاشفه ۲۲ : 8 - 9 ) این رویداد نشان ميدهد كه یوحنّا تا چه حد تحت تأثیر قرار گرفته بود. وي در حضور آن پیغامآور آسماني بود كه از طرفي فرشته بود و از طرفي دیگر هم قطار برادران و انبیا. همان طور كه بارها اشاره شده است، براي فرشته و پیغامآور در متن اصلي از یك واژه استفاده شده است. فرقي نميكند كه آورندة پیغام آسماني باشد یا زمیني. در هر صورت پرستش تنها شایسته و برازندة خدا است. پس از آن كه فرشته یوحنّا را تشویق كرد، او را چنین مخاطب ساخت: «و مرا گفت: كلام نب ّوت این كتاب را مهر كن زیرا كه وقت
نزدیك است.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱0 )
در پایان عصر فیض، پس از آن كه آخرین فراخواني طنین مياندازد، هر كس در همان وضع ّیتي كه هست باقي ميماند: «هركهظالماست،بازظلمكندوهركهخبیثاست،بازخبیثبماندوهركهعادلاست،بازعدالتكندوهركهمقّدس است، باز مقّدس بشود.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱۱ ) چه خوب باشد و چه بد. چه نجات یافته و چه مقّدر شده براي هلاكت.
هر كس در وضع ّیتي كه خود انتخاب كرده است باقي ميماند.
آنانيكهعادلشمردهشدهاند،درعدالتالهيپیشخواهندرفتوتقدیسشدگانبهسمتتقّدستامگامخواهند برداشت. خداوند براي واپسین بار چنین فرا ميخواند: «و اینك به زودي ميآیم و اجرت من با من است تا هر كسي را
به حسب اعمالش جزا دهم.» (مكاشفه ۲۲ : ۱۲) سپس خداوند دوباره خود را مع ّرفي ميكند. او در بابهاي ۱ و ۲ و 3 و ۲۱ : ۶ خود را مع ّرفي ميكند: «من الف و یاء و ابتدا و انتها و ا ّول و آخر هستم.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱3 )
سپس واپسین فراخواني به همراة وعدهاي اعلام ميشود: «خوشا به حال آناني كه رختهاي خود را ميشویند تا بر درخت حیات اقتدار یابند و به دروازههاي شهر در آیند.» ( مكاشفه ۲۲ : ۱4 ) با تو ّجه به توصیفي كه در متن ميشود، مشخص است كه از سلطنت هزار ساله صحبت ميشود. زیرا در زمین تازه از افرادي كه بیرون هستند یعني دروغگویان
و قاتلان و غیره خبري نیست.
سخن پایاني عیسي
در انتها خداوند و فدیه دهنده، خود را منشأ مكاشفه اعلام ميكند: «من عیسي فرشتة خود را فرستادم تا شما را در كلیساها به این امور شهادت دهم. من ریشه و نسل داوود و ستارة درخشندة صبح هستم. و روح و عروس ميگویند: بیا! و هر كه ميشنود بگوید: بیا! و هر كه تشنه باشد، بیاید و هر كه خواهش دارد، از آب حیات بيقیمت بگیرد. زیرا هر كس را كه كلام نب ّوت این كتاب را بشنود، شهادت ميدهم كه اگر كسي بر آنها بیفزاید، خدا بلایاي مكتوب در این كتاب رابرويخواهدافزود.وهرگاهكسيازكلامایننبّوتچیزيكمكند،خدانصیباوراازدرختحیاتوازشهرمقّدس و از چیزهایي كه در این كتاب نوشته است، منقطع خواهد كرد. او كه بر این امور شاهد است، ميگوید: بلي، به زودي ميآیم! آمین. بیا، اي خداوند عیسي!» ( مكاشفه ۲۲ : ۱۶ - ۲0 ) این یك هشدار جدي براي كساني است كه نب ّوت این كتاب را شنیدهاند. كسي كه مطابق با كلام عمل ميكند از چیزي واهمه نخواهد داشت. زیرا كساني را كه چیزي به كلام اضافه یا كم نميكنند، یك شادي دروني در بر خواهد گرفت. و جاي بسي سپاس است كه چنین افرادي وجود دارند. آنها كلام اصلي مكشوف شده و احیا شده را دارند و شهادت خداوند عیسي در نزد آنها است. آنها به زودي به فرزندان مكشوف شده پروردگار تبدیل خواهند شد. «او كه بر این امور شاهد است، ميگوید: بلي، به زودي ميآیم! آمین. بیا، اي
خداوند عیسي!» ( مكاشفه ۲۲ : ۲0 )
یوحنّا در انتها چنین پاسخ ميدهد: «... آمین. بیا، اي خداوند عیسي! فیض خداوند ما عیسي مسیح با همة شما باد. آمین.» ( مكاشفه ۲۲ : ۲0 - ۲۱ )